در تفاسیر فخررازى، قرطبى و مراغى آمده است: از عایشه پرسیدند: بهترین خاطرهاى كه از رسول خدا صلى الله علیه وآله به یاد دارى چیست؟ گفت: تمام كارهاى پیامبر شگفتانگیز بود، امّا مهمتر از همه براى من، این بود كه رسول خدا شبى در منزل من استراحت مىكرد، هنوز آرام نگرفته بود كه از جا برخاست، وضو گرفت و به نماز ایستاد و بقدرى گریه كرد كه جلو لباسش تر شد، بعد به سجده رفت و به اندازهاى گریه كرد كه زمین تر شد. صبح كه بلال آمد سبب این همه گریه را پرسید، فرمود: دیشب آیاتى از قرآن بر من نازل شده است. آنگاه آیات 190 تا 194 سوره آلعمران را قرائت كرد وفرمود: واى بركسى كه این آیات را بخواند و فكر نكند.
در تفسیر كبیر فخررازى و مجمعالبیان از حضرت على علیه السلام نقل شده است كه فرمود: رسول خداصلى الله علیه وآله همواره قبل از نماز شب این آیات را مىخواند. و در احادیث سفارش شده است كه ما نیز این آیات را بخوانیم.
در تفسیر نمونه از «نوف بكّالى» صحابهى خاصّ حضرت علىعلیه السلام نقل شده است كه شبى خدمت حضرت علىعلیه السلام بودم. امام از بستر بلند شد و این آیات را خواند. سپس از من پرسید: خوابى یا بیدار؟ عرض كردم بیدارم. فرمود: خوشا به حال كسانى كه آلودگىهاى زمین را پذیرا نگشتند و در آسمانها سیر مىكنند.
كلمه «اَلباب» جمع «لُبّ» به معناى عقل خالص و دور از وهم و خیال است.
#آجرک_الله_یا_بـقـیــة_الله🥀
از حیـدر خود گرفته ای رو ، زهـرا
چیزی تو نگفته ای ز بـازو ، زهـرا
ای کاش مـرا کنـار تو خـاک کنند
ای حوریه ی شکسته پهلـو ، زهـرا
به خدا سوگند، اگر حقّ یعنى خلافت و امامت را به اهلش سپرده بودند؛ و از عترت و اهل بیت پیامبر (ص) پیروى ومتابعت كرده بودند حتّى دو نفر هم با یكدیگر درباره خدا و دین اختلاف نمى كردند. و مقام خلافت و امامت توسط افراد شایسته یكى پس از دیگرى منتقل مى گردید و در نهایت تحویل قائم آل محمّد (عج)، و صلوات اللّه علیهم اجمعین مى گردید كه او نهمین فرزند از حسین (ع) مى باشد
گروهى از نصارى وارد مدینه شده و به حضور پیامبر صلى الله علیه وآله رسیدند. آنان در گفتگو با پیامبر صلى الله علیه وآله ولادت عیسى علیه السلام را بدون داشتن پدر، نشانه و دلیل الوهیّت او عنوان كردند. این آیه نازل شد وجواب آنان را چنین بیان نمود: اگر تولّد بدون پدر، دلیل خدا یا فرزند خدا بودن است، خلقت حضرت آدم كه مهمتر است، چون نه پدر داشت و نه مادر. پس چرا شما آدم را خدا یا فرزند خدا نمىدانید؟!
كلمهى «مُمتَرین» از «مِرْیة» به معناى شك و تردید است. عین این آیه در سورهى بقره آیه 147 نیز آمده است. با این آیه روشن مىشود كه سخن حقّ و پایدار تنها از جانب خدایى است كه خود حقّ و ثابت است وگرنه از انسانهایى كه در طوفان هوسها و غرایز ثباتى ندارند، قانون و سخن پایدار را نمىتوان انتظار داشت.
واژهى «نَبتَهل» از ریشهى «اِبتهال» به معناى بازكردن دستها و آرنجها براى دعا، به سوى آسمان است واین آیه به دلیل این واژه، به آیهى مباهله معروف گشته است. مباهله، یعنى توجّه و تضرّع دو گروه مخالف یكدیگر، به درگاه خدا و تقاضاى لعنت و هلاكت براى طرف مقابل كه از نظر او اهل باطل است.60
در تفاسیر شیعه و سنى و برخى كتب حدیث و تاریخ مىخوانیم كه در سال دهم هجرى، افرادى از سوى رسول خدا صلى الله علیه وآله مأمور تبلیغ اسلام در منطقه نجران از بلاد یمن شدند. مسیحیانِ نجران نیز هیئتى را به نمایندگى از سوى خود براى گفتگو با پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله به مدینه گسیل داشتند. با وجود گفتگوهایى كه میان آنان و پیامبر صلى الله علیه وآله ردّ وبدل شد، باز هم آنان بهانهجویى كرده و در حقّانیّت اسلام ابراز تردید مىكردند. این آیه نازل شد و خطاب به پیامبر فرمود: به كسانى كه با تو محاجّه و جدال كرده، و از قبول حقّ شانه خالى مىكنند، بگو: بیایید با فراخواندن فرزندان و زنان و خودمان، خدا را بخوانیم و با حالت تضرّع و ابتهال بر دروغگویان نفرین كنیم و هر نفرینى كه دامن گروه مقابل را گرفت، معلوم مىشود كه راه او باطل است و با این وسیله به این گفتگو و جدال پایان دهیم.
هنگامى كه نمایندگان مسیحیان نجران، پیشنهاد مباهله را از رسول اكرمصلى الله علیه وآله شنیدند، به یكدیگر نگاه كرده و متحیّر ماندند. آنان مهلت خواستند تا در این باره فكر و اندیشه و مشورت كنند. بزرگِ نصارى به آنها گفت: شما پیشنهاد را بپذیرید و اگر دیدید كه پیامبر با سر وصدا و جمعیّتى انبوه براى نفرین مىآید، نگران نباشید و بدانید كه خبرى نیست، ولى اگر با افراد معدودى به میدان آمد، از انجام مباهله صرفنظر و با او مصالحه كنید.
روز مباهله، آنها دیدند كه پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله همراه با دو كودك و یك جوان و یك زن بیرون آمدند. آن دو كودك، حسن و حسینعلیهما السلام و آن جوان، علىّبن ابىطالبعلیهما السلام و آن زن فاطمهى زهراعلیها السلام دختر پیامبر صلى الله علیه وآله بودند.
اُسقف مسیحیان گفت: من چهرههایى را مىبینم كه اگر از خداوند بخواهند كوه از جا كنده شود، كنده مىشود. اگر این افراد نفرین كنند، یك نفر مسیحى روى زمین باقى نمىماند. لذا از مباهله اعلام انصراف كرده و حاضر به مصالحه شدند.61
این ماجرا، علاوه بر تفاسیر شیعه، در منابع معتبر اهل سنّت نیز آمده است.62
روز مباهله، بیست وچهارم یا بیست و پنجم ماه ذىالحجّه بوده و محل آن در روزگار پیامبر صلى الله علیه وآله در بیرون شهر مدینه بوده كه اكنون داخل شهر قرار گرفته و در آن محل، مسجدى به نام «مسجد الاجابة» ساخته شده است. فاصلهى این مسجد تا مسجدالنّبى تقریباً دو كیلومتر است. «الّلهم ارزقنا زیارته و شفاعته»
بر اساس روایتى در تفسیر المیزان، دعوت به مباهله مخصوص نصارى نبوده و پیامبر صلى الله علیه وآله از یهودیان نیز براى مباهله دعوت كردند.
مباهله، خاصّ زمان پیامبرصلى الله علیه وآله نبوده است، بلكه براساس برخى از روایات، دیگر مؤمنان نیز مىتوانند مباهله كنند. امام صادقعلیه السلام در اینباره دستوراتى دادهاند.63
سؤال: در این ماجرا تنها فاطمه زهراعلیها السلام حضور داشت، پس چرا قرآن كلمهى جمع «نسائنا» را بكار برده است؟
پاسخ: در قرآن مواردى است كه خداوند از یك نفر به صورت «جمع» یاد مىكند، مانند آیه 181 سوره آلعمران كه یك نفر از روى توهین گفت: خدا فقیر است، ولى آیه به صورت جمع مىفرماید: «الّذین قالوا انّ اللّه فقیر» چنانكه قرآن درباره حضرت ابراهیمعلیه السلام مىفرماید: ابراهیم یك امّت است، با آنكه یكنفر بیشتر نبود.
گرچه پیامبر مىتوانست خود شخصاً نفرین كند وكارى به علىّ، فاطمه، حسن و حسینعلیهم السلام نداشته باشد، ولى خدا و رسول، با این عمل به ما فهماندند كه این افراد، یاران و شریكان رسول خدا در دعوت به حقّ و هدف او هستند و همراه او آمادهى استقبال از خطر بوده و تداومگر حركت او مىباشند.
رسما راه نفس کشیدنمداشت مسدود میشد و بزور نفس میکشیدم
شانسی زهرا رفت اینارو ترکیب کرد ک بخوردم بده دیدم بد مزه هس بعد باجناقم از ارومیه برامون شیره انگور اصل ک خودش درست کرده بود آورده بود بهمون ک ازون دو س قاشق ریختم تو اون لیوان ک شیرین بشه و خوردم دیدم بهتر شدم
«درباره شهادت حضرت فاطمه(س) بالاخره 75 روز بعد از رحلت صحیح است یا 95؟ رهبر عالی قدر پاسخ واقعا حکیمانه ای دادند و فرمودند: برای شما چه فرقی می کند کدامیک صحیح باشد خداوند خواست که مردم بیشتر به یاد مادر ما باشند و بیشتر برای مادر ما عزاداری و بیان فضائل ایشان را بکنند.»
مردم سه دستهاند:
گروهى كه كار مىكنند وانتظار پاداش یا تشكّر از مردم ندارند. «لانرید منكم جزاء و لاشكورا»207
گروهى كه كار مىكنند تا مردم بدانند و ستایش كنند. «رئاء الناس»208
گروهى كه كار نكرده، انتظار ستایش از مردم دارند. «یحمدوا بمالم یفعلوا...»
از مواردى كه غیبت جایز است، در مورد كسى است كه ادّعاى مقام یا تخصّص یا مسئولیّتى را مىكند كه صلاحیّت آن را ندارد. «یحبّون ان یحمدوا بما لم یفعلوا»
براى اینكه این تمایل نابجا - ستایش بدون عمل - كور شود، در اسلام هرگونه تملّق و چاپلوسى منع شده است.
207) انسان، 9.
208) نساء، 38.
در تفاسیر فخررازى، قرطبى و مراغى آمده است: از عایشه پرسیدند: بهترین خاطرهاى كه از رسول خدا صلى الله علیه وآله به یاد دارى چیست؟ گفت: تمام كارهاى پیامبر شگفتانگیز بود، امّا مهمتر از همه براى من، این بود كه رسول خدا شبى در منزل من استراحت مىكرد، هنوز آرام نگرفته بود كه از جا برخاست، وضو گرفت و به نماز ایستاد و بقدرى گریه كرد كه جلو لباسش تر شد، بعد به سجده رفت و به اندازهاى گریه كرد كه زمین تر شد. صبح كه بلال آمد سبب این همه گریه را پرسید، فرمود: دیشب آیاتى از قرآن بر من نازل شده است. آنگاه آیات 190 تا 194 سوره آلعمران را قرائت كرد وفرمود: واى بركسى كه این آیات را بخواند و فكر نكند.
در تفسیر كبیر فخررازى و مجمعالبیان از حضرت على علیه السلام نقل شده است كه فرمود: رسول خداصلى الله علیه وآله همواره قبل از نماز شب این آیات را مىخواند. و در احادیث سفارش شده است كه ما نیز این آیات را بخوانیم.
در تفسیر نمونه از «نوف بكّالى» صحابهى خاصّ حضرت علىعلیه السلام نقل شده است كه شبى خدمت حضرت علىعلیه السلام بودم. امام از بستر بلند شد و این آیات را خواند. سپس از من پرسید: خوابى یا بیدار؟ عرض كردم بیدارم. فرمود: خوشا به حال كسانى كه آلودگىهاى زمین را پذیرا نگشتند و در آسمانها سیر مىكنند.
كلمه «اَلباب» جمع «لُبّ» به معناى عقل خالص و دور از وهم و خیال است.
میخونیمو ساده از کنارش رد میشیم
این قرآنی ک دستمه رو تو جز ۲۴ هستم تموم کنم
اگه عمری باشع ایک سری میخام ی تفسیر بخرم و تفسیر قرآنو کامل بخونم
قبول باشه ، ان شای الله