تو پنهان کن خودت را در میان نقطه ها اما!!!

بدان من دوستت دارم

سه تا نقطه

به این معنا :

که تا هستم

که تا هستی

که تا هستند عاشق ها

شوم مست از لب لعلت

"اَدرکأساٌ و ناولَها"...

کاربران گروه

نمایش همه

مدیران گروه

برچسب‌های کاربری

سه نقطه های دلم ...

گروه عمومی · 22 کاربر · 2567 پست
Zeinab
Zeinab
واااای=))=))

Zeinab
Zeinab
مامانم ی قلب بهم داد
ولی من همشو ب تو دادم :فکر
:گگگ:گگگ:گگگ


Zeinab
Zeinab
عزیزِ نیامده‌ام
اگه اینجا بودی برات انگور دون میکردم، بهت رسیدگی میکردم.
خاک بر سرت. بی‌لیاقت.

Zeinab
Zeinab
:قهر

Zeinab
Zeinab
دوری به تن لیک از دلم اندر دل تو روزنیست
زان روزن دزدیده من چون مه پیامت می‌کنم



Zeinab
Zeinab
چرا وخدی حالتون بده میخاین از ساینا برین ؟
فقط زورتون ب اینجا میرسه ؟:هعی

Zeinab
Zeinab
تا بفهمم چیست صدبار از خودم پرسیدمش
عشق آسان بود اما من نمی‌فهمیدمش

دست او در دست من بود و دلش با این و آن
باز اگر یک جو پشیمان بود می بخشیدمش

از تب غیرت ندیدم اتشی جانسوز تر
او کنارم بود و من با دیگران می دیدمش

هیچ عشقی از خیانت نیست ایمن این بلا
تا نیامد بر سرم افسانه می نامیدمش

با دلم گفتم ببوسش تا فراموشش کنی
گفت اگر میخواستم ان روز می بوسیدمش



سمانه.
سمانه.
@Tasnim
خوش اومدی خانم گل💖💖

سمانه.
سمانه.
@Mahi_20
برای دوست عزیزم
که بیادم بودی💖💖
سلامت وموفق باشی گلکم:قلب

سمانه.
سمانه.
@Z110
برای یاس گل عزیزم💖💖
بهترینا نصیب قلب قشنگت :قلب

سمانه.
سمانه.
@SilentRose
خوش اومدی سمانه عزیز
خوشحالم شدم
سلامت وموفق باشی مهربونم:قلب:قلب

Zeinab
Zeinab
مَرَنج اگر نشدم مضطرب ز آمدنت
چراغِ دیده نَمی داشت، دیر روشن شد



Zeinab
Zeinab
 
جهان را دائماً این رسم و این آیین نمی‌ماند
اگر چندی چنین ماندست، بیش از این نمی‌ماند

به چندین سال عمر، این نکته را هر سال سنجیدی
که آن اوضاع دی، در فصل فروردین نمی‌ماند

همان گونه که آن اوضاع دیروزی نماند امروز
به فردا نیز این اوضاع امروزین نمی‌ماند

ببین امروز مردم را، به خون یکدگر تشنه
که دیری نگذرد، کاین عادت دیرین نمی‌ماند
بباید روزگار صافی و صلح و صفا روزی

به جان دوستان آن روز، دیگر کین نمی‌ماند
همانا خوی حیوانی‌ست، این «آیین خودخواهی»
اگر انسان شوند این خلق، این آیین نمی‌ماند

مگو یاسین بود در گوش این خلق خر آوازم
که گر آدم شوند، از اصل این یاسین نمی‌ماند

تو در این خلق عامی، عارفی گر زانکه اینان را
تمیزی شد حنایت، نزد کس رنگین نمی‌ماند





Zeinab
Zeinab
به کجا روم ز دردت؟ چه دوا کنم؟ چه چاره؟
که هزار باره خون شد جگرِ هزار پاره



Zeinab
Zeinab
.

صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو