یافتن پست: #آغوش

donya
donya 👩‍👧‍👦
یدونه موی سفید دیدم توموهام:گگگ

مآه
مآه


Ahmad
Ahmad
🎻⚜
من شیفتهٔ انسان‌هایی هستم که
تنهایی‌شان را شناخته‌اند،
با او حرف زده‌اند، چای خورده‌اند،
در آغوشش گرفته‌ و
همچون گنجی گرانبها
از آن مراقبت کرده و می‌کنند.
آنها انسان‌هایی رشد یافته‌اند که
در آن‌سویِ وابستگی
یعنی استقلال ایستاده‌اند و
اگر روزی به کسی اجازه ورود
به حریم تنهایی‌شان را بدهند،
به این دلیل است که
او را همچون تنهاییِ خود
ارزشمند یافته‌اند و این بدان معناست که
او نیز انسان رشد یافتهٔ دیگریست.



Ahmad
Ahmad


چه می‌بینی جز حریر باد و تحریر مغاک
شیبِ نگاه و پرزِ آغوش
محراب به بوسه ببند و انگشت به عمل
قدرِ واقعیتی که نخواهی فهمید بوسه بخواه
رنگدانه‌های روی پوست و بازی‌های زیر پوست
و خلاقیتِ تو در قسم‌ و قسمت
استدلال‌هایی به فرمِ قلب
حواسِ پخش‌شده‌ای از صدا فاصله می‌گیرد
و مجنونی که روی کشاله‌ها خود را به خواب‌زده
نفیرِ نامفهوم سر می‌دهد
شقیقه بر لبِ تو
افتان و خیزان
و تمایلی که روبند‌های شلوغی دارد

چکید نفس از طلوع و دعا
چه تواضعی از تب‌ات
می‌ریزد به من!


"م ب آهو"

aliaga
aliaga
همیشه کسانی هستند که در نهایت دلتنگی ‏نمی‌توانیم آنها را در آغوش بگیریم ‏بدترین اتفاق شاید همین باشد... ‏

مآه
مآه
یک روز بیا...
و تاابد بمان...
کسی چه میداند.؟!
شاید" ابد" همان چند دقیقه ای باشد
که در آغوش تو میگذرد

مآه
مآه
مثل دیونه ها زیر لب می خوند

آغوشِ تو، پایان غَمه....

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
اگر کسی را دیدید که از کوچکترین چیزها لذت می برد،
محو طبیعت می شود، کمتر سخت می گیرد،
می بخشد، می خندد،
می خنداند و با خودش در یک صلح درونی ست،
او نه بی مشکل است نه شیرین مغز!
او طوفان های هولناکی را در زندگی پشت سر گذاشته و قدر آنچه امروز دارد را می داند.
او یاد گرفته است که لحظه لحظه ی زندگی را در آغوش بگیرد …

سید ایلیا
سید ایلیا
هر غروب می آید و مرا در آغوش می گیرد

تنها “تاریکی” ست که مرا خوب می فهمد.

سید ایلیا
سید ایلیا
هنوز هم دراین عصر بی معجزه
آغوشت مرا دوباره بـه زندگی
برمی گرداند

FOTROS
FOTROS
از شیر خوارـه ای بـہ تمام شیرخوارگان جهاט :
آغوش گرم ماבرتاט نوشِ جانتان




(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

زنی زیبا که صاحب فرزند نمی شد پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.
پیامبر وقتی دعا میکند و وحی میرسد او را بدون فرزند خلق کردم.
زن میگوید خدا رحیم است و میرود.
سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید  که بدون فرزند است.زن اینبار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.
سال سوم پیامبر وقت زن را با کودکی در آغوش می بیند.
با تعجب از خدا می پرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد او که بدون فرزند خلق شده بود!!!؟
وحی میرسد:هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت.

⭕با دعا سرنوشت تغییر میکند...⭕

👈از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...

✅اين نوشته رو خيلی دوست دارم
✍️ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواري است به نام اعتماد.
پس اگر دوست داري به آرزويت برسي با تمام وجود به او اعتماد کن.
هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست
زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.
اي‌کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا...
رحمت خدا ممکن است کمی تاخیر داشته باشد اما حتمی است.

FOTROS
FOTROS
حسین جاט

کاش براے من خستـہ ے غریب
آغوش واکنشے و بگویی:
نَبینَمت ڪ غریبے بیا בر آغوشم
کـבام خانـہ سزاوار توست
جز وطنت ؟!!

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ الْحُسَیْن (ع)
‌ ‌‌ ‌‌



صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو