زاهِر..
تا من از قم اومدم بیرون قم بارون اومد
بعد جالبه اومدم میانه هوای اینجا گرم شد😂
Ahmad
کاش میتونستم برگردم به گذشته، نه برای
اینکه چیزیو تغییر بدم، برای اینکه یه سری
حسای قدیمی رو دوباره احساس کنم.
༊
احساس شما درمورد موجودات فضایی چیه فکر
میکنید خوبن یا بد
🛸
رها
چن تا پست چالشی بزارید، حوصله مون پوکید :/مخ خودمم قد نمیده :/
aliaga
۸ تا پی ام دادین پاک کردین.
اعتراف کنین زووود
اِلِکترون..!
دوستان توجه کنید:
bmw سری هفت ۲ میلیارد ارزون شد ، رسید به ۱۴ میلیارد ، اگه میخواهید بخرید الان وقتشه عجله کنید!!
یاس
اینو هیچ کی ازم نشنیده و هیچ جا نگفتم
چون اونموقع در قران باز کردیم
امد بود ای مریم از اینجا خارج شو و با احدی حرف نزن
ایام عرفه بود دانشجویی رفتیم کربلا
شانسی یه دختر معصومه نامی از خود تهران صندلیمون جفت هم شد و تمام راه رو رفیق شدیم
دختری چادری با اصالت و مومن
شب عرفه شد و ما تمام خطرات رو به جان خریده بودیم شب عرفه زیر قبه امام حسین باشیم
یکی از وقت هایی که زیارت امام حسین تاکید شده بود همین عرفه س
من کلا به خاطر کم خونی خستگی و خواب دارم ولی اون شب به شدت خوابم می اومد با دوستم گفتم من میرم اون پایین سرداب ابوالفضل چون کولر روشن بود و خلوت اونم گفت ولی من باید برم زیارت چون همه نیتمون برا این شب بوده
من که به خودم نمی تونستم غلبه کنم گفتم لایکلف الله تو برو
من رفتم سرداب
و پنج ده دقیقه گذشت معصومه برگشت گفتم چیشد
گفت اینقد خواب خواب کردی بیا منم نمی تونم برم زیارت شدیدا خوابم میاد
پاشو بریم خوابگاه
شوک بدی بود موندیم بریم یا بمونیم
گفتم ببین بزار قران باز کنم هرچی امد همون می کنیم
ایاتی که امده بود خلاصه اش این بود مریم از این مکان مقدس خارج شو و در مورد این ...
هلیا
♥💔♥💔♥💔♥💔♥💔
قصه ماتم من هرچی که بود
هرچی که هست
قصه قلب خسته ی ادم ه
💔♥💔♥💔♥💔♥💔♥
منو بگو با چه تمرکز و دقتی خوندم
واقعا مطلب زیبا بود که
دوتا پست عربی هم جالب هست بخونید
عربی نمی خونم حوصله نمی کشه ترجمه کنم
ولی زیباست.خنده دار است