یافتن پست: #یاد
·
یادم نی راستش 
حضرت@دوست
یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت
أرسل نسمة مسائيه
تصل إلى روحك
كن كما رسمتك بخيالي
أكن لك أكثر مما رسمتني بخيالك
لا أعلم تفسيرا
حينما أكون معك تضيع كل تعابيري
وأنسى أبجديتي
فقط أبحر في خيالاتي
التي تأخذني حيث أنت
أشعر بك
حنينك
أرسل نسمة مسائيه
تصل إلى روحك
كن كما رسمتك بخيالي
أكن لك أكثر مما رسمتني بخيالك
لا أعلم تفسيرا
حينما أكون معك تضيع كل تعابيري
وأنسى أبجديتي
فقط أبحر في خيالاتي
التي تأخذني حيث أنت
أشعر بك
حنينك
.gif ":وت"){kind=icon}
.gif ":ناراحت"){kind=icon}
ali
اولین بار که دیدمت. قرار بود برای هم فقط دوست باشیم اما، تو طرز نگاه چشمات و روح نارنجیت همگی برای دوست بودن زیادی قابل پرستش بودید. من نمیتونستم ببینم هر بار که صدام میکنی یا مخاطب حرف هات قرار میگیرم توی دل خودم بگم خوش به حال عشق اون اما حالا میخوام بدونی که با تمام وجود میخوام برای تو باشم چیزی بیشتر از دوست لطفا همیشه، بمون به همون نزديكی قبل.
هادی
یه چیزی یادم رفته بود بهتون بگم من این قضیه رو خبر گرفتم نتیجشو
نتیجش این شد که با دوتومنی که مشدد داد و یک و خورده ای که از قبل شما داده بودین و قرار بود براشون کولر بخریم حدود سه و نیم داشتیم بعد دیگه یه مقدار هم کسای دیگه دادن در نهایت پولی که جمع شده فقط یه تومنش کم بوده
نتیجش این شد که با دوتومنی که مشدد داد و یک و خورده ای که از قبل شما داده بودین و قرار بود براشون کولر بخریم حدود سه و نیم داشتیم بعد دیگه یه مقدار هم کسای دیگه دادن در نهایت پولی که جمع شده فقط یه تومنش کم بوده
.gif ":نیما"){kind=icon}
مآه
یه تئوری ایتالیایی هست که میگه:
شاید عشق همون حسیه که قلب هاتونو باهم عوض میکنید، بیقرار میشید و برای همینه که بدون هم حس بدی دارید، چون بدن میخواد که قلب اصلیش کنارش باشه.به نظرم این قشنگ ترین تعریف عشق بود.
یک دیوانه | یادداشت‌های‌یک‌دیوانه
شاید عشق همون حسیه که قلب هاتونو باهم عوض میکنید، بیقرار میشید و برای همینه که بدون هم حس بدی دارید، چون بدن میخواد که قلب اصلیش کنارش باشه.به نظرم این قشنگ ترین تعریف عشق بود.
یک دیوانه | یادداشت‌های‌یک‌دیوانه
Hana
یادمه راهنمایی بودم ی رفیق داشتم که خودشو با سیگار و خودزنی آروم میکرد :/
خیلیم صمیمی بودیم باهم دیگه، درحدی که واقعا منم دوست داشتم بعضی اوقات امتحان کنم
دیروز یکی رو تو روان دیدم دقیقا تو همون سن و دقیقا با همون علائم که میلش به اینکار ها بخاطر اطرافیانش مخصوصا رفیقاش بوده، یعنی از اونا یادگرفته بود اینجوری خودشو آروم کنه
و داشتم فکر میکردم چقدرررر محیط میتونه رو آدم ها تاثیر بذاره و کلا قضاوت طرف و مختل کنه
حالا بنظرتون چی باعث شده بود که اون اون طرف میز مصاحبه بشینه و من اینطرف میز ؟
قطعا خانواده
حالا شما فک کن محیط داغون طرف همون خانواده اش باشن، چ شود 🙄🙂
خیلیم صمیمی بودیم باهم دیگه، درحدی که واقعا منم دوست داشتم بعضی اوقات امتحان کنم
دیروز یکی رو تو روان دیدم دقیقا تو همون سن و دقیقا با همون علائم که میلش به اینکار ها بخاطر اطرافیانش مخصوصا رفیقاش بوده، یعنی از اونا یادگرفته بود اینجوری خودشو آروم کنه
و داشتم فکر میکردم چقدرررر محیط میتونه رو آدم ها تاثیر بذاره و کلا قضاوت طرف و مختل کنه
حالا بنظرتون چی باعث شده بود که اون اون طرف میز مصاحبه بشینه و من اینطرف میز ؟
قطعا خانواده
حالا شما فک کن محیط داغون طرف همون خانواده اش باشن، چ شود 🙄🙂
Elham 👩👧👦
وقتی یه نفر با نامزدش تلفنی صحبت میکنه پس از پایان تماس:
نامزد فرانسوی :
گوشیو بغل میکنه😌
نامزد آمریکایی:
گوشیو بوس میکنه💋
نامزد ایرانی :
*141*1#
نامزد فرانسوی :
گوشیو بغل میکنه😌
نامزد آمریکایی:
گوشیو بوس میکنه💋
نامزد ایرانی :
*141*1#
.gif ":خیخ"){kind=icon}
