یافتن پست: #دلنوشت
فقط خدا
رسم است بین ما،
آخرین پنجشنبه‌ی سال،
سر می‌زنیم به آنها که سال‌هاست جایشان کنارمان خالی است.
همانها که منتظرند کسی سراغشان بیاید.🪴
راستی آقاجان!
جای ما کنارتان خالی نیست؟
این پنجشنبه سراغ منتظرانت نمی‌آیی؟ 😔
#دلنوشته_مهدوی
آخرین پنجشنبه‌ی سال،
سر می‌زنیم به آنها که سال‌هاست جایشان کنارمان خالی است.
همانها که منتظرند کسی سراغشان بیاید.🪴
راستی آقاجان!
جای ما کنارتان خالی نیست؟
این پنجشنبه سراغ منتظرانت نمی‌آیی؟ 😔
#دلنوشته_مهدوی
·
یه ساعت طول کشیده 
و تا ته استخونت می سوزونه 
حضرت@دوست
انتظار
وجودكم يسعدني
على الرغم من أنك قلت أنهم انتظروا. إنه عديم الفائدة بالنسبة لي
قلت إن الرغبة في مقابلتك هي بمثابة طريق ذو اتجاه واحد
لن يقابلك أحد لكنني أتطلع إلى ليلة صافية
وجودكم يسعدني
على الرغم من أنك قلت أنهم انتظروا. إنه عديم الفائدة بالنسبة لي
قلت إن الرغبة في مقابلتك هي بمثابة طريق ذو اتجاه واحد
لن يقابلك أحد لكنني أتطلع إلى ليلة صافية
.gif ":پوکر"){kind=icon}
حضرت@دوست
و چه زیبا گفته شده
حبيبي عني عاهد عليك في دار الدنيا
وبه چشمان زیبایت سوگند
أقسم بعيونك الجميلة
لن أخلف بوعدي إلا الموت
دلنوشته های خودم. شب خوش
حبيبي عني عاهد عليك في دار الدنيا
وبه چشمان زیبایت سوگند
أقسم بعيونك الجميلة
لن أخلف بوعدي إلا الموت
دلنوشته های خودم. شب خوش
یاس
اقا اون خانم بود کمکش کردید
یخچال هم خرید
برا دختر کوچولوش دنبال تلویزیونن اگر کسی تلویزیون رنگی سالم از اون قدیما بلا استفاده داره و میتونه تا کرمانشاه بفرسته عالی میشه
خودمم تلویزیون ندارم برا منم بفرستید
یخچال هم خرید
برا دختر کوچولوش دنبال تلویزیونن اگر کسی تلویزیون رنگی سالم از اون قدیما بلا استفاده داره و میتونه تا کرمانشاه بفرسته عالی میشه
خودمم تلویزیون ندارم برا منم بفرستید
سارا
بیا کوچه به کوچه کاشان رو با دلنوشته های ابتهاج قدم برداریم
بیا تا بی مقصد،بی هدف
بزنیم تو دل جاده و تاریکی؛ اونقدری بریم و بریم که نفهمیم کِی تاریکی جای خودشو به صبح داده
بیا کنار هم غافل شیم از این همه درد،بیا زمین و زمان رو به باد بسپاریم
بیا شبونه تو شمرون تهران قدم بزنیم و بستنی بخوریم و برای ساعتی خودمون رو مهمونِ اون دسته از خنده های از ته دلت کنم
بیا تا با تک تک درختایِ جنگ شمال خاطره بسازیم
بیا تا غروب رو طلوع کنیم؛
بیا،بیا تا تو وجود هم حل شیم.
بیا تا بی مقصد،بی هدف
بزنیم تو دل جاده و تاریکی؛ اونقدری بریم و بریم که نفهمیم کِی تاریکی جای خودشو به صبح داده
بیا کنار هم غافل شیم از این همه درد،بیا زمین و زمان رو به باد بسپاریم
بیا شبونه تو شمرون تهران قدم بزنیم و بستنی بخوریم و برای ساعتی خودمون رو مهمونِ اون دسته از خنده های از ته دلت کنم
بیا تا با تک تک درختایِ جنگ شمال خاطره بسازیم
بیا تا غروب رو طلوع کنیم؛
بیا،بیا تا تو وجود هم حل شیم.
یاس
شنیدید بعضی سن ها خاص یا حتی بهش میگن بحزان مثلا سی سالگی چهل سالگی
تو این سن ( سی سالگی) اکثرا دنیاشون عوض میشه آدمای زندگیت میرن و باید بپذیری دیگه اون نسل ادم بزرگای بچگیت تموم شدن ؛ اون عمو قنادی ، بوفه دار مدرسه ، میوه فروش پر غضب ،
دیدن رحلت و خالی شدن دنیات از ادمای بچگی شوک سنگینی هست
همینقد مرگ پدرم سخته دیدن اعلامیه دوستان و همقطارای باابامم سخت
اون روی دنیا رو شده
دیگه جذابیت و شیرینی خاصی نداره و ترسناکه
#دلنوشت
تو این سن ( سی سالگی) اکثرا دنیاشون عوض میشه آدمای زندگیت میرن و باید بپذیری دیگه اون نسل ادم بزرگای بچگیت تموم شدن ؛ اون عمو قنادی ، بوفه دار مدرسه ، میوه فروش پر غضب ،
دیدن رحلت و خالی شدن دنیات از ادمای بچگی شوک سنگینی هست
همینقد مرگ پدرم سخته دیدن اعلامیه دوستان و همقطارای باابامم سخت
اون روی دنیا رو شده
دیگه جذابیت و شیرینی خاصی نداره و ترسناکه
#دلنوشت
حضرت@دوست
کامنت آزاد ...............................
هرچه میخواهد ❤️ تنگت بگو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
کامنت آزاد ...............................هرچه میخواهد ❤️ تنگت بگو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
کیان جون داداشم من تا حالا سعی کردم دلی را نشکنم.
یاس
#دلنوشته_ماه_رمضان
🌸سحر هجدهم...
✍ و.....
هجدهمین سحر ماه رمضان، "دردناک ترین" ساعات این ضیافت است...
❄️آسمان و زمین، عجیــب بوی درد گرفته اند.
میدانی.... ؛
شق القمری در کوفه، درپيش است،
که بر غربت هزار ساله تو، تلنبار شده است.
❄️بی قراری، جان مرا به آتش کشانده است...
و این اولین بار است که شیعه، درد یتیمی را به جان خویش، می خرد!
تصور دردهای فردا، استخوان سوز است!
عـلـی، با همه هیبتی که آسمان را به تعظیم واداشته است، به محرابی میرود، که قرار است، ماه را در آن بشکافند.
وای، که درد این ثانیه ها، پای قلمم را لنگ می کند!
❄️یوسفم...
من نخستین بار، بوی درد را از مشام ماه رمضان، ادراک کرده ام.
علــی... همه پناه من... و همه پناه اهل زمین و آسمان است.
من؛ بی علی، هزار بار، یتیمی را تجربه کرده ام.
❄️فاجعه ایست ماه رمضان های بدون تو!
نميدانیم... بر کدامین درد، شکیبایی پیشه کنیم؟
بر هیبت آنکس، که از دست میدهیم،
یا بر غربت آنکس که بدستش نمی آوریم؟
❄️تو بگو.....
شیعه چند سال دیگر، به تحمل این درد، محکوم است؟
لیلةالقـــ✨ـدر در پیش است
🌸سحر هجدهم...
✍ و.....
هجدهمین سحر ماه رمضان، "دردناک ترین" ساعات این ضیافت است...
❄️آسمان و زمین، عجیــب بوی درد گرفته اند.
میدانی.... ؛
شق القمری در کوفه، درپيش است،
که بر غربت هزار ساله تو، تلنبار شده است.
❄️بی قراری، جان مرا به آتش کشانده است...
و این اولین بار است که شیعه، درد یتیمی را به جان خویش، می خرد!
تصور دردهای فردا، استخوان سوز است!
عـلـی، با همه هیبتی که آسمان را به تعظیم واداشته است، به محرابی میرود، که قرار است، ماه را در آن بشکافند.
وای، که درد این ثانیه ها، پای قلمم را لنگ می کند!
❄️یوسفم...
من نخستین بار، بوی درد را از مشام ماه رمضان، ادراک کرده ام.
علــی... همه پناه من... و همه پناه اهل زمین و آسمان است.
من؛ بی علی، هزار بار، یتیمی را تجربه کرده ام.
❄️فاجعه ایست ماه رمضان های بدون تو!
نميدانیم... بر کدامین درد، شکیبایی پیشه کنیم؟
بر هیبت آنکس، که از دست میدهیم،
یا بر غربت آنکس که بدستش نمی آوریم؟
❄️تو بگو.....
شیعه چند سال دیگر، به تحمل این درد، محکوم است؟
لیلةالقـــ✨ـدر در پیش است