یافتن پست: #کوتاه

༊
صد بار اومدی رفتی بد کردی ، هرچی بهت زنگ زدم رد کردی…
ولت میکنه یه روز عشق بعدیتو یه روز منم میام واسه همدردی!
تقصیر منه اصلا بد کردم
کوتاه اومدم تورو بد عادت کردم…
گربه ای تو بکنن جون به جونت
رابطه ی جدیدتم نوش جونت
من همونیم، همونی که همیشه پشت خطتو!
من همونیم ، مزاحم عاشقیات و چتتو…
من دیگه ولی، این دلو ادب کردم و
من خودمونی بگم ، خودمونی بگم غلط کردم
من دیگه یه شبگردم یکم گریه یه شب کردم!
آروم شد دل ول کردم
من حالا دیگه یه ولگردم…

همه سلولای قلبم یهو شورش کردن!
یه در وا بود تو قلبم رو عشق، دادم کورش کردن…
همیشه شکستای عشقی درد داره…
ولی پشتش یه عالمه درس داره!
تو اون آدم دیروز نیستی و رابطه های بعدی ترس داره…
فرق داره دیگه رفتارت با آدمای اطرافت
میفهمی از اونجا هرکی عصبی و پریشونه حق داره!

رها
رها
توجه کردین ایران خودرو کل پول‌های دست مردم رو جمع کرد :-? امیدوارم نتیجه ش کاهش تورم ها باشه

aliaga
aliaga
@WeT سلام بلاخره ممدمون هم تغییر عکس پروف داد


لامصب ساینا قدرت قبول این همه تغییر را ندارد{-92-}{-147-}

جانم❤
جانم❤
یکی از خوبیای دختر کوتاه اینه که وقتی بغلت میکنه متوجه تغییر تو ضربان قلبت میشه و دیگه نیاز نیست بهش توضیح بدی که چقد دوسش داری :>>>🫂🦋

حضرت@دوست
حضرت@دوست


دل واژه ی همواره مشکل این دو حرف با من چه ها کرد این دل

دل قصه ی کوتاه و کامل چه بلاها سرم آورد این دل

دل واژه ی همواره مشکل این دو حرف با من چه ها کرد

این دو حرفه ساده ی دل

من من دارم ویرونه میشم از درون خسته ام از این زمینو از زمون

خسته از این همه آدمهای شوم

دل واژه‌ی همواره مشکل این دو حرف با من چه ها کرد

این دو حرفه ساده ی دل

دل این اسیره دور باطل چه بلاها سرم آورد

بی ثمر بدونه حاصل

عمه خانم
عمه خانم
عاقا یه آن مگس اومد زیر گوشم وزوز کرد ترسیدم محکم زدم تو گوشم:اشک :اشک

یاس
یاس
بايزيد بسطامی را پرسيدند :
اگر در روز رستاخيز خداوند بگويد چه
آورده ای؛ چه خواهی گفت؟
بايزيد فرمود :
وقتی فقيری بر کريمی وارد ميشود،
به او نميگويند چه آورده ای !
بلکه ميگويند چه ميخواهی !
زندگى يک پاداش است، نه يک مکافات.
فرصتى است کوتاه تا ببالى، بيابى، بدانى،
بی‌انديشى، بفهمى، وزيبا بنگرى، و در نهايت
در خاطره ها بمانى
{-137-}

بهار نارنج
بهار نارنج
وقتی مامانا ناخن میگرفتن:))
بابای من گرفتنش این مدلیه:))


عمه خانم
عمه خانم
در نگاهم اگر نیستی
در خیالم سرشاری...
ورق بزن مرا
که سطر به سطرم
پراز دوستت دارم است
اِی آنکه مرا نمیبینی...🖤


محسن
محسن
میدونی رفیق...
بعضی از دلخوشی‌ها خیلی کوچیکه!
اما پر از عشقه ؛
مثل یه شاخه گل
بعضی از دلخوشی‌ها خیلی کوتاهه
مثل هوهو کردن فاخته‌ایی
که نشسته لب پنجره اُتاقت؛
بعضی هاشون بی نهایت شیرینه‌
شبیه بازی قشنگ دختر بچه‌ها
بعضی از دلخوشیا پر از هیجانه
مثل برنده شدن تیم فوتبال محبوبت
دلخوشی‌ها رنگ و جنسشون فرق داره
عطرشون فرق داره؛
بعضی دل خوشی‌ها مجازیه
اما واقعی حال دل آدم رو خوب میکنه ˘◡˘
کاش سبب دلخوشی هم باشیم حتی مجازی

محسن
محسن
گاهی ندیدن و نشنیدن لازم است!
دو قطره آب که به هم نزدیک شوند، تشکیل یک قطره بزرگ تر می دهند!
اما دوتکه سنگ هیچ گاه با هم یکی نمی شوند !
پس هر چه سخت تر و قالبی تر باشیم، فهم دیگران برای مان مشکل تر، و در نتیجه امکان بزرگ تر شدن مان نیز کاهش می یابد!
آب در عین نرمی و لطافت در مقایسه با سنگ، به مراتب سر سخت تر، و در رسیدن به هدف خود لجوج تر و مصمم تر است.
سنگ، پشت اولین مانع جدی می ایستد. اما آب راه خود را به سمت دریا می یابد.


👌 در زندگی، معنای واقعی سرسختی، استواری و مصمم بودن را، در دل نرمی و گذشت باید جستجو کرد.
گاهی لازم است کوتاه بیایی!
گاهی نمی توان بخشود و گذشت... اما می توان چشمان را بست و عبور کرد
گاهی مجبور می شوی نادیده بگیری!
گاهی نگاهت را به سمت دیگر بدوز که نبینی!
ولی با آگاهی و شناخت...

محسن
محسن
همیشه هم نمیشود "خوب" بود
همیشه هم نمیتوان چشم ها را به روی
نامردیِ آدم ها بست و چیزی ندید...
اتفاقا باید بدانند که تو دیدی و فهمیدی
که نگفتن‌ات را نگذارند پای حماقت...
نمیشود همیشه خود را به کوچه ی
علی چپ بزنی و تظاهر کنی که
چیزی نشنیده ای...
اتفاقا باید بفهمند که شنیدی ولی
برای حفظِ حرمت ها کوتاه آمدی...
انسان ها گاهی باید بفهمند که تو هم
صبر و تحمل داری!!
که تو هم تاب و توان داری...
باید بدانند که تو هم قلبی داری که
با بی مهری و نامردی میشکند،
بدانند که همیشه نمیتوانند
بزنند و بشکنند و فرار کنند...
این روزها باید گاهی هم بد باشی!
زیادی که خوب باشی
زیادی که مهربان باشی دیده نمیشوی...
کسی تو را جدی نمیگیرد.!
پس گاهی، نه همیشه ، بد باش...
بد باش تا خوب بودنت هم دیده شود...
چرا که با بعضی ها
همیشه نمیشود خوب بود!

رها
رها
پیش از اینَت بیش از این اندیشهٔ عُشّاق بود
مِهرورزیِ تو با ما شُهرهٔ آفاق بود
یاد باد آن صحبتِ شب‌ها که با نوشین لبان
بحثِ سِرِّ عشق و ذکرِ حلقهٔ عُشّاق بود
پیش از این کاین سقفِ سبز و طاقِ مینا بَرکِشند
مَنظَرِ چشمِ مرا ابرویِ جانان طاق بود
از دَمِ صبحِ ازل تا آخرِ شامِ ابد
دوستی و مِهر بر یک عهد و یک میثاق بود
سایهٔ معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد؟
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
حُسنِ مَه رویانِ مجلس گر چه دل می‌بُرد و دین
بحثِ ما در لطفِ طبع و خوبیِ اخلاق بود
بر درِ شاهم گدایی نکته‌ای در کار کرد
گفت بر هر خوان که بِنْشَستَم خدا رزّاق بود
❤️رشتهٔ تسبیح اگر بُگْسَست معذورم بدار
دستم اندر دامنِ ساقیِ سیمین ساق بود❤️
در شبِ قدر ار صَبوحی کرده‌ام، عیبم مکن
سرخوش آمد یار و جامی بر کنارِ طاق بود
شعرِ حافظ در زمانِ آدم اندر باغِ خُلد
دفترِ نسرین و گُل را زینتِ اوراق بود..

❤️

shahin
shahin
یااااااااااااااد بگیییییییییییییییییییییییییر=)) @shami

[لینک]

صفحات: 9 10 11 12 13

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو