آتشی در سینه دارم شعله ام یکسر ازآن
زنده ازآنم که گردم همچو خاکستر ازآن
مانده درسینه سخنها فرصتِ اقرارنیست
می نویسم بهرِ این بر سینه ی دفتر ازآن
هیچکس از حالِ دل هرگز نپرسیده ولی
این یقین دارم، نباشد حالِ کس بهتر ازآن
خواب بر چشمت مبارک ای ز دردم بیخبر
ایخوشا دَردی که بامن گشته همبستر ازآن
تا به کی فریاد باید، من ز هجرانت کِشَم؟
تا به کی بایست بنشیند به دل خنجر ازآن؟
برده ای از من دلم را تا که دلدارم شوی
بهرِ این باشد که میگویم به تو"دلبر" ازآن
رَسمِ دلداری نباشد بیخبر ماندن ز دوست
بیخبرماندی زحالم، پس نپرس دیگر ازآن
از گُلِ عشقی که بوده حاصلم در باغِ عمر
مانده برگی زرد بر جا و گُلی پَرپَر ازآن
از تو میسوزم ولیکن عالمی در حیرت اند
ازچه شادانم چنین هرلحظه روشنتر ازآن
عشق معنا میشود آنگه که شد عاشق فنا
گِردِ هر شمعی همین خواهد زرّین پَر ازآن
شعله راگیرم گُواهِ عشق، درخود سوزی ام
خود تو مختاری ،کُنی انکار و یا باور ازآن...
با جراحی پلاستیک یا یک ماده شیمیایی ظاهر فریبنده ساخت اما ذات باید درست باشه
بله ذات که مهمه.اگر درست نباشه که باید طرف رو گذاشت دم در آشغالی بیا ببرتش
من میگم تو مجازی نمیشه گفت.در مورد هیچکس نمیشه قضاوت کرد
واقعیم که باطن طرفو نمیشه دید.همه اول میرن طرف صورت بعد بقیش
هستن کسایی که باطن خیلی زیبایی دارن ولی صورت زشت و بالعکس
ولی آدما ظاهربین شدن.ظاهربین
عقل ما ایرانیا تو چشمونه گول چش را می خوریم
همینه دیگه
کم پیش میاد کسی بگه من به صورت طرف کاری ندارم.زشت یا زیبا بودنش برام مهم نیست
برای همه مهمه که طرفشون زیبا باشه
اگرم کسی بگه من قبول ندارم
خوب میکنی پریا