donya 👩👧👦
یارو میگه از بیست سالگی مستقل شدم رو پای خودم وایسادم.
گفتم ایول چیکار کردی؟؟؟
گفت یکی از پاساژایِ بابام تویِ کیش رو ورداشتم واسه خودم کرایه دادم! 😕
نمیری اینقدر سختی کشیدی داداچ 😑😂
سید
هادی رو نبینید اینطوری عکس از خودت گذاشته شما ببینید
یه زمانی تو بلوغ بود فقط از سیبیلاش عکس میذاشت برامون
🗿🗿🗿
aliaga
زمان بچگیم خیلی کینه ای بودم و بعد بلوغ کلا سعی کردم اون خصلت زشت وحال بهم زن رو کلا از خودم دورکنم
ولی ی چن ماهیه دوباره اومده سراغم و البته با چن صد درصد شدید تر و واقعا اذیت میشم
ی دو س ماه پیش ی بنده خدایی بهم توهین کردو بعدش هر قدرم ک زمان میگذره نتنها نمیتونم ببخشمش بلکه کینه ام نسبت بهش بیشتر میشه متاسفانه...
راهکار بدین لطفا
محمّد
دو تا جوجه مرغ داریم تشنه بودن ظرف آبشون خالی بود
رفته بودن زیر شیر آب اون قطراتی که اطرافش روی زمین ریخته بود رو میخواستن بخورن که نمیشد
از سر کار رسیدم تو حیاط صحنه رو دیدم رفتم ظرف آبشونو پر کردم
با اینکه جلوی چشمشون این کارو کردم اما نفهمیدن و به کارشون ادامه دادن
من هم دیدم نرفتن مجبور شدم دنبالشون کنم و هدایتشون کنم سمت ظرف آب
احتمالا وقتی دنبالشون میکردم بهم فحش میدادن این مگه آزار داره آسایش ما رو به هم می ریزه؟ اما به ظرف آب رسیدن و حسابی آب خوردن
و احتمال داره هیچ وقت هم نفهمن برای چی بهشون سخت گرفتم و دنبالشون کردم
فکر میکنم بعضی رفتارهای خدا با ما هم اینطوریه
ما زبون خدا رو نمی فهمیم که بهمون بگه بریم سمت ظرف آب
نعمتی که خدا جلو چشممون فراهم کرده هم نمی بینیم
خدا مجبور میشه با یکم سختگیری ما رو ببره سمت نعمتی که برامون فراهم کرده
حالا کاش ما بفهمیم اون سختگیری برای چی بوده که اگه نفهمیم ...
خانوم میم
من نمی مانم میان برزخ وصل و فراق
باید امشب یا ببوسی یا فراموشم کنی
پ ن: اقای فاضل!
برادر! شما هم؟!
واقعنم
بچه های من بدون دیدن همچین الگویی ، خوته سازی میکنن
من با پشتی می ساختم
واییی خدا
کاش دوباره بچه میشدم🥺
ولی چون میدونم هیچوقت دیگه بچه نمیشم
با بچه های داداشم و خواهرم از این کارا میکنیم