جانم❤
دانی که چیست دولت؟ دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن
خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ
وآنجا به نیک نامی پیراهنی دریدن
گه چون نسیم با گل راز نهفته گفتن
گه سر عشقبازی از بلبلان شنیدن
بوسیدن لب یار اول ز دست مگذار
کآخر ملول گردی از دست و لب گزیدن
فرصت شمار صحبت کز این دوراهه منزل
چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن
گویی برفت حافظ از یاد شاه یحیی
یا رب به یادش آور درویش پروریدن
یاس
اقو صاحبخونه ام عروسی کرده
میخوام برم تبریک چقد پول بزارم تو پاکت؟
aliaga
لابد زمانهای قدیم ...
اینطور بوده ...
که دلشان به چشمشان وصل بوده...
که فقط هرچه را میدیدند دوست میداشتند ...
و مهرشان از کسانی که دیگر نمیدیدند...
قطع میشد....
حتما اینطور بوده ...
که برایش ضربالمثل ساختهاند.
و الا این روزها از دل "نرود" ...
هر آن که از دیده برفت...
حتی اگر عکسش را ...
توی گوشیات نداشته باشی...
حتی اگر درِ تکنولوژی را به روی خودت ببندی ...
تا مبادا چشمت به خانههای مجازیاش بیفتد،
باز هم...
باز هم...
باز هم از دل نمیرود که نمیرود....
این دل معلوم نیست به کجا وصل است...
معلوم نیست کدام کشور پیشرفته...
سِروِرهایش را ساپورت میکند ...
که گیرندهاش اینقدر قویست....
که باز هم با یادی...
خاطرهای.ِ..
شباهتی میلرزد و آلارم میدهد....
کاش دل هم چینی بود...
تقلبی بود ...
تا شاید مَثَل قدیمیمان رنگ حقیقت به خود میگرفت.
تا شاید از دل هم میرفت ...
آن که مدتهاست از دیده رفته...
WeT
تنها مکانی که هرگز خالی نمیمونه سینک ظرفشوئیه 😒😒😒😒😒😒
WeT
ای کاش آدمی ميتوانست رخت خوابش را همچون بنفشه ها با خود ببرد هرکجا که خواست😒😒😒
جانم❤
من آشناییم که غریبه من را نمیشناسد. من غریبه ایم که آشنا من را نمیشناسد. من آنم که هرکس یادگاری از درد بر دلم گذاردو رفت. من آنم که هرچه زجرم دادند کینه شان را به دل نگرفتم، من آنم که از دل مینویسم اما انگار کسی دل ندارد که حرفم را بداند مگر نگفتند آنچه از دل براید لاجرم بر دل نشیند؟. من گمشده ای در غربت یادها هستم. شاعر نیستم اما شعر میگویم، خواننده نیستم اما میخوانم، مومن نیستم اما خدا را عبادت میکنم، نویسنده نیستم اما مینویسم، من آنم که به هرکه محبت کردم از پشت به من خنجر زد، من آنم که سینه اش غمها برای گفتن دارد، من آنم که در این دنیا بی ادعاست، من آنم که به سادگی فراموش میشوم زودتر از یک پلک زدن، آنچنان که فراموشم کردند، دنیای من با این همه گفتار سپید تر از برف است چون اگر کسی را نداشته باشم خدا را دارم و اوست یاره واقعیه من. من آنم که کسی حتی نزدیکانم مرا با این نام نمیشناسند.من آنم که ناشناس بودن را دوست دارد. باز میخواهی بدانی کی هستم؟!
حتما یادتون باشه ها
هزینش هرچی باشه بروی چشمم..
حضور ذهن خوبی ندارم اما جای یادداشت میکنم جلو چشمم باشه
قابلتو نشده..چشتون بی بلا ..حتما
تشکر مینمایم با...