یافتن پست: #مستم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
تا از خود ببریدم من عشق تو بگزیدم
خود را چو فنا دیدم ، آهسته که سرمستم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
هر چند به تلبیسم در صورت قسیسم
نور دل ادریسم ، آهسته که سرمستم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
در مذهب بی‌کیشان بیگانگی خویشان
با دست بر ایشان آهسته که سرمستم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
ای صاحب صد دستان بی‌گاه شد از مستان
احداث و گرو بستان آهسته که سرمستم

حضرت@دوست
حضرت@دوست
مست مستم، مشكن قدر خود ای پنجه غم
من به میخانه ام امشب تو برو جای دگر

سید ایلیا
سید ایلیا
✅ سیاست اقتصادی قرآن، به نحوی طراحی شده که سرمایه های مملکت، در چنگال عده ای محدود دست به دست نشود و به صورت عادلانه، بین تمام اقشار، به گردش درآید!

🤔 آیا نظام اقتصادی کنونی ما، اینچنین است؟!

🤔 چرا ثروت های مملکت، تنها در چنگال، دو سه درصد خواص و گردن کلفت های کشور است؟

❌ چقدر فاصله داریم با قرآن!


👇👇👇👇


🌴 آیه 7 سوره حشر 🌴

🕋 ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‌ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‌ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‌ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ

⚡️ترجمه:
آنچه را خداوند از اهل آبادى‌ها به رسولش بازگرداند، پس براى خدا و براى رسول و براى خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان است تا (اين اموال) تنها ميان ثروتمندان شما در گردش نباشد 

حضرت@دوست
حضرت@دوست
ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح
نصیحت گوش کردن را دل هشیار می‌باید...........

حضرت@دوست
حضرت@دوست
دست رنج
شخصی برای آیند ه ثروت جمع میکند .ولی در اثر حادثه بدی ثروتش برباد می رود .چیزی برای فر زندانش باقی نمیگذارد .برهنه بدنیا می اید برهنه از دنیا می رود .واز دست رنج خود چیزی با خود نمی برد .چه مصبتی انسان می آید ومیرود/ نفعی از اموال و ثروت نمی برد . واز دسترنج خود چیزی با خود نمی برد وبهترین چیزی که انسان در تمام زندگی می تواند انجام دهد .این است بخورد بنوشد و از دسترنجی حلالی که در زیر این آسمان حاصل نموده لذت ببرد وازمال و ثروتی که خداوند نصیبش کرده عطا کند و ببخش در راه او / ولذت ببرد.از لبخند کود کان و مستمندان چنیین شخصی .در مورد کوتاه بودن عمر غصه نخواهد خورد .زیرا خداوند دل اورا از شادی پر کرده است

حضرت@دوست
حضرت@دوست
چرا توهین وتحقیر دیگران به نام جک
مسخره کردن و دست انداختن دیگران به نام‌های مختلف از قبیل طنز، جوک و غیره پدیده‌ای نابهنجاری است که از نظر قرآن و شرع، رفتاری مذموم و نکوهیده شمرده شده است.

یکى از محرمات که ازعوامل غیبت هم به‌شمار مى‏‌رود، مسخره کردن و استهزاء است و شک نیست که سخریه و استهزاء یکى از عواملی است که بسیارى از اوقات انسان‏‌هاى ضعیف‌الایمان را وادار به غیبت مى‏‌کند.

خداوند متعال درآیه 11 سوره حجرات در رابطه با ضرورت پرهیز از مسخره کردن دیگران فرموده است:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یَکُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ».
ادامه مطلب در دیدگاه

حضرت@دوست
حضرت@دوست
"نحوست ایام...................
در کتاب اسمانی در آیه 19 سوره قمر و دیگرى در آیه 16 سوره فصلت.....خداوند چنین فرموده فارسلنا علیهم ریحاً صرصراً فى ایام نحسات:...................مانند بادى سخت و سرد در روزهاى شومى بر آنها مسلط ساختیم.إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ ريحاً صَرْصَراً في يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ [19]ما تندباد وحشتناك و سردى را در روزى شومِ مستمرّ بر آنان فرستاديم.
چرا سعد و نحس بعضی ایام پذیرفته شده است؟

علل این امر را چند چیز می‌توان دانست:

1- وجود وقایعی که در این ایام واقع شده است باعث سعد و یا نحس آن شده است، چنان که حوادث شوم تاریخ ماه صفر می خوانیم
رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله.شهادت دو امام بزرگوار.و ورود کاروان عاشورای به سر زمین شام .
2- توجه دادن مسلمین به حوادثی که در گذشته واقع شده است تا رفتار و اعمال خود را بر حوادث تاریخی سازنده تطبیق دهند و از حوادث مخرّب و روش بنیان‌گذاران آن‌ها فاصله گیرند.

ادامه مطلب در دیدگاه

من همانم که در اعماق نگاهت کورم
و به دنبال صدایت ز خوشی ها دورم

من همان قمری محزون جگر سوخته ام
که ز هجر رخ تو لحظه ای اندر گورم

چهره ات ماه شب چاردهم بود اما
من به تفسیر نگاه تو پریشان بودم

حرف هایت به دلم موشک قدر صد و ده
همچو عین الاسدی با نگهت نابودم

حین لبخند تو در جمع جهان و ملکوت
تو سلیمانی و من در ره تو چون مورم

گل لب های تورا دیدم و دیوانه شدم
و از آن پس همه شب کام تورا میبویم

دوش در خواب بدیدم که تو ره می پویی
بر در میکده رفتم و تورا می جویم

میکده ، پیر خرابات ،بدیدم با تو
خورد شد قلب ضعیفم که چو یک کافورم

قول دادی که شوم پادشه ملک دلت
حال دیدم به دلت نوکر نامشروعم

چون جهانگرد مریضی که شده زخمی عشق
زخم هایی به تنم هست و پر از ناسورم

بی تو ای قاتل من هر ورقم تاریکیست
در درون لحدم ، در پی یک سو نورم

سالها بود که همراه تو برنا بودم
حال پیری شدم و خار و خس بی شورم

تابش نور رخت بر ورق حافظه ام
خواستم پاک کنم لیک به تو مجبورم

یاد تو در سر من یک تومور بدخیم است
من بدون تو درون جگر تابوتم....



حضرت@دوست
حضرت@دوست
حدیث درد دل مستمند و سینهٔ ریش

حکایتی است که در سالها نشاید کرد

حضرت@دوست
حضرت@دوست
میں تمہاری محبت میں شرابی ہوں
**********************************
درعشق تو من مستم

Bahar
Bahar
از باده جوشانم وز خرقه فروشانم
از يار چه پوشانم ؟ آهسته که سرمستم

تا از خود ببريدم من عشق تو بگزيدم
خود را چو فنا ديدم ، آهسته که سرمستم

هر چند به تلبيسم در صورت قسيسم
نور دل ادريسم ، آهسته که سرمستم

در مذهب بي‌کيشان بيگانگي خويشان
با دست بر ايشان آهسته که سرمستم

اي صاحب صد دستان بي‌گاه شد از مستان
احداث و گرو بستان آهسته که سرمستم

صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو