aliaga
زندگی، همیشه آواز " رسیدن " را سر نمی دهد..
همه وقت که حالِ دل...
حال دلدادگی نیست...
گاه گداری هم پیش می آید ...
که باید برای تمام شدن رابطه ای
لحظه شماری کرد...
وقتی دل شکسته ات نمی خواهد...
دوباره بازگردی!
هرکجا که حرف عشق به میان بیاید...
دست و دلت نلرزد ...
بیفتی به جان خودت ...
و بایستی برای دیدار پایانی یک اشتباه...
کنار آمدن با درد یک عشق بی فرجام...
بهتر از رسیدنی ست ...
که طعم کَزَش تمام عمر از یادت نرود !
زندگی همیشه آواز رسیدن را سر نمی دهد
اما هر نرسیدنی هم هرچند تلخ...
به معنای پایان رابطه با روزگار نیست...
بعضی از تلخی ها را باید قورت داد...
تا ناخوشی اش...
خاطرت را آزرده تر از این ها نکند . . .
aliaga
ای در دل من، میل و تمنا، همه ی تو!
وندر سر من، مایه سودا، همه ی تو!
هر چند به روزگار در مینگرم
امروز همه ی تویی و فردا همه ی تو
aliaga
با جوانی سر خوش است این پیر بی تدبیر را
جهل باشد با جوانان پنجه کردن پیر را
روز بازار جوانی پنج روزی بیش نیست
نقد را باش اي پسر کآفت بود تأخیر را
اي که گفتی دیده از دیدار بت رویان بدوز
هر چه گویی چاره دانم کرد جز تقدیر را
زهد پیدا کفر پنهان بود چندین روزگار
پرده از سر برگرفتیم آن همه ی تزویر را
سعدیا در پای جانان گر به خدمت سر نهی
همان گونه عذرت بباید خواستن تقصیر را
aliaga
یک چند به گیر و دار بگذشت مرا
یک چند در انتظار بگذشت مرا
باقی همه صرف حسرت روی تو شد
بنگر که چه روزگار بگذشت مرا
حسین
صبح که می شود
دنبال اتفاقات خوب بگرد
دنبال آدم هایِ خوبی
که حال خوبت را
با لبخند هایشان
به روزگارت سنجاق کنی
یک روز خوب اتفاق نمی افتد
ساخته می شود......
جانم❤
حالم خوب بود نبودی ، له بودم نبودی ، ذوق زده بودم نبودی ، گریه میکردم نبودی ، تولدم شد نبودی ، شب خوابم نمیبرد نبودی ، صبح خورشید درومد نبودی ، وقتی خیلی تنها بودم نبودی ، ناراحت بودم نبودی ، وقتی دلم گرفته بود نبودی ، هنوزم نیستی ... !
دیگه کی می خوایی بیای و باشی پس ؟
aliaga
جدیدا مد شده ملت یکی یکی با من قهر میشن
.
.
.
.
.
.
بخاطر همین لازم میبینم ک توف کنم ب این روزگار بااا