WeT
استاتوس تونه آهنگ fusion
،،،
Shahan
از یه جایی به بعد...
انقدر زمین خوردم که دیگه هیچ دردی حس نکردم.
انقدر آهنگ گوش دادم که دیگه با کسی حرف نزدم.
انقدر تو اتاقم موندم که دیگه دلم نمیخواست بیرون برم.
انقدر خندیدم که یادم رفت بضی وقتا گریه کردنم خوبه.
انقدر حواسم به بقیه بود که خودمو یادم رفت.
از یه جایی بعد ، انقدر تو خودم بودم ؛
که وقتی به خودم اومدم تا چشم کار میکرد آدماییو دیدم که غریبه بودن برام و هرچقدر بیشتر سعی می کردم تو جمعشون باشم...
بیشتر احساس تنهایی می کردم.
Ahmad
♡
چه میبینی جز حریر باد و تحریر مغاک
شیبِ نگاه و پرزِ آغوش
محراب به بوسه ببند و انگشت به عمل
قدرِ واقعیتی که نخواهی فهمید بوسه بخواه
رنگدانههای روی پوست و بازیهای زیر پوست
و خلاقیتِ تو در قسم و قسمت
استدلالهایی به فرمِ قلب
حواسِ پخششدهای از صدا فاصله میگیرد
و مجنونی که روی کشالهها خود را به خوابزده
نفیرِ نامفهوم سر میدهد
شقیقه بر لبِ تو
افتان و خیزان
و تمایلی که روبندهای شلوغی دارد
چکید نفس از طلوع و دعا
چه تواضعی از تبات
میریزد به من!
"م ب آهو"
رها
چن تا پست چالشی بزارید، حوصله مون پوکید :/مخ خودمم قد نمیده :/
fatme
این استرس وحشتناک چیه افتاده ب جونم
azar
امروز در آهنگ صبح شعری باید گفت پر از طلوع
قصه ای باید گفت پر از هیجان و ترانه ای باید خواند پر از پرواز
سلام دوستان صبح بخیر
Ahmad
♤
نگاه به آسمان که میکنم
تلنگری از یک ستاره نمایان میشود
درخشش ناموزونی بر پیکرهی آسمان
آن انتهای بیتنفس و تاریک را
نور باران میکند
گاه گاهی بین تاریکیهای رو به رو
ستارهای میخواهم
از انتهای معلق بیتنفسم
از کور سوی بی روشنیام
"lost star"
Ahmad
•••
عاقبتِ شاعران
دلگیرم میکند
هنوز حرف همان است
وقتی همدم تو
بیسکویتهای کهنه میشود
وقتی مونس تو
کبریتهای سوخته میشود
بقیه را میدانی
و میدانم.
"احمدرضا احمدی"🖤
الان خوبین؟
گوش،شیطان کر