هلیا
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند
گوییا باور نمیدارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور میکنند
یا رب این نودولتان را بر خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام ترک و استر میکنندای گدای خانقه برجه که در دیر مغان
میدهند آبی که دلها را توانگر میکنند
حسن بیپایان او چندان که عاشق میکشد
زمره دیگر به عشق از غیب سر بر میکنند
بر در میخانه عشق ای ملک تسبیح گوی
کاندر آن جا طینت آدم مخمر میکنند
صبحدم از عرش میآمد خروشی عقل گفت
قدسیان گویی که شعر حافظ از بر میکنند
هلیا
«ريا» نقطه مقابل «اخلاص» و يكى از ابزارهاى مهّم شيطان براى گمراه ساختن انسان هاست. در آیه 264 سوره بقره، ريا عامل بطلان و نابودى اعمال نيك معرفى شده و نشان مى دهد كه شخص ريا كار ايمان به خدا و روز آخرت ندار
هلیا
زنان بدکار و ناپاک شایسته مردانی
بدین وصفند
آیه ۲۴ سوره نور
هلیا
بعضی انتظارها چقدر احمقانه است
حالا انتظار اومدن عشقم باشه
هلیا
نویسندها سیگار میکشند
شاعرها هجران
نقاش ها تابلو
زندانی ها تنهای
دزدها سرک
مریض ها درد
بچه ها قد
و من نفس های تورا
هلیا
به نیمکت اولین قرارمان جای تو نشستم
تا جای خودم خالی باشد
هلیا
این روزا هیچی حال مرا خوب نمیکنه
حتی بر آوردن شدن آرزو هایی که منتطرشون بودم
هلیا
دل من عاشقی اینه
گهی خنده گهی کینه
حیف از این جوانی من
هلیا
مرد خوب مردی که گند کاراش در نیومده
یا خودش کار بلده
یا زنش خنگه
هلیا
آنهایی که همراه امام خود هستند
معیت دارند نه معیت ظاهری معیت باطنی
آیه ۲۹ سوره فتح
هلیا
مومن با دهنه تقوی در حرکت
زبان خود آزاد نیست.
هلیا
من گرفتار شبم در پی ماه آمده ام
سیب را در دست تو دیدم به گناه آمده ام
سیب دندان زده از دست تو افتاد به زمین
باغبانم که فقط محض نگاه آمده ام
هه پدر معنوی رفت ، من هنوز ماندم
این قضیه عدم چیه
چرا . بد سلیقه. رزمی کاری بود
خو عدم .وقتی زده میشه طرف نمی خواهد صحبت دیگران را بشنود
تموم شد ، برم بخوابم