لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
بترس از کسی که مختصات تو را میداند ...
هندسه روحت را میشناسد،
و میانبرهای دلت را بلد است،
او بهتر از هر کسی میتواند
معادلات زندگیت را غلط حل کند ؛
از ارتفاع دلت بالا برود ،
و قاعده حیاطت را بهم بریزد ،
دلت را بازیچه کند
و با یک لبخند ملیح بگوید :
متأسفم!
او بلد است
کدام آجر شکسته را بیرون بکشد !
تا دیوارت یکسره فرو بریزد
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
.
عـمـری به انتظار نشــستـم نیــامــدی
چـشم از همه به غیر تو بستم نیامدی
ای مـایـه امــیـد بــشــر، رشــتــه امـیـد
از هرکســی بجـز تو گـسـستم نیامدی
ای خضر راه گمشدگان در مسیر عشق
چشم انتظـار هرچـه نـشستم نیامدی
ای سـرو سـرفـراز گــلــستـــان زنــدگی
دیدی مگر حقـیرم و پـســتــم نــیـامدی
گفتی دل شکـسته بـود جـای من فقط
این دل به خـاطـر تـو شکســتم نیامدی
عـمــری در آرزوی تــو آخــر شــد و هـنوز
در آرزوی روی تــو هــســتـم نــیــامــدی
مست گنــاه، مـرد حــقـیقــت نمی شود
دیدی همیشه غافل و مــستــم نـیامدی
زندان تن کلـیــد نـــدارد به غـــیـــر مـــرگ
چــون از رگ حــیــات نـرستــم نـیـامـدی
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
یک عالمه اتفاق دوره ام کرده اند
نه می افتند…
نه می روند…
فقط می رقصند!
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
موضوع انشاء : خوشبختی !
___________ به نام خدا ___________
خوشبختــــــــی یعنــــی قلب پدرت بتــــپد ...!
___________ پایاטּ _______________
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
خدایـــــــــــــا؛
بابت هر شبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم؛
بابت هر صبحی که بی سلام به تو آغاز کردم؛
بابت لحظات شادی که به یادت نبودم؛
بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم؛
بابت هر گره که به دستم کور شد و مقصر را تو دانستم؛
مرا ببخش ...
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
تا حالا غروب رفتی شلمچه؟
تا حالا غروب رفتی شلمچه، به یاد غروب بقیع؟ تا حالا رفتی شلمچه، کنار آب بارانی که مانده به یاد علقمه و بچه هایی که با لب تشنه خون دادند؟ تا حالا در شلمچه با جمعیت کم نماز جماعت خواندهای، به یاد نماز جماعتهای شبهای عملیات که ملائکه هم در آن شرکت میکردند؟ تا به حال غروب شلمچه را دیدهای به یاد غروب ستارههایی که هر کدام کهکشان کهکشان عشق به خدا بودند؟ شده تا به حال بین جمعیتی با صدای بلند گریه کنی و کسی دلیل گریه کردنت را نخواهد؟ آخر آنجا همه یک درد دارند، درد جدا ماندن، درد عقب ماندن از کاروان، درد تحمل نکردن شهر. آخر کجای شهر یا روی کدام ساختمانها میشود عشقی را یافت که لابه لای تپه های فتح المبین پیدا کرد؟
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
مارتین ایندیــک محقق آمریکایــی :
هر زن محجبــه در کوی و برزن ایــران ،
بــه منــزله پـرچم جمهوری اسلامی است لذا مــا بــرای برانــدازی
ایــن نظام بایــد ایــن حجاب را سست کنیم .
دیگر وقت آن نیست که دانشجویــان را بــه خیابــان ها بکشانیم،
بلکه بایــد حجاب را از سر زنان بــرداشت و از ایــن طریق می توان
نظام اسلامی ایــران را نابــود کــرد !
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
نتیجه صلوات بر زهرا (س)
رسول خدا (ص) به من گفت: ای فاطمه هر که بر تو صلوات فرستد، خداوند او را بیامرزد و به من در هر جای بهشت باشم ملحق گرداند.
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها
ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم
پ: پویایی برای پیوستن به خروش حیات
ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها
ث: ثبات برای ایستادن در برابر باز دارنده ها
ج: جسارت برای ادامه زیستن
چ: چاره اندیشی برای یافتن راهی در گرداب اشتباه
ح: حق شناسی برای تزكیه نفس
خ: خودداری برای تمرین استقامت
د: دور اندیشی برای تحول تاریخ
ذ: ذكر گویی برای اخلاص عمل
ر: رضایت مندی برای احساس شعف
ز: زیركی برای مغتنم شمردن دم ها
ژ: ژرف بینی برای شكافتن عمق درد ها
س: سخاوت برای گشایش كار ها
ش: شایستگی برای لبریز شدن در اوج
ص: صداقت برای بقای دوستی
ض: ضمانت برای پایبندی به عهد
ط: طاقت برای تحمل شكست
ظ: ظرافت برای دیدن حقیقت پوشیده در صدف
ع: عطوفت برای غنچه نشكفته باورها
غ: غیرت برای بقای انسانیت
ف: فداكاری برای قلب های درد مند
ق: قدر شناسی برای گفتن ناگفته های دل
ك: كرامت برای نگاهی از سر عشق
گ: گذشت برای پالایش احساس
ل: لیاقت برای تحقق امید ها
م: محبت برای نگاه معصوم یك كودك
ن: نكته بینی برای دیدن نادیده ها
پیداش نکردم.
پس بیخیال شو
باشه.لطف کردین پاسخ دادید.ممنونم.
چ جالب