یافتن پست: #طوو
خانوم اِچ
خدارو شکر ک یه اتفاقایی افتاد تا باعث بشه اطرافیانمونو بشناسیم
⟨دوستان امروزی معرفتشان در گرو منفعتشان است.⟩
اینو یادتون نره (:
🙃✨
⟨دوستان امروزی معرفتشان در گرو منفعتشان است.⟩
اینو یادتون نره (:
🙃✨
·
هادی
@sarzaminman101
@dearyourselfd
@ali12
@aliaga
@tanafos
و سایر کاربران محترم
چند بار به صورت شخصی فک کنم بهتون گفته شده به تعداد مناسب پست بزارین اما توجه نکردین این پست رو شخصا گذاشتم ک توجه کنید و انجامش بدین
سعی کنید با بچه ها تعامل داشته باشید
و به جای پستای تکراری و زیاد که کسی اونارو نمیخونه
پست هایی بفرستین که بچه هاو خودتون ازش لذت ببرین
براتون کامنت بذارن، بحث کنید باهم
ته تهش روزی هشت تا پست بزارین اینجا
در صورتی که پشت گوش بندازین این موضوع رو با عرض پوزش مجبوریم تعدادی از پستاتون رو حذف کنیم
- و مجبور میشم مدتی کلا ارسال پست رو برای شما بردارم
@dearyourselfd
@ali12
@aliaga
@tanafos
و سایر کاربران محترم
چند بار به صورت شخصی فک کنم بهتون گفته شده به تعداد مناسب پست بزارین اما توجه نکردین این پست رو شخصا گذاشتم ک توجه کنید و انجامش بدین
سعی کنید با بچه ها تعامل داشته باشید
و به جای پستای تکراری و زیاد که کسی اونارو نمیخونه
پست هایی بفرستین که بچه هاو خودتون ازش لذت ببرین
براتون کامنت بذارن، بحث کنید باهم
ته تهش روزی هشت تا پست بزارین اینجا
در صورتی که پشت گوش بندازین این موضوع رو با عرض پوزش مجبوریم تعدادی از پستاتون رو حذف کنیم
- و مجبور میشم مدتی کلا ارسال پست رو برای شما بردارم
(◍•ᴗ•◍)
💢 #هر_شب_یک_حکایت
روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی بود، ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش فرو رفت. از شدت درد فریادی زد و سوزن را چند متر دورتر پرت کرد.
مردی حکیم که از آن مسیر عبور می‌کرد، ماجرا را دید سوزن را آورد به کفاش تحویل داد و شعری را زمزمه کرد:
درختی که پیوسته بارش خوری
تحمل کن آنگه که خارش خوری
حکیم به کفاش گفت:این سوزن منبع درآمد توست. این همه از آن فایده حاصل کردی یک روز که از آن دردی برایت آمد آن را دور می‌اندازی!
اگر از کسی رنجیدیم، خوبی‌هایی که از جانب آن شخص به ما رسیده را به یاد آوریم. آن وقت ضمن اینکه نمک‌نشناس نبوده‌ایم تحمل آن رنج نیز آسان‌تر می‌شود.
روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی بود، ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش فرو رفت. از شدت درد فریادی زد و سوزن را چند متر دورتر پرت کرد.
مردی حکیم که از آن مسیر عبور می‌کرد، ماجرا را دید سوزن را آورد به کفاش تحویل داد و شعری را زمزمه کرد:
درختی که پیوسته بارش خوری
تحمل کن آنگه که خارش خوری
حکیم به کفاش گفت:این سوزن منبع درآمد توست. این همه از آن فایده حاصل کردی یک روز که از آن دردی برایت آمد آن را دور می‌اندازی!
اگر از کسی رنجیدیم، خوبی‌هایی که از جانب آن شخص به ما رسیده را به یاد آوریم. آن وقت ضمن اینکه نمک‌نشناس نبوده‌ایم تحمل آن رنج نیز آسان‌تر می‌شود.
پریا
من معتقدم که
ناراحت کردن یه آدم
مثل پرت کردن یه تیر به آسمونه
که نمیدونی کجای زندگیت
قراره برگرده پایین و یقه خودتو بگیره..
جناب شهریار هم راجع به " کارما " گفته:
فلک همیشه به کام یکی نمی گردد،
که آسیای طبیعت به نوبتست ای دوست...
ناراحت کردن یه آدم
مثل پرت کردن یه تیر به آسمونه
که نمیدونی کجای زندگیت
قراره برگرده پایین و یقه خودتو بگیره..
جناب شهریار هم راجع به " کارما " گفته:
فلک همیشه به کام یکی نمی گردد،
که آسیای طبیعت به نوبتست ای دوست...
علی باقری
گمـان میکنـم #طوو
بـایـد یکـی از شـاهـرگ هـایـم بـاشـی،
کـه دوسـت داشتنـت بنـد نمـی آیـد…!
عجیـب اسـت اینقـدر دوستـت دارم،
بـی دلیـل و بـی منطـق...!
آخـر آدمـی بـه وقـت عـاشقـی تپـش قلبـش،
بـه ریتـم نفـس هـای معشـوقـه اش میـزنـد ...
چشمـانـش چیـزی را نمـی بینـد و گـوش هـایـش،
فقـط از اسـم یـارش پـر مـی شـود...!
دوسـت داشتـن عجـب عـالمـی دارد!!
بـایـد یکـی از شـاهـرگ هـایـم بـاشـی،
کـه دوسـت داشتنـت بنـد نمـی آیـد…!
عجیـب اسـت اینقـدر دوستـت دارم،
بـی دلیـل و بـی منطـق...!
آخـر آدمـی بـه وقـت عـاشقـی تپـش قلبـش،
بـه ریتـم نفـس هـای معشـوقـه اش میـزنـد ...
چشمـانـش چیـزی را نمـی بینـد و گـوش هـایـش،
فقـط از اسـم یـارش پـر مـی شـود...!
دوسـت داشتـن عجـب عـالمـی دارد!!
چش
فدات♥️
ایهانم چطووووره
خوبه الان شیر خورد خابید
دورش بگردم 🥲♥️