یافتن پست: #مستم

Bahar
Bahar
گر بيدل و بي‌دستم وز عشق تو پابستم
بس بند که بشکستم ، آهسته که سرمستم

در مجلس حيراني ، جاني است مرا جاني
زان شد که تو مي داني ، آهسته که سرمستم

پيش آي دمي جانم ، زين بيش مرنجانم
اي دلبر خندانم ، آهسته که سرمستم

ساقي مي جانان بگذر ز گران جانان
دزديده ز رهبانان ، آهسته که سرمستم

رندي و چو من فاشي ، بر ملت قلاشي
در پرده چرا باشي ؟ آهسته که سرمستم

اي مي بترم از تو من باده ترم از تو
پرجوش ترم از تو ، آهسته که سرمستم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
همه شب خیال رویت گذرد به چشم مستم
که خیال دوست داند شب تیره آشنا را

حضرت@دوست
حضرت@دوست
از بوی تو من مستم، ساقی مدهم ساغر
بگذار که می‌ترسم، از درد سر فردا

حضرت@دوست
حضرت@دوست
ای دوست قبولم کن و جانم بستان
مستم کن وز هر دو جهانم بستان

با هر چه دلم قرار گیرد بی تو

آتش به من اندر زن و آنم بستان

wolf
wolf
نرگس مردم فریبی داشت شبنم می فروخت
با همان چشمی که می زد زخم مرهم می فروخت ...

زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر
داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می فروخت ...

زندگی این تاجر طماع ناخن خشک پیر
مرگ را همچون شراب ناب کم کم می فروخت ...

در تمام سالهای رفته بر ما روزگار
شادمانی می خرید از ما و ماتم می فروخت ...

من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه ها
گلفروش ای کاش با آنها مرا هم می فروخت ...



زهرا
زهرا
از نظر روحی نیاز دارم برم کنسرت داریوش، بگه اون که رفته دیگه هیچ وقت نمیاد بعد میکروفون رو بگیره سمت جمعیت، در حالی که مستم با تمام وجود داد بزنم تا قیامت دل من گریه میخواد!


I need

حضرت@دوست
حضرت@دوست
تو با قلبِ ویرانه ی من چه کردی؟
ببین عشقِ دیوانه ی من، چه کردی؟

در ابریشمِ عادت، آسوده بودم
تو با حالِ پروانه ی من چه کردی؟

ننوشیده از جام چشمِ تو مستم
خمار است میخانه ی من، چه کردی؟

مگر لایق تکیه دادن نبودم؟
تو با حسرتِ شانه ی من چه کردی؟

مرا خسته کردی و خود خسته رفتی
سفر کرده، با خانه ی من چه کردی؟

جهانِ من از گریه است خیسِ باران
تو با سقف کاشانه ی من چه کردی؟


حضرت@دوست
حضرت@دوست
ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح!
نصیحت گوش کردن را دل هشیار می‌باید



حضرت@دوست
حضرت@دوست


بی دوست-شبی-نیست-كه-دیوانه-نباشم
اگر صاحب نباشم

ای دوست اگر جان طلبی آن به تو بخشم
از جان چه عزیزتر بگو آن به تو بخشم


wolf
wolf
شعر من را میخری؟ای دوست ارزان میدهم
تازه یک تخفیف ویژه بهر خوبان میدهم

ذره ای از شهد لب هایت بنوشانم که من
مست لبهایت شوم شعر فراوان میدهم

اندکی با من مدارا کن,در آغوشم بگیر
یک بغل از مثنوی هم, بابت آن میدهم

با شراب چشم خود مستم کن ای گل تا سحر
من به ناز چشم تو, تا صبح دیوان میدهم

در آرزوی دیدنت ای ماه زیبا روی من
هر چه میخواهی بگو, من سهل و آسان میدهم

گر طلب کردی متاعی بیشتر از شعر من
شاعری را ترک گویم, پای تو جان میدهم...

ᴍᴀʜɪ
ᴍᴀʜɪ
مست ِعشقم ٬ مست ِشوقم
مست ِدوست
مست ِمعشوقى
كه عالم مست ِ اوست ^_^


پ.ن: دوستان اگه دوست داشتین بیاین زیر این پست مشاعره :سوت

حضرت@دوست
حضرت@دوست

دل، چو در دام عشق منظور است
دیده را جرم نیست، معذور است

ناظرم در رخت به دیدهٔ دل
گرچه از چشم ظاهرم دور است

از شراب الست روز وصال
دل مستم هنوز مخمور است

دست ازین عاشقی نمی‌دارد
دایم از یار اگرچه مهجور است

حال آشفته بر رخش فاش است

شعله و نار پرتو نور است



دانلود موزیک



حضرت@دوست
حضرت@دوست
عاشق و مستم
گم شدم در سر آن کوی، مجویید مرا
او مرا کشت شدم زنده، ممویید مرا

عمری از گم شدنم رفت و نمی آیم باز
چون چنین است، شما نیز مجویید مرا

بر درش مردم و آن خاک بر اعضای منست
هم بدان خاک در آرید و مشویید مرا

عاشق و مستم و رسوایی خویشم هوس است
هر چه خواهم که کنم، هیچ مگویید مرا


صفحات: 6 7 8 9 10

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو