یافتن پست: #جوابی

마흐디에
마흐디에
داداش عمو مهاجر تولدت مبارک {-64-}{-69-}{-69-}
ان شاءالله صد و بیست ساله بشین
به همه آرزو هاتون برسین
سلامت و نتدرست باشین

마흐디에
마흐디에
بعد از حذف تیک تاک
امروز تلگرام را حذف نمودم{-76-}
مدت زیادی باید از چانیولی بی‌خبر بمونمممم{-118-}

مهاجر
مهاجر
حالا این زورم میگرفت یارو هنوز موهای صورتش درنیومده با زنش اومده بود حرم عشق و حال میکرد
اون موقع من بااین همه کمالات و جمالات و تحصیلات و خدمت رفته و گرم و سرد روزگار چشیده
باید با رفیق ریشوی خودم برم حرم

رها
رها
امروز بعد از سالها یه دعوای حسابی کردم :/لعنت ب آدم زبون نفهم :/

هادی
هادی
نمیشد حالا ماه رمضونا نماز ظهر نخونیم اه


یاس
یاس
خواب دیدم من و مامان رفتیم زیارتگاهی
ظاهرا زیارتگاه دو امامزاده دختر بود تو قم
جمعیت زیاد بود
گفتم از دور سلام نیدم اومدم سمت خروجی
دیدم خلوت خلوت رفتم کنار ضریح گریه و التماس دعا
دیدم مامان داره میره داخل و ضریح بازه منم رفتم تو
سرم گداشتم رو قبر امامزاده ها و کلی دعا و التماس کردم
کنار اونا هم یه قبر کاشی کاری بود میدونستم مزار یکی از مراجع است
اونجا هم زیارت کردم سرم گذاشتم رو قبر
مرقد یه سید بزرگوار بود ته فامیلیش حایری شیرازی
مامان گفت این کیه گفتم
همون استاد امام که امام اورد قم
و با التماس قسمش میدادم تو را به جدت قسم برام پیش خدا واسطه شو :گگگ
سر وصع زولیده بی حالی هم داشتم دلم به حال هودم سوخت :(


االان بیدار شدم می بینم حایری شیرازی سال ۹۶ به رحمت خدا رفتن سید نیستن
استاد امام هم حایری یزدی اونم سید نیست
من کی واسطه کردم پس ؟ :-s
تو خواب هم شانس ندارم :هعی

aliaga
aliaga
نماز میخونید؟؟؟؟:فکر

خانوم میم
خانوم میم
غروب شلمچه بود
بدو بدو های دوییدن برای پیدا کردن بچه ها خستم کرده بود.
اون سال اولین سالی بود که هیچ کدوم از پسرا همراهمون نیومده بودن و ما چهار تا دختر مسئولیت اتوبوسای راهیان نورمون داشتیم.
شب قبلش یکی از بچه هامون تو خوابگاه حبیب الهی تشنج کرده بود و دو تا دیگه از بچه ها برده بودنش بیمارستان و عملا مسئولیت کاروان مونده بود رو دوش من.
یادمه غروب شلمچه بود
چند تا از بچه ها گم شدن ،و ما حتی بدون اینکه پرچمی نشونی چیزی داشته باشیم باید در به در دنبالشون می گشتیم ، تلفنا نمی گرفت ،ومن چند بار مسیر اتوبوسا رو دوییده بودم فریاد می زدم بچه های گیلان .... بچه های گیلان....
یه جا خسته شدم ،استرس اینکه اگه بلایی سرشون اومده باشه ، اگه پیدا نشن چه جوابی باید به کیا بدم کلافم کرده بود... همونجا نشستم و گریه کردم و گفتم شهید خرازی من پیداشون نمی کنم خودت پیداشون کن و بیار
یادمه
غروب شلمچه بود ، تو اتوبوس همین صوت سلحشور پخش می شد ، سرم رو شیشه بود ، خسته بودم و به ادعاهایی که داشتم فکر می کردم و از اون همه ضعیف بودنم گریم گرفته بود...
چه زمانی ، چه چالشای کوچیکی ، که بزرگت می کنن...


donya
donya 👩‍👧‍👦
الی چرا رفته؟:گگگ

یاس
یاس
شهیدی که برا همه آشناست
پسر تاجر و رتبه تک رقمی رشته اطلاعات بهترین دانشگاه بیروت
غریب طوس
وصیتش ادم رو منجمد می کنه


aliaga
aliaga
محبت‌ومهربانی‌تزئین‌لحظه‌ها‌هستند،
برای‌مهربانی‌ومحبت‌جوابی‌جز "دوست‌داشتن" ندارم...!

جآنم❤
جآنم❤


wolf
wolf
الو یک دو سه …
اینقد کسی نیس صدا می پیچه … 😂😂😂😂

aliaga
aliaga
اگه از کسی دلگیر باشین چطوری بهش میگین؟؟؟




اصن چیکار میکنین؟:فکر

زاهِر..
زاهِر..
آخر هفته جوابی کنکور میاد:خخخ

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو