یافتن پست: #کافر

رها
رها


حافظ چقد جدیدا ب من نزدیک شده {-16-}

رها
رها
عصبی ام خیلی 😑دکتر لعنتی میگه که 1-دارو باید حتما به موقع مصرف بشه
2-قبل از مصرف دارو باید حتما یسری آزمایش انجام بده
3-این آزمایش باید حتما توسط ما تایید بشه تا دارو مصرف بشه
4-اگه بدون هماهنگی باشه ممکنه کلیه یا کبد از کار بیفته
5-مراجعه حضوری نباشه فقط از طریق اپلیکیشن یا ایمیل!!!!
حالا من از دیشب توی واتساپ، تلگرام، اینستا، ایتا و پیام برا دوتا از این دکترای احمق فرستادم و کلییییی هم زنگ زدم به مطب و موبایلشون دریغ از یه پیام برا جواب.. کلش 1دیقه هم طول نمی‌کشه
:گگگ:گگگ:گگگ

سجـــاد
سجـــاد
و خدا تپلا رو آفرید تا شبا تو بغل نرمش آسوده بخوابین، بعد شما کافرا دنبال سفت باشگاهی میگردین{-185-}



رها
رها
اگه یه روز توی یه خیابون خودتون رو ببینید چی بهش میگید؟!

حضرت@دوست
حضرت@دوست
ومن يكف عن الحمد والطاعة لأمر الله والكفر يعاقب يوم القيامة ويغلق الله قلوبهم ويتركهم في شؤون الدنيا

و هر کس از حمد و ستایش و اطاعت امر خدا دست بردارد و کافر شود، در روز قیامت عذاب خواهد شد و خداوند دلهایشان را قفل میزند و آنان را در امور دنیوی رها می کند

مآه
مآه
مثل مغرورترین کافر دنیا که دلش
از کفَش رفته و حتی به خدا رو زده است...!

ناخدایی شده‌ام خسته، که بعد طوفان
تا دمِ مرگ، دعا خوانده و پارو زده است...

رها
رها
میشه بگید کیا اینجا به طلسم و اینجور چیزا اعتقاد دارن؟! دلیلشون چیه؟! تا حالا برای خودشون پیش اومده باشه ک بهشون مراجعه کنن و ب نتیجه ای برسن؟!

aliaga
aliaga
تو امکان نداره یه آدم دروغگو پیدا کنی که به کسی اعتماد کامل داشته باشه، یا آدم خیانت کاری که باور داشته باشه طرف مقابل کاملا بهش متعهده. از اونور اکثر آدمای مهربون هم نمیتونن تصور کنن کسی بتونه بهشون آسیب بزنه.
میخوام بگم هر آدمی دنیا و آدماشو همونجور میبینه که خودش هست. زیاد درگیر رفتارهای آدما نشو...

خانوم اِچ
خانوم اِچ
زن عموم گایید مارو😑
به تو چ ک من چرا ازدواج نمیکنم

aliaga
aliaga
خدایا شکــــــرت:دعا

یه روزهایی تو زندگيمون هست که ...

هيچ اتفاق خاصی نمی افته ...

ما به اين روزها میگیم :

تکراری ... خسته کننده ...

ولی حواسمون نيست که ...

میتونست اتفاقات بدى تو همين روزها بیفته ...

که روزی صدبار دعا کنى کاش همون روزها تکرار بشن ...



.

.

.



خدايااا ...



بخاطر همه روزهای تکراری اما بى مصیبت ....



هزار ... بار ... شکر...

یاس
یاس
آقو یه چیز ترسناک بگم
شاهین نبینه :بروخونتون
من ذاتا اصلاا حواسم نیست چیزی میشه یهو میگه یاااااااعلیییی
یه شب فرداش امتحان داشتم
خوابم می اومد رفتم در یخچال باز کردم ابمیوه صنعتی ها رو که پسر داییم برا عیادت مامانم اورده بود ریختم دو لیوان
یکیش من یکی مامان
از انجایی که اجی کوچیکه خیلی شکموعه دست بر جفتش بخوره
مال مامان شکر خدا ریخت رو فرش =)) ولی مال خودم رو از دستبردش رهانیدم اقو خوردن ابمیوه همان
گرفتگی گردن و فک حس خفگی همان
منم کنار مامان دراز کشیده بودم مثلا درس میخوندم اومدم برگردم مامان صدا بزنم
دیدم نمیشه و نفسام سنگین و سنگین تر میشد خلاصه گفتم تمام شدم شهادتین بگم حداقل مسلمون از دنیا برم
چشتون روز بد نبینه :گگگ
اشهدان لا اله الاالله و اشهدان محمد رسول الله گفتم یهو مغزمم خوابید هرکار میکرد امیر المومنین یادم نمی اومد :گگگ
دیگه نفهمیدم چی شد تا اذان صبح ننه برا نماز بیدارم کرد شکر خدا زنده بودم چند ساعت بیهوش بودم نمی دونم :دی
کافر هم خودتونید :هعی
شب اول هم همینقد ترسناک
معلوم نی دهن یاری بده یا نه :هعی

یاس
یاس
شهید شهرکی پلیس اگهی سراوان شهید شدن و ساعتی پیش همسرش هم به او پیوست
جدا از مساله
این پرواز قشنگ بود یار با یار :فکر
شهادتان مبارک :هعی

aliaga
aliaga
گفتم ای دل، نروی؟
خار شوی، زار شوی
بر سرِ آن دار شوی
بی بَر و بی بار شوی؟

نکند دام نهد؟
خام شوی، رام شوی؟
نپَری جلد شوی
بی پر و بی بال شوی؟

نکند جام دهد؟
کام دهد، از لب خود وام دهد؟
در برت ساز زند، رقص کند
کافر و بی عار شوی؟

نکند مست شوی
فارغ از این هست شوی؟
بعد آن کور شوی، کر شوی
شاعر و بیمار شوی؟

نکُنَد دل نکَنی، دل بکَنَد
بهرِ تو دِل دِل نَکُنَد؟
برود در بر یار دگری صبح که بیدار شوی

صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو