یافتن پست: #خاطرات

رها
رها
سردرد میگرنیییی سگگگگییییی{-118-}{-70-}{-58-}{-40-}

حضرت@دوست
حضرت@دوست
تو دفتر چه خاطراتش به این شعر برخورد .

درد عاشقی وقتی با بی وفائی معشوق عجین شود کشنده است عاشق جهان را بی وفا میبیند چون برای عاشق جهانی جز معشوق وجود ندارد گرچه به قول شهید مطهری عاشق عشقند تا عاشق معشوق انان وصال را نمیطلبند چون میدانند وصال مسلخ عشق است
گر ز آزردن من هست غرض مردن من
مردم ، آزار مکش از پی آزردن من

سجـــاد
سجـــاد
خیلیا شبیه گاوآهن میمونن،میان زندگیتو شخم میزنن بعد میرن{-75-}

حضرت@دوست
حضرت@دوست


باران مرا به یادِ تو آیا می‌آوَرَد؟
باران‌ تو را به یادِ من اما می‌آورد

باران چه میهمان عزیزی‌ست، با خودش
انبوه خاطرات به دنیا می‌آورد


༊
با خاطرات خوب بمیر، نه با رویاهای برآورده نشده.

Negin
Negin
لبتاپمو ک روشن میکنم پرت میشم تو گذشته.... پوشه ب پوشه خاطره ویس چت و عکس میاد جلوچشمم... نمیخام نگاشون کنم ولی مث آهنربا منومیکشونه سمت خودش... چندین ماه بود ک سراغش نمیرفتم تا اذیت نشم... ن میتونم حذفشون کنم ن تحمل یاداوری خاطراتو دارم... آخ ک نمیدونی چ دردیه... امروز هواش خیلی شبیه جمعه غروبه..همونقد دلگیر و ازاردهنده... کاش بودی(((:

هلیا
هلیا
💛💛💛💛💚💚💚💚💚💚💚💚💚
ای لحظه ی شیرین مستی
برمن فراموشی بیار
دلخستم از این هیاهو
آرامو خاموشی بیار
رحمی بمن بهر خدا کن
دل را زه یاده او جدا کن
اسیره دام خاطراتم
از این قفس دل را رها کن
من تشنه آرامشم
غرقه نیازو خواهشم
هوشیاریم رنج منو مستی دهد آسایشم

💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖

༊
فلک همیشه به کام یکی نمی‌گردد،
که آسیای طبیعت به نوبتست ای دوست.

aliaga
aliaga
خاطراتی که آدم‌هایش رفته‌اند دردناکند،
ولی خاطراتی که آدم‌هایش حضور دارند
اما شبیه گذشته نیستند به مراتب دردناکترند.

donya
donya 👩‍👧‍👦
دختر روز نمیخواد، شوهر میخواد
با قیافه دیوید بکام
ثروت ایلان ماسک
ایمان نجم‌الدین شریعتی

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
یکی از مربیای آموزشگاه رانندگی تعریف میکرد

برای دختری دور دوفرمون رو توضیح دادم
دختره هم با کلی دقت گوش میداد
منم خوشحال شدم
گفتم
خانم متوجه شدین ؟
گفت بله فقط برای دور
دو فرمون اون یکی فرمون کجاست ؟:خخخ

Behnaz
Behnaz
حذف اینجا چطوریه

fatme
fatme


بغض یعنی خنده های ساختگی
شکنجت بکننو تو مبادا آخ بگی
همه منتظر اینن تو یه جایی گاف بدی
بکوبنت زمین که فردا نتونی راه بری

محسن
محسن
یاد آن روزی که تختی و حیاطی داشتیم
قُل قُل قوری و قلیان و بساطی داشتیم

عطر آویشن، ردیف استکان های بلور
زندگی شیرین تر از چای نباتی داشتیم

مادری فیروزه تر از آسمان مخملی
سایه ی مهر پدر، ظهر صلاتی داشتیم

خانه ای گرچه کلنگی خالی از اندوه و غم
باخبر از حال هم شور و نشاطی داشتیم

نم نم چنگ و رباب و گلنراقی و قمر
هر شب جمعه که میشد سور و ساتی داشتیم

نرده های غرق پیچک، پله پله اطلسی
گام پاورچین و غرق احتیاطی داشتیم

شرشر فواره روی رقص ماهی های حوض
شور و شوق و خاطر پُر انبساطی داشتیم

ساده مثل آفتاب آمده از پشت کوه
بی خجالت لهجه ی اهل دهاتی داشتیم

حافظ از شاخه نباتش، سعدی از سیمین تنش..
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتی داشتیم

کارگردان! آنهمه عشق و صفا یادش بخیر
آخر ِ آن روزها ای کاش کاتی داشتیم

عکس ما را قاب کن هرچند با گرد و غبار
تا که خوشبختی بداند خاطراتی داشتیم

صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو