یافتن پست: #چای

fatme
fatme

ولی من این بازیگرو دوس داشتم
ای چ حرکاتیه میزنه😐

خانوم اِچ
خانوم اِچ
دوستان یه سوال
کسی که طلسمت میکنه اگ فوت کنه طلسمش باطل میشه؟! اگ میدونید بگید لدفا

رها
رها
جدیدا نوشیدنی های الکلی زیادی توی بازار هست ک با اسم انرژی زا بدون الکل فروش میرن 😐
امروز یکی خوردم از یه برند تقریبا معروف پره الکل بود 😐ینی واقعا چجوری مجوز میگیرن اینا 😂

aliaga
aliaga
گاهی دلم هیچ چیز نمیخواهد
جز گپ ریز ریز با مادرم
هی من حرف بزنم
هی او چای تازه دم بریزد،
هی چای ام سرد بشود هی دلم گرم.

آنجا که چای ات سرد میشود
و دلت گرم خانه مادر است:فکر

رها
رها
اگه یه روز توی یه خیابون خودتون رو ببینید چی بهش میگید؟!

شامی
شامی
عاقا اون موقعی که من موهام کوتاه و مردونه بود همتون سوسکی بودین

حالا که من دارم موهامو بلند و سوسکی میکنم موهاتون و مردونه کوتاه کردید.:-S
این چه وضعشه اخه:اشک

بهار نارنج
بهار نارنج
به یاد همتون بودمممم

رها
رها
محتاج قصه نیست گرت قصدِ خون ماست/

چون رخت از آن توست، به یغما چه حاجت است

{-57-}{-57-}
چطوری میشه ک یه نفر اینقد قشنگ شعر میگه {-57-}


پریا
پریا
یه روزایی تو زندگیتون هست،
که هیچ اتفاق خاصی نمی افته؛
ما به این روزا میگیم؛
تکراری..خسته کننده..!
ولی حواسمون نیست که میتونست
اتفاقات بدی تو این روزا بیفته
که روزی صد بار دعا کنی کاش همون روزای
تکراری باز هم تکرار بشن..
سپاسگزار خداوند باشیم:الهه
عصرتون بخیر{-78-}

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

چوپانی عادت داشت در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه با استفاده از آن‌ها آتش درست می‌کرد و برای خود چای آماده می‌کرد. هر بار که او آتشی میان سنگ‌ها می‌افروخت متوجه می‌شد که یکی از سنگ‌ها مادامی که آتش روشن است، سرد است اما دلیل آن را نمی‌دانست.

چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگ‌ها چیزی دست‌گیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می‌داد، سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. تیشه‌ای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی می‌کرد.

رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود، شکر کرد و گفت: خدایا،‌ ای مهربان، تو که برای کِرمی این چنین می‌اندیشی و به فکر آرامش او هستی، پس ببین برای من چه کرده‌ای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم.

یاس
یاس
اقو صاحبخونه ام عروسی کرده
میخوام برم تبریک چقد پول بزارم تو پاکت؟

حضرت@دوست
حضرت@دوست
(ط) توکل راسخ داشته باش...
همه در های رحمت به روی تو گشاده میگردد


سجـــاد
سجـــاد
انسانها مانند
چای کیسه‌ای‌ اند
تا آن‌ ها را در آب جوش نیندازید
جوهر وجودشان را
نشان نخواهند داد ...

مارال
مارال
پنج شنبه را باید چای دم کرد
تلفن را کشید ... پرده را بست ،
خاموش و کم نور و مست
روبه روی هم نشست ...

صفحات: 13 14 15 16 17

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو