شهادت مظلومانه حضرت#رقیه_خاتون_تسلیت_باد....
راوی میگه ،
دیدم یه دختری
داره رو این خارای صحرا میدَوِه ؛
با اسب سمتش رفتم بگم بیا نترس..؛
دیدم این دختر تا صدای پایِ اسب
رو شنید تند تر دوید...
رسیدم بهش ،
دیدم این دو تا دستای کوچولوشو
گذاشت رو گوشاش........ ،
گفت مسلمونی ؟!
تاحالا قرآن خوندی؟!
فَأَمَّا الْیَتیمَ فَلا تَقْهَرْ...
نزنیــآ..
نزنـی آقا..
من بابا ندارم ..
خانم یزدی خوش آمدید بعداز سال ها
مرسی نیازی به گل نبود مقدمتون گل باران
مبارکه