یافتن پست: #گران

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


🎥در بنگلادش یک مدل انار هست توش خرماست...

aliaga
aliaga
این جمله رو باید با طلا نوشت :

کسی رو قضاوت نکنید
فقط برای اینکه گناهانش با
گناه‌های شما فرق داره ...

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

داستان تیرانداز یکی از داستانهای جالب مثنوی است.
جوانی مفلس و بی پول از شدت نداری و فقر دست به دعا می برد و از خداوند تقاضای ثروت می کند. در خواب هاتف غیبی خبر از نقشه گنجی می دهد و خداوند به او می گوید این گنج از آن توست حتی اگر دیگران از این نقشه گنج با خبر شوند.

جوان بعد از دیدن این خواب آن چنان خوشحال شد که در پوست خود نمی گنجید، با شادی و شعف به دنبال نقشه رفت و آن را پیدا کرد. در آن نقشه گفته شده بود که در جایی خاص رو به قبله، تیری در کمان بگذار و هر جا تیر افتاد آنجا را حفر کن و گنج خویش را بردار!

تیرانداز تیری در کمان گذشت و زه را کشید و جایی که تیر افتاده بود را فورا حفر کرد اما گنجی نیافت. با خود گفت بایستی با قدرت بیشتری زه کمان را بکشم. مجددا تیری دیگری در کمان گذاشت ولی این بار نیز گنج را نیافت. خلاصه هر بار با قدرت بیشتری زه را می کشید و تیر را دورتر می انداخت ولی از گنج خبری نبود، هر بار تیرها دورتر می افتاد ولی باز هم از گنج خبری نبود!

این کار آن قدر ادامه پیدا کرد که مردم شهر به او مشکوک شده و خبر به پادشاه رسید، پادشاه که جریان گنج را فهمیده بو

یاس
یاس
تصمیم گرفتم کلا شکر ببوسم بزارم کنار
ظرفنمدانه به خود می بالیدم که.....

حساب کردم روزی دوتا نسکافه اماده شیرین خوردم :پوکر
تازه برا تو راه هم سه چهارتا برداشتم تا کافیین خونم پایین نیاد :رفتن

حضرت@دوست
حضرت@دوست
كنت أبحث عن شخص للعيش معه.
لكن.
لقد وجدت شخصًا لا أستطيع العيش بدونه


aliaga
aliaga
زندگی دقیقاً

از همان‌ جایی شروع می‌ شود

که یک نفر می‌ خندد

و خنده‌ او با دیگران فرق دارد

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


🎥چقدر عجیب!/ با وجودِ زخم‌هایش، ولی پناه دیگرانه...

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


🎼مانع اصلی بر سر راه رسیدن به سعادت، تمایل بی حدومرز به قرار گرفتن در مرکز توجه دیگران است.



سید
سید
محل کارم به توانایی هام و علم ام توجهی نداره


فقط افراد چاپلوس رشد میکنند متاسفانه....

aliaga
aliaga
@Z110 تقدیم ب همه دهه شصتی های ساینا:خخخ تلویزیون دیدن دهه شصتیای مظلوم:خخخ:خخخ

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

در زمان‌های دور، روستایی بود که فقط یک چاه آب آشامیدنی داشت. یک روز سگی به داخل چاه افتاد و مرد. آب چاه دیگر غیر قابل استفاده بود. روستاییان نگران شدند و پیش مرد خردمندی رفتند تا چاره کار را به آنان بگوید.

مرد خردمند به آنان گفت که صد سطل از چاه آب بردارند و دور بریزند تا آب تمیز جای آن را بگیرد.
روستاییان صد سطل آب برداشتند اما فرقی نکرد و آب کثیف و بدبو بود.

دوباره پیش خردمند رفتند. او پیشنهاد کرد که صد سطل دیگر هم آب بردارند. روستاییان این کار را انجام دادند اما باز هم آب کثیف بود. روستاییان بنابر گفته مرد خردمند برای بار سوم هم صد سطل آب از چاه برداشتند اما مشکل حل نشد.

مرد خردمند گفت: «چطور ممکن است این همه آب از چاه برداشته شود اما آب هنوز آلوده باشد. آیا شما قبل از برداشتن این سیصد سطل آب، لاشه سگ را از چاه خارج کردید؟»

روستاییان گفتند: "نه، تو گفتی فقط آب برداریم نه لاشه سگ را!!!"

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


🎼اشتباهاتم را دوست دارم، آنها گرانترین تجربه هایم هستند (پائولو کوئیلو)



یاس
یاس
انگار حساب های بانکی اختلال پیدا کردن:وت
مشدد پاسخگو باش :جیغ

خانوم اِچ
خانوم اِچ
چجوری بفهمیم یه مرد واقعا دوسمون داره؟

aliaga
aliaga
برای دیگران از خداوند
در خواست خیر داشته باشید

🦚قانون کارما میگوید :
هر نیتی که میکنیم و یا هر عملی که
انجام میدهیم ، دست به دست چرخیده وهمانند آن به خودمان باز میگردد.

🦚نیتی که میکنیم باعث تابش
انرژی به جهان هستی میشود
که پس از مدتی ،
دیر یا زود آن را دریافت خواهیم کرد.

🦚در نتیجه از امروز می کوشیم که
حتی افکار و نیّات خود را کنترل کرده
و آنها را به سمت و سوی مثبت سوق دهیم.

🦚ما همیشه از افکار منفی چه در مورد خود و چه در مورد دیگران دوری می کنیم.
🦚و در آرامش زندگی میکنیم و میدانیم هر چه به دیگران خوبی کنید هزاران برابر به سمت ما برخواهد گشت

صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو