سالومه
در برابر ما مرگ ایستاده است.
و سرنوشت ما در دستان خاموش اوست.
زمانی که ما با سروری غرور آفرین، شراب سرخ زندگی را بالا میگیریم
تا از آن جام پرتلالو عرفانی بنوشیم
مرگ درحالی که از تمام جستوخیزهایمان به وجد آمده
تعظیم میکند و اشک میریزد.
..کمند..
هم مهربونه، هم جذاب. هم حد و حریم خودشو میدونه هم چشمای قشنگی داره. به وقتش شوخی میکنه به وقتش جدیه و بلده چطوری کاریزماتیک رفتار کنه...
من از کسی اسم نبردم، ولی اسمش اومد تو ذهنت...
مگه نه؟
..کمند..
یه آقایی دیروز مهمونمون بود، داشت با پسرش تو آلمان حرف میزد. از مسابقهى تنیس پسرش اینجورى پرسید:
- بابا برنده شدى یا برندگى رو گذاشتى واسه مسابقهى بعد؟
فن بیانشرو خیلى دوست داشتم.
اینجورى حرف بزنید با اطرافیانتون
نیاز دارن بهش...
Saye
بدتر از اینک این همه منتظری اب بجوشه چایی دم بکشه بعدش خنک ش تا بخوریش و یهو ی مگس از خدا بیخبر موقع چایی خوردنت بیاد بیفته توش چیه واقعا؟ ای سگ تو روحت مگس بیتربیت😐
√
از مخاطبام پرسیدم.
چه رفتاری از تراپیستت دیدی که دیگه پیشش نرفتی؟!
نوشته بود
ورود مستقیم به تصمیماتم داشت، مدام میگفت این کارو بکن، اون کارو نکن
+تراپیست نباید جای تو تصمیم بگیره
من کاملا حس بدبخت بودن داشتم بعد یهو بهم گفت تو واقعا زندگی خوبی داری و داری عشق و حال میکنی
+تراپیست نباید دردهای شما رو بیارزش بدونه
میگفت
همكار تراپيستم، تراپيست همسرم بود و از من حرف میكشيد و به همكارش میگفت، اونم به همسرم. يه بار همسرم يه چيزى از كودكيم گفت برگام ريخت گفت تراپيستم گفته. همونجا قطع همكارى كردم
+واقعیت اینه تا جای ممکن سعی کنید از تراپیست آشنا پرهیز کنید، این رفتار بسیار غیرحرفهایه
مدام به ساعتش نگاه میکرد، میدونی همین خیلی حس ناامنی به مراجع میده
میخواست به بهونه درمان لمس و بغلم کنه
+تراپیست حق نداره به هیچ عنوان شما رو تاچ یا بغل کنه
همیشه نوبتم میذاشت آخر نفر
اونم چرا، چون که فهمیده بود تا یه جاهایی هم مسیریم تا من برسونمش و تا اینجای قضیه مشکلی ندارم حقیقتا مشکل اصلی من از اونجا شروع میشد که تو مسیر میگفت مثلا صبر کن ببینم فلان میوه رو کیلو چند میده
گرونتر حساب میشه
نه می خواستم بگم به غیر از اوره و ازت و ...جنابعالی به همدان هسته های تهران هم صادر فرمودید... پس شما الان از همدانی ها طلبکارید نه بدهکار...یقه مهاجر رو محکم بگیرید..البته با حفظ فاصله
اوق بزن برادر اوق بزن