یافتن پست: #گویم

aliaga
aliaga
بعضی روزها...
آدم دلش یک معجزه می خواهد،
معجزه‌ای شبیه به باران...
معجزه‌ای شبیه به یک خیابان...
که از آنسویش یک نفر بیاید...
و هوای خوب خیابان را ...
به خانه ات بیاورد.
یا بگذارید اینطور بگویم؛
بعضی روزها...
آدم دلش یک نفر را می خواهد
که از آنسوی خیابان با باران بیاید...
با باران بنشیند ....
و چکه چکه حال تو را خوب کند‌...

جانم❤
جانم❤
حرف‌هایی در دلم هست که حاضرم فقط به
کسی بگویمشان که قرار است فردا بمیرد .

جانم❤
جانم❤
همیشه که نباید از خوشی ها ی خود گفت ، بگذار یک بارم از تلخ ترین روز هایمان بگویم . آن روزهایی که کل شهر را با هم قدم می زدیم ، آن روزها که هیچ وقت تصور نمی کردم روزی غریبه ترین آشنایی باشیم که دراین شهر هستیم . اما کی می دانست که تو دیگر در کنار من نیستی و من تنها چگونه مبارزه کنم با هجوم زیادی از خاطره ، این انصاف نیست که خاطراتمان دونفره باشد و من تنها با آن ها مبارزه کنم . تو حتی روحت هم خبر ندارد از این دلتنگی تمام نشدنی من ، حال اگر برگردی می گویم عزیز تر از جانم تو تلخ ترین خاطره من هستی . مگر قهوه تلخ نیست ؟ اما خیلی ها معتادش هستند ، تو برایم همچون قهوه تلخی اما تلخی ات هم شیرین است . گوشه گوشه شهر را وجب می کنم و هر لحظه تورا میبینم . گاهی یک دوری خیلی از اتفاق های گنگ زندگیت را سرو سامان میدهد ، گاهی یک رفتن همه چیز را ثابت میکند ،گاهی رفتن هایی را نمیتوان باور کرد ، تو رفتی و حرف چندانی نمی ماند ، چه باید گفت با آن کس که میدانی نمی ماند؟؟؟
پس کی قرار است از دل برود هر آنکه از دیده برفت ؟ خیلی وقت است دیگر نمیبینمش ولی هنوز در قلب و خاطرم مانده است .

aliaga
aliaga
اول

azar
azar
درد پنهان تو گویم که تو خداوند کریمی
یا نگویم که تو خود واقف اسرار ضمیری

حسین
حسین
از عشق ندانم که کیم یا به که مانم
شوریده تنم عاشق و سرمست و جوانم
از بهر طلب کردن آن یار جفا جوی
دل سوخته پوینده شب و روز دوانم
با کس نتوانم که بگویم غم عشقش
نه نیز کسی داند این راز نهانم
🌹🌿

Saye
Saye
اگر بخواهم مساله‌ را بی هیچ حرف اضافه‌ای مطرح کنم، باید بگویم «ابتلا به آن کسی که باید». مثلن دختری با گونه‌ی گُل‌انداخته و موهای بافته‌ی پرپیچ، می‌تواند مبتلا به مردی باشد با شانه‌های پهن، چشم‌های درشت غمگین و صورتی که به زحمت، هر هفته اصلاح می‌کند؛ اما، لب‌هاش هر روز می‌بوسد و بازوهاش، ساعت به ساعت، به آغوش می‌کشد.



(ادامه در دیدگاه)

shahin
shahin
16 تیر ماه آغاز کوچ تاریخی قوم آریایی شامل ترک و فارس و سایر اقوام ایرانی به خطه سر آبی ساینا مبارک باد:لاو:))
توی دنیای خودم برای حرف من تره هم خرد نمی کنن :)) ولی هیچ وقتی مهربونی شما 11 نفرو یادم نمیره که به خاطر راحتی من توی یک روز اومدید اینجا:دل
بعدش هم معصومه و سهیلا و شیوا و نیما و دنیرا و رها و کلی دوست جدید دیگه:لاو
از اقا هادی خیلی ممنونم به خاطر اینجا و این که به ما خونه داد:ماچ
از فاطمه و ترنم و یاس معاونای الکی سایت هم ممنونم:بغل:))



g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
چقدر دوست داشتنی هستند

آدمهایی که تا آخر خوبند

آنهـا که برای غرور و احساس ما

هم به اندازه خودشان ارزش قائلند

آنهایی که دست دوستی می‌دهند

و تا همیشه می مانند

دلت را بتکان

اشتباهاتت وقتی افتاد روی زمین

بگذار همانجا بماند

فقط از لابه لای

اشتباه‌ هایت یک تجربه را بیرون بکش

قاب کن بزن به دیوار دلت

اشتباه کردּن اشتباه نیست

در اشتباه ماندنּ اشتباه است

shahin
shahin
میـــــــگما سمی جون اول ازون سالی نودون و تولدت مبارِک:لاو:)):عشوه @samijoon
ازون نبادا یه سری بما بِـــزنیندا:پدرام
هر چی ما هوچی نیمی گویم، شوماوم هوچی نیمی گوین:(:))
سمی جونم بیا تا ازت استفاده کونیم شوما نیگاهی پر محبتدونا ازما دریغ نکونید:)) :دل


aliaga
aliaga
به تو سر بسته و در پرده بگویم
تا کسی نشنود این راز گهر بار جهان را
آنچه گفتند و سرودند...
تو آنی!
خود تو جان جهانی!
گر نهانی و عیانی!
تو همانی که همه عُمر به دنبال خودت نعره زنانی...
تو ندانی که خود آن نقطه ی عشقی...
همه اسرار نهانی...

👤#مولانا

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
دوستان در زندان به كار آيند كه بر سر سفره،
همه دشمنان دوست نمايند.
سعدی

رها
رها
رو سر بنه به بالین امشب مرا رها کن/
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن/
مائیم و موج سودا شب تا به روز تنها/
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن/
از من گریز تا تو، هم در بلا نیفتی/
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن/




وداع مولانا با فرزندش در روزهای واپسین عمر خود...

رها
رها
جدیدا نوشیدنی های الکلی زیادی توی بازار هست ک با اسم انرژی زا بدون الکل فروش میرن 😐
امروز یکی خوردم از یه برند تقریبا معروف پره الکل بود 😐ینی واقعا چجوری مجوز میگیرن اینا 😂

aliaga
aliaga
آخر یک روز دست دلم را میگیرم میبرم یک گوشه خلوت
و میگویم نمیخواهدت میفهمی؟؟؟
تا کجا میخواهی طپش بگیری با شنیدن صدایش..
تا کجا بی تفاوتی ببینی
و بی حس شوی بس نیست این همه تحقیر؟
بس نیست این همه نادیده گرفته شدن؟
من به جهنم فکر خودت را کرده ای؟؟
بالاخره یکبار گوش دلم را میپیچانم
سرش داد میزنم
که قوی باشد
که وقتی سردی میبیند
بی تفاوتی میبیند
محکم باشد و بایستد...^_^

صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو