aliaga
زمان بچگیم خیلی کینه ای بودم و بعد بلوغ کلا سعی کردم اون خصلت زشت وحال بهم زن رو کلا از خودم دورکنم
ولی ی چن ماهیه دوباره اومده سراغم و البته با چن صد درصد شدید تر و واقعا اذیت میشم
ی دو س ماه پیش ی بنده خدایی بهم توهین کردو بعدش هر قدرم ک زمان میگذره نتنها نمیتونم ببخشمش بلکه کینه ام نسبت بهش بیشتر میشه متاسفانه...
راهکار بدین لطفا
رها
روز مرگم، هر که شيون کند از دور و برم دور کنيد🌱🌺
همه را مســــت و خراب از مــــي انــــگور کنيـــــد🌺🌱
مزد غـسـال مرا سيــــر شــــرابــــــش بدهيد🌱🌺
مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهيد🌱🌺
بر مزارم مــگــذاريــد بـيـــايد واعــــــظ🌱🌺
پـيــر ميخانه بخواند غــزلــي از حــــافـــظ🌱🌺
جاي تلقــيـن به بالاي سرم دف بـــزنيـــد🌱🌺
شاهدي رقص کند جمله شما کـــف بزنيد🌱🌺
روز مرگــم وسط سينه من چـــاک زنيـد🌱🌺
اندرون دل مــن يک قـلمه تـاک زنـيـــــــد🌱🌺
روي قــبـــرم بنويـسيــد وفــــادار برفـــت🌱🌺
آن جگر سوخته خسته از اين دار برفــــت🌱🌺
وصیت نامه وحشی بافقی 🙃🙂🤗
?
احتیاج نیست برایِ کسی که نمیفهمه توضیح بدی چه کارایی براش کردی و چقدر باهاش ساختی و چقدر به فکرش بودی یا اینکه چقدر دوسش داشتی گذر زمان بهش میفهمونه
پس کو ، معنی و تفسیرش ؟
دارم خودم میخونم بعد
106 - و از خدا آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهی مهربان است
107 - و در بارهی کسانی که به خود خیانت میکنند بحث [و دفاع] نکن، زیرا خدا خیانتگر گناه پیشه را دوست ندارد
108 - [خیانت خود را] از مردم پنهان میدارند و از خدا پنهان نمیکنند [و شرم نمیدارند] در صورتی که خدا در آن لحظه که شبانه به سخنان خلاف رضای او میپردازند با آنهاست، و خداوند بدانچه میکنند محیط است
109 - هان! اینک شما در زندگی دنیا از ایشان دفاع کردید، پس چه کسی روز رستاخیز [در دفاع] از آنان با خداوند مجادله خواهد کرد یا چه کسی حامی و مدافع آنها خواهد بود!
110 - و هر که کار بدی کند یا به خود ستم کند، سپس از خداوند آمرزش بخواهد خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت
111 - و هر که گناهی مرتکب شود، تنها به زیان خود کار میکند و خداوند آگاه و حکیم است
112 - و هر که خطا یا گناهی کند، سپس آن را به بیگناهی نسبت دهد، زیر بار بهتان و گناه آشکاری رفته است
113 - و اگر فضل و مهر خدا بر تو نبود، گروهی از آنها قصد داشتند تو را [در داوری] از راه به در کنند، ولی آنها جز خود را گمراه نکنند و هیچ زیانی به تو نرسانند، و خدا کتاب و حکمت بر تو نازل کرد و آنچه را نمیدانستی به تو آموخت، و تفضل خداوند بر تو بزرگ است
106)- در این آیه به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله دستور مىدهد که «و از پیشگاه خداوند طلب آمرزش نما» (وَ اسْتَغْفِرِ اللَّهَ).
«زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است» (إِنَّ اللَّهَ کانَ غَفُوراً رَحِیماً).
(آیه 107)- به دنبال دستورهاى گذشته در باره عدم حمایت از خائنان، قرآن چنین ادامه مىدهد که: «هیچ گاه از خائنان و آنها که به خود خیانت کردند، حمایت نکن» (وَ لا تُجادِلْ عَنِ الَّذِینَ یَخْتانُونَ أَنْفُسَهُمْ)
«چرا که خداوند، خیانت کنندگان گنهکار را دوست نمىدارد» (إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ خَوَّاناً أَثِیماً).
(آیه 108)- سپس این گونه خائنان را مورد سرزنش قرار داده، مىگوید:
«آنها شرم دارند که باطن اعمالشان براى مردم روشن شود ولى از خدا، شرم ندارند!» (یَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ)
«خداوندى که همه جا با آنهاست، و در آن هنگام که در دل شب، نقشههاى خیانت را طرح مىکنند و سخنانى که خدا از آن راضى نبود مىگفتند، با آنها بود و به همه اعمال آنها احاطه دارد» (وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ یُبَیِّتُونَ ما لا یَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ کانَ اللَّهُ بِما یَعْمَلُونَ مُحِیطاً).
(آیه 109)- سپس روى سخن را به طایفه شخص سارق که از او دفاع کردند نموده، مىگوید: «گیرم که شما در زندگى این جهان از آنها دفاع کنید ولى کیست که در روز قیامت بتواند از آنها دفاع نماید و یا به عنوان و کیل کارهاى آنها را سامان بخشد، و گرفتاریهاى آنها را برطرف سازد»؟! (ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ جادَلْتُمْ عَنْهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا فَمَنْ یُجادِلُ اللَّهَ عَنْهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَمْ مَنْ یَکُونُ عَلَیْهِمْ وَکِیلًا).
بنابراین دفاع شما از آنها بسیار کماثر است، زیرا در زندگى جاویدان آن هم در برابر خداوند، هیچ گونه مدافعى براى آنها نیست. در حقیقت در سه آیه فوق، نخست به پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و همه قاضیان به حق توصیه شده که کاملا مراقب باشند، افرادى با صحنهسازى و شاهدهاى دروغین حقوق دیگران را پایمال نکنند.
سپس به افراد خیانتکار، و بعد به مدافعان آنها هشدار داده شده که مراقب نتایج سوء اعمال خود در این جهان و جهان دیگر باشند.
(آیه 110)- قرآن در تعقیب بحثهاى مربوط به خیانت و تهمت که در آیات قبل گذشت سه حکم کلى بیان مىکند:
1- نخست اشاره به این حقیقت مىکند که راه توبه، به روى افراد بدکار به هر حال باز است و «کسى که به خود یا دیگرى ستم کند و بعد حقیقتا پشیمان شود و از خداوند طلب آمرزش کند و در مقام جبران برآید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت» (وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِیماً).
از جمله فوق استفاده مىشود که توبه حقیقى آنچنان اثر دارد که انسان در درون جان خود نتیجه آن را مىیابد.
(آیه 111)- دوم: این آیه توضیح همان حقیقى است که اجمال آن در آیات قبل بیان شد و آن این که: «هر گناهى که انسان مرتکب مىشود نهایتا و در نتیجه به خود ضرر زده و به زیان خود گام برداشته است» (وَ مَنْ یَکْسِبْ إِثْماً فَإِنَّما یَکْسِبُهُ عَلى نَفْسِهِ). و به این ترتیب گناهان اگر چه در ظاهر مختلفند، ولى آثار سوء آن قبل از همه در روح و جان خود شخص ظاهر مىشود.
و در پایان آیه مىفرماید: «خداوند هم عالم است و از اعمال بندگان باخبر، و هم حکیم است» و هر کس را طبق استحقاق خود مجازات مىکند (وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً).
(آیه 112)- سوم: در این آیه اشاره به اهمیت گناه تهمت زدن نسبت به افراد بیگناه کرده، مىفرماید: «هر کس خطا یا گناهى مرتکب شود و آن را به گردن بیگناهى بیفکند، بهتان و گناه آشکارى انجام داده است» (وَ مَنْ یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْماً ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً).
جنایت تهمت-
تهمت زدن به بیگناه از زشتترین کارهایى است که اسلام آن را به شدت محکوم ساخته است.
از پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله نقل شده که فرمود: «کسى که به مرد یا زن با ایمان تهمت بزند و یا در باره او چیزى بگوید که در او نیست، خداوند در روز قیامت او را بر تلّى از آتش قرار مىدهد تا از مسؤولیت آنچه گفته است در آید».
در حقیقت رواج این کار ناجوانمردانه در یک محیط، سبب به هم ریختن نظام و عدالت اجتماعى و آلوده شدن حق به باطل و گرفتار شدن بیگناه و تبرئه گنهکار و از میان رفتن اعتماد عمومى مىشود.
(آیه 113)- این آیه اشاره به گوشه دیگرى از حادثه بنى ابیرق است که در چند آیه قبل تحت عنوان شأن نزول به آن اشاره شد، آیه چنین مىگوید: «اگر فضل و رحمت پروردگار شامل حال تو نبود جمعى از منافقان یا مانند آنها تصمیم داشتند تو را از مسیر حق و عدالت، منحرف سازند، ولى لطف الهى شامل حال تو شد و تو را حفظ کرد» (وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ وَ رَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ یُضِلُّوکَ).
آنها مىخواستند با متهم ساختن یک فرد بیگناه و سپس کشیدن پیامبر صلّى اللّه علیه و آله به این ماجرا، هم ضربهاى به شخصیت اجتماعى و معنوى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بزنند و هم اغراض سوء خود را در باره یک مسلمان بیگناه عملى سازند، ولى خداوندى که حافظ پیامبر خویش است، نقشههاى آنها را نقش بر آب کرد! سپس قرآن مىگوید: «اینها فقط خود را گمراه مىکنند و هیچ گونه زیان به تو نمىرسانند» (وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَضُرُّونَکَ مِنْ شَیْءٍ).
سر انجام علت مصونیت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را از گمراهى و خطا و گناه، چنین بیان مىکند که «خدا، کتاب و حکمت بر تو نازل کرد و آنچه را نمىدانستى به تو آموخت» (وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ).
و در پایان آیه مىفرماید: «فضل خداوند بر تو بسیار بزرگ بوده است» (وَ کانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکَ عَظِیماً).
در جمله فوق یکى از دلایل اساسى مسأله عصمت بطور اجمال آمده است و آن این که خداوند علوم و دانشهایى به پیامبر آموخته که در پرتو آن در برابر گناه و خطا بیمه مىشود، زیرا علم و دانش (در مرحله نهایى) موجب عصمت است.
"برگزیده ی تفسیر نمونه، آیت الله ناصر مکارم شیرازی "
تفسیر نمونه واقعا خیلی عالیه و دلنشینه
خیلی روشن توضیح میده