یافتن پست: #علقمه

a313
a313
چرا بین مزار حضرت امام حسین و حضرت عباس(ع) فاصله است ک باعث ایجاد بین الحرمین شده؟؟

حضرت@دوست
حضرت@دوست
نخستین بیعت کننده با امام عصر (عج) کیست؟
کتاب درنگستان : هزار نكته باريكتر ز مو اينجاست

دانلود کتاب با ذکر صلوات بر محمد آل محمد
[لینک]
شرح عنوان کتاب در دید گاه

یاس
یاس
یا اخا ادرک اخاک :گگگ



یاس
یاس
یاس می گوید حسین احساس می گوید حسین

ساقی لب تشنگان عباس می گوید حسین

مست می گوید حسین سرمست می گوید حسین

ساقی کرببلا تا هست می گوید حسین

تیر می گوید حسین شمشیر می گوید حسین

کودک لب تشنه بی شیر می گوید حسین

آب می گوید حسین مهتاب می گوید حسین

زاده ام البنین بی تاب می گوید حسین

لاله می گوید حسین آلاله می گوید حسین

ساقی اهل حرم با ناله می گوید حسین

فاطمه گوید حسین هم علقمه گوید حسین

خشکِ لب عباس در هر زمزمه گوید حسین

دیده می گوید حسین غم دیده می گوید حسین

خانوم اِچ
خانوم اِچ
رفتی ستون خیمه ها افتاد رفتی و موج علقمه خون شد
شبیه چشم غرق در خونت دل حسین فاطمه خون شد
تو رفته بودی و تک و تنها برادرت میون اون گودال
حسین دست و پا زد و زینب رو تل زینبیه رفت از حال
الا نوحوا♥
:زهرا

مونا یزدی
مونا یزدی
تا حالا دنبالت کرده ؟
نکرده؟
خب خداروشکر که تجربشو نداری...
اما بزار برات بگم...
وقتی سگ دنبالت میکنه...
مخصوصا اگه باشه...
خیلیا میگن نباید فرار کنی ازش ...
اما نمیشه... یه ترسی ورت میداره ک فقط باید بدویی...
امـا...
خدا واست نیاره اگه پات درد کنه...
یا یه جا گیر کنی...
یا...
بود...
وقتی منافقین لعنتی عملیاتو لو دادن... مجبور شدیم عقب نشینی کنیم...
نتونستیم زخمیا رو بیاریم...
بچه های زخمیه تو نیزارهای جاموندن...
چون نه زمان داشتیم و نه شرایط ها میذاشت برشونگردونیم...
هنوز خیلی دور نشده بودیم از نیزارا که یهو صدای ناله ی زخمیا بلند و بلند تر شد...
آخ ...
نمیدونم چنتا بودن...
...
ریخته بودن تو نیزار...
بعثیا به سگ های شکاریشون یه چیزی تزریق کرده بودن که سگا رو هار کرده بود ...
هنوز صدای های بچه ها تو گوشمه...
زنده زنده رفیقامو که دیگه پای فرار کردن نداشتن رو...
داشتن تیکـ ....
کاری از دست ما بر نمیومد ...


شنیدی ؟
دیگه باید چیکار میکردن واسه ما؟
تا منه مدعی بچه مذهبی با یه مَن ریش هر کاری دلم بخواد بکنم؟
یا تو

لا اله الا انت سبحانک انی کنت  من الظالمین
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
تا حالا غروب رفتی شلمچه؟

تا حالا غروب رفتی شلمچه، به یاد غروب بقیع؟ تا حالا رفتی شلمچه،‌ کنار آب بارانی که مانده به یاد علقمه و بچه هایی که با لب تشنه خون دادند؟ تا حالا در شلمچه با جمعیت کم نماز جماعت خوانده‌ای، به یاد نماز جماعت‌های شب‌های عملیات که ملائکه هم در آن شرکت می‌کردند؟ تا به حال غروب شلمچه را دیده‌ای به یاد غروب ستاره‌هایی که هر کدام کهکشان کهکشان عشق به خدا بودند؟ شده تا به حال بین جمعیتی با صدای بلند گریه کنی و کسی دلیل گریه کردنت را نخواهد؟ آخر آنجا همه یک درد دارند، درد جدا ماندن، ‌درد عقب ماندن از کاروان، درد تحمل نکردن شهر. آخر کجای شهر یا روی کدام ساختمان‌ها می‌شود عشقی را یافت که لابه لای تپه های فتح المبین پیدا کرد؟

سید ایلیا
سید ایلیا
نام من سرباز کوی عترت است ، دوره آموزشی ام هیئت است .
پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار ،سر درش عکس علی با ذوالفقار .
ارتش حیــدر محــل خدمتم ، بهر جانبازی پی هر فرصتم .
نقش سردوشی من یا فاطمه است ، قمقمه ام پر ز آب علقمه است .
رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است ، زینب آن را دوخته پس مشکی است
. اسـم رمز حمله ام یاس علــی ، افسر مافوقم عباس علی (ع)

maede maz
maede maz
علقمه کربلای 4
اسفند 93 {-38-}{-38-}{-60-}

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو