?
آدمها را به حال خودشان رها کنیم!
شاید که نه،
قطعا
جایی،
گوشهای از دنیا
یکی بهتر از ما، انتظارشان را میکشد!
یکی که قرار است گوش شنوای ناگفتههایشان باشد و رفیق بیقراریهایشان.
آدمها را به حال خودشان رها کنیم.
حتی با دوستداشتنشان،
فرصت زیبا زندگی کردن را از آنها دریغ نکنیم!
همیشه
یکی بهتر از ما، برای او که ما بهترینش نبودیم، هست!
پیمان قنبر
رها
چن تا پست چالشی بزارید، حوصله مون پوکید :/مخ خودمم قد نمیده :/
EDRIS
بابت فرصت هایی که توی زندگیم از دست دادم هیچوقت خودم رو نمیبخشم.
اِلِکترون..!
خدایا یا هوای گرماتو تموم کن یا منو 😒
یاس
اینو هیچ کی ازم نشنیده و هیچ جا نگفتم
چون اونموقع در قران باز کردیم
امد بود ای مریم از اینجا خارج شو و با احدی حرف نزن
ایام عرفه بود دانشجویی رفتیم کربلا
شانسی یه دختر معصومه نامی از خود تهران صندلیمون جفت هم شد و تمام راه رو رفیق شدیم
دختری چادری با اصالت و مومن
شب عرفه شد و ما تمام خطرات رو به جان خریده بودیم شب عرفه زیر قبه امام حسین باشیم
یکی از وقت هایی که زیارت امام حسین تاکید شده بود همین عرفه س
من کلا به خاطر کم خونی خستگی و خواب دارم ولی اون شب به شدت خوابم می اومد با دوستم گفتم من میرم اون پایین سرداب ابوالفضل چون کولر روشن بود و خلوت اونم گفت ولی من باید برم زیارت چون همه نیتمون برا این شب بوده
من که به خودم نمی تونستم غلبه کنم گفتم لایکلف الله تو برو
من رفتم سرداب
و پنج ده دقیقه گذشت معصومه برگشت گفتم چیشد
گفت اینقد خواب خواب کردی بیا منم نمی تونم برم زیارت شدیدا خوابم میاد
پاشو بریم خوابگاه
شوک بدی بود موندیم بریم یا بمونیم
گفتم ببین بزار قران باز کنم هرچی امد همون می کنیم
ایاتی که امده بود خلاصه اش این بود مریم از این مکان مقدس خارج شو و در مورد این ...
خواهش
خورشت بامیه گفتم بیا بخور خب
الان می گفتم تو تو تورش سم ریختی
نشون به اون نشون که خودت نخوردی
خورشت بامیه ..اگر فشار تون معمولی هست . خوردی سریعی باید شیرینی بخورید چون باعث افت قند میشه. اگه فشار بالاست خوبه
من کلا سنتی کار دوست ندارم
ولی شام کوکو پزیدم
همه رو خوردیدم