یافتن پست: #دشمن

خانوم اِچ
خانوم اِچ
رک بگویم... از شما رنجیده‌ام!
از غریب و آشنا ترسیده‌ام.

بی‌خیال سردی آغوش‌ها...
من به آغوش خودم چسبیده‌ام.....

رها
رها
بعد از یسری اتفاقات یهو ب خودت میای میبینی مثلا از سن 27،8سالگی افتادی وسط 40،50سالگی.... :خسته

aliaga
aliaga
اگر بیرون ببینیش

یحتمل سرت رو پایین میندازی ‌
و عبـــــور میکنے ⇦

↤اینجا چطور؟ (دنـــیای مجازی رو میگــم)
حواستـــــ هست !!!

‌‌امان ز لحظـــــه ی غفلتـــــ

که شاهدم هستے...



aliaga
aliaga
۵۷

:گل




یاس
یاس
ادم روضه های آیت الله کاشانی با خون و گوشتش لمس می کنه{-137-} و تا ته استخونت می سوزونه :گگگ

خدا نیاره
اون بچه ای که یتیمه
یه مشکل پیدا بشه
می گه اگه بابام اینجا بود اینطور نمی شد:گگگ{-118-}{-124-}
گفت: جا بابام خالیه :گگگ
شیر جمل کجایی ببینی
برادرت رو غریب گیر اوردن ( روضه حسن بن قاسم علیه السلام) {-149-}


aliaga
aliaga
اینطور بارمان آورده‌اند که بترسیم
از همه چیز؛
از بزرگتر که مبادا بهش بربخورد، از کوچکتر که مبادا دلش بشکند
از دوست که مبادا برنجد و تنهایمان بگذارد
از دشمن که مبادا برآشوبد و به سراغمان بیاید ...

- همنوایی شبانه ارکستر چوب‌ها
- رضا قاسمی

خانوم اِچ
خانوم اِچ
من عاشق شدممممم😭😭😭😭
چیکار کنم چجوری بش نزدیک شمممم
یکی از دانشجو های دکتری دانشگاهمون اصالتشم افغانیه ولی خیلی خووووبه
من چیکارررر کنممممم بگیددددد😭😭😭

مآه
مآه
به خاطر بسپار ؛

تا همیشه بدانی
زیباترین منش آدمی
مهر و محبت اوست
پس محبت کنید
چه به دوست
چه به دشمن
که دوست را بزرگ می کند
و دشمن را دوست ...

• کوروش کبیر

aliaga
aliaga


۵۱
:گل

از دست ندین سعی کنیدهمگی شرکت کنید




یاس
یاس
♦️حجت‌الاسلام دانشمند: مسجدی که در آن دشمن‌شناسی گفته نشود اسرائیل گنبدش را طلا می‌گیرد
😏

مآه
مآه
هزار دشمن و
یک تیر در کمان دارم

خانوم میم
خانوم میم
آدما رو ببینید چقدر بیشعورن که فرق بین لطف و وظیفه رو نمی دونن. طرف یه زمانی رفیق صمیمی من بوده ( غلط کردم البته) دو ساله کتابام دستشه و نمیاره. و هر بار بهانه که یادم رفت می گیره. بعد بهم گفته از فلانی که رفیق منه روسری خریده براش بیارم. حالا چهارشنبه که قرار بوده کتابارو بیاره نیاورده و وقتی بهش می گی که وظیفشو انجام بده این شکلی ازت طلب داره 😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐 واقعا دلم می خواد این آدما رو بلاک کنم واقعا😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐

شعرگان
شعرگان
ای خدای مهربان و بخشنده،

در این شب سرد ابری بی باران در این روزگار فریبکار بی غیرت در این آشفته بازار بی عدالت در این دنیای نفرت آباد بی رحم ، به پیشگاهت آمده‌ام تا یاری ام کنی …

ای خدای مهربان، نمی‌دانم،نمیفهمم ، درک نمیکنم چرا و به کدامین گناه مردم یکدیگر را میکشند …

همجا جنگ و دشمنی فرمان میدهد و صلح و دوستی ، همچون گیاهی در حال انقراض ، کمیاب است…

ای خدای مهربان، قلبم همچون گوشتی در آتش از درد می‌سوزد

وقتی کودکانی را می بینم که در جنگ کشته شده اند

وقتی شهری را می بینم که در زیر رگبار خمپاره ویران شده است

وقتی پدرانی را میبینم که آوارگی را به دوش میکشند

وقتی مادرانی را می بینم که جنازه فرزندانشان را در آغوش گرفته اند

ای خدای مهربان

لطفن به مردم جهان،راه صلح را بیاموز تا جنگ ها متوقف شود

لطفن به ما عشق ورزیدن را یاد بده،تا محبت را احساس کنیم

لطفن در این روزگار بی رحم ، راهنمایمان باش تا دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنیم

ای خدای مهربان تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم

آمین

_

ابوالقاسم کریمی

ورامین

سه شنبه 23 آبان 1402 [ لینک]




یاس
یاس
پتو شستم تو لگن
نمی دونم چی توش بود یا تو لگن بود
یا تو هوا بود
انگشتم برید
حالا خونی هم‌نیومدا
ولی فورا عفونی شد -هادی-
یه چیزی انگار با تیغ ببره
حالا اومدم اموکسی سلین ریختم روش کمی ورم دردش بره :گگگ
من النطافت الی القتل
زمستون پتو شستنت چی بود :رفتن

هادی
هادی
پسر نوح، با بدان بنشست خاندان نبوّتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد.

صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو