یافتن پست: #سعدی

سعید منادی
سعید منادی
یار با ما بی‌وفایی می‌کند
بی‌گناه از من جدایی می‌کند

شمع جانم را بکشت آن بی‌وفا
جای دیگر روشنایی می‌کند

سعدی شیرین سخن در راه عشق
از لبش بوسی گدایی می‌کند

هلیا
هلیا
@haji
یا زنگی زنگ باش
یا رومی روم
حاجی

هادی
هادی
ولی جدی بهترین داستان کوتاه ادب فارسی متعلق به سعدیه که توی یه بیت جمعش میکنه: من مانده‌ام مهجور از او، بیچاره و رنجور از او، گویی که نیشی دور از او، در استخوانم میرود.
مختصر، مفید و زیبا.

اینو از فیضبوک کش رفتم

حضرت@دوست
حضرت@دوست

سعدی قلم به سختی رفتست و نیکبختی
پس هر چه پیشت آید گردن بنه قضا را

حضرت@دوست
حضرت@دوست

چو سعدی خاک شد سودی ندارد
اگر خاک وی اندر دیده مالی

حضرت@دوست
حضرت@دوست
سعدی اندر کف جلاد غمت می‌گوید

بنده‌ام بنده به کشتن ده و مفروش مرا

...
...

ایده های بله فقط :دالی


سید ایلیا
سید ایلیا
سعدی اونقد عاشق طرف بوده که میگه:
کاش که در قیامتش بارِ دگر بدیدمی
کآن‌چه گناهِ او بُوَد من بِکِشَم غرامتش

بهار نارنج
بهار نارنج
یک عدد خره به من چسبیده حتی موقع نماز :سانیا

aila
aila
تا تو باشی نشوم خیره به لب‌هایِ کسی



مولانا هم بد مخ میزده ها...

Setare
Setare
سعدی‌یه‌جاخیلی‌قشنگ‌وخیلی‌ماهرانه ابرازعلاقه‌میکنه،که‌میگه:
ذکرِتواززبانِ‌من،فکرِتوازخیالِ‌من
چون‌بِرود؟!
که‌رفته‌ای‌دررگ‌ودرمفاصلم💗✨

حضرت@دوست
حضرت@دوست
بهار زندگی


شروع فصل بهار و بهار زندگی ام
نکوست سال من و کار و بار زندگی ام

دو دست گرم، دو حلقه، کنار سفره عشق
به ریل عقد نشسته قطار زندگی ام

سفید شد همه شعرهای رو سیه ام
تمام شد حذر و اعتذار زندگی ام

قرارمان شده یک جان، قرارمان شده عشق
و عشق، شعر خدا، اختیار زندگی ام

به پیش آینه میخوانمش به رسم کهن
به رسم حافظ و سعدی، نگار زندگی ام!

خطاب میکنمش: انتظار خاطر من!
خطاب میکندم: افتخار زندگی ام!

حضرت@دوست
حضرت@دوست
حدیث سعدی در عشق او چو بیهده ا‌ست

نزد دمی چو ندارد زبان گفتاری

صفحات: 5 6 7 8 9

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو