یافتن پست: دخترم

بهار نارنج
بهار نارنج

{-41-}
به یادتون بودم

رها
رها
بچه ها :(رم گوشیمو گذاشتم رو لپ تاپ ک خالیش کنم، دوشاخه لپ تاپ کشیده شد <img src=(" title=":((" />حالا ویندوز لپ تاپ پرید، رم رو هم میزارم رو گوشی بالا نمیاد <img src=(" title=":((" />کسی میدونه باید چیکار کنم ک رمم درست بشه؟؟؟؟

fatme
fatme
اول جلسه گفتن برای شادی روح امام خمینی
و سلامتی رهبر صلوات بلند بفرستین
هیشکی صلوات نفرستاد
😂🤣
سالن منفجر شد

یاس
یاس
سلام
اگر هادی نیس بیایم تو 😶

بهار نارنج
بهار نارنج
مامانای گوگولیِ ساینا ، خانم گلای عزیز روزتون هزاران بار مبارک رفقای جان :لاو @elham @donyaa @shami @samijoon @fatme @goleyas

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی را به‌طرف بقال دراز کرد و گفت: «مامانم گفته چیزایی که در این لیست نوشته را لطفاً بهم بدین، اینم پولش.»

بقال کاغذ را گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد. بعد لبخندی زد و گفت: «چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می‌دی، می‌تونی یک مشت شکلات به‌عنوان جایزه برداری.» ولی دختر کوچولو از جای خودش تکان نخورد!
مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات‌ها خجالت می‌کشد، گفت: «دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلات‌هاتو بردار.»

دخترک پاسخ داد: «عمو! نمی‌خوام خودم شکلات‌ها را بردارم، می‌شه شما بهم بدین؟»
بقال با تعجب پرسید: «چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می‌کنه؟»
دخترک با خنده‌ای کودکانه گفت: «آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!»

خیلی از ما آدم بزرگ‌ها، حواسمان به اندازه‌ی یک بچه کوچک هم جمع نیست که بدانیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت آدم‌ها و وابستگی‌های اطراف‌شان بزرگتر است.!.

پریا
پریا
من فکر می کنم
الکساندر هم عاشق بود که تلفن را آفرید
وگرنه
به عقل هیچ آدم عاقلی نمی رسید
که می توان حضور گرم کسی را
از سیمهای سرد عبور داد...

حضرت@دوست
حضرت@دوست
در این هنگام من نیز به طرف کساء رفتم و عرض کردم سلام بر تو ای پدرجان ای رسول خدا آیا به من هم اذن می‌دهی که با شما در زیر کساء باشم؟ فرمود: و بر تو باد سلام ای دخترم و ای پاره تنم به تو هم اذن دادم، پس من نیز به زیر کساء رفتم


(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)

••𑁍᎒᎒'✨'

زن زندگی آزادی یعنی 👇

در ‌_کساء وقتی حضرت جبرئیل می‌پرسه اینها چه کسانی هستند که تمام هستی رو بخاطرشون آفریدی؟
ذات اقدس اله نمی‌گه علی، محمد، حسن یا حسین...
خدا میگه و پدرش، شوهرش، پسراش یعنی از یک زن برای معرفی بهترین مخلوقاتش استفاده می‌کنه!

❤️ قالَ الْأَمينُ جِبْرآئيلُ يا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْكِسآءِ، فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ، هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها

‌♥️

donya
donya 👩‍👧‍👦
به دوست دخترم گفتم بیا بریم بیرون دلم گرفته . . .
گفت برو به اونی که دلت براش گرفته بگو باهات بیاد
.
.
.
گير كرديم به خدا از دست این دخترا
خب اون کار داشت به تو گفتم دیگه😐😂

Mehrab
Mehrab
یکی از فانتزیام هم اینه؛
که ازدواج کنم، بچه دار بشم،
بچه ام دختر باشه، اسمش رو بگذارم
"گیتا" بعد با زنم دعوا کنم،
جول و پلاسش رو که خواست جمع کنه
بره خونه باباش، بهش بگم:
هر چی می خوای ببری ببر،
گیتارو با خودت نبر...
😆😆😆

Mehrab
Mehrab
عاغا با کی ازدواج کنم که
دخترم بشه این؟؟

Mehrab
Mehrab
نامه ای به نیمه گم شده ام...
به گم شدنت ادامه بده
خیلی داره بهم خوش
میگذره نکبت....

Mehrab
Mehrab
دخترا از من به شوما نصیحت...
پسری که بلده مو رو ببافه
اصلا قبول نکنین
چون حتما قبلا رو یکی تمرین
کرده که یاد گرفته...
اینم حواستون باشع....

Mehrab
Mehrab
تو عمرم عاشق دو تا دخترم یکی عشقم یکی هم دختری که ثمره عشق منو عشقم
باشه... و عین مامانش
باشه...

صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو