یافتن پست: #خدایا

aliaga
aliaga
مذاکرات 1 + 1 ( من و خدا )
1 - خدایا ...

من لذت گناه را ترک می کنم ...

در مقابل تو هم تحریم لذت مناجات را از من بردار ...

2 - خدایا ...

من کسانی که تو دوستشان نداری را ترک می کنم ...

و در مقابل تو لذت با خود بودن را به من بده ...

3 - خدایا ...

من پناهگاه شیطان را ترک می کنم ...

و تو در مقابل پناهگاه امن خودت را به من بده ...

امروز روز اول مذاکرات است

خدایا ...

برای شفاف سازی و راستی آزمایی گام اول را من بر می دارم

و سانتی فیوژهای گناه را که شیطان در وجودم برپا کرده ، یکی یکی و

با کمک تو از کار می اندازم .

هسته ی درونی ام را خودت غنی سازی کن

و در کنار این معترفم که :

و ما توفیقی الا بالله هست یعنی : باید تو بخواهی و در عین حال معتقدم .

عبد شدن وظیفه ی مسلم ماست

پلاک313
پلاک313
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدالله رب‌العالمین، شهادت می‌دهم که معبودی جز الله نیست و برای رشد انسان‌ها پیامبرانی فرستاده که نبی اکرم محمد ابن عبدالله خاتم آنان است.
او نیز برای استمرار راه صحیح این امت و عدم انحراف از مبانی عالیه اسلام حضرت علی (علیه السلام) را به عنوان ولی و وصی بعد از خود معرفی نمود.
شهادت می‌دهم قیامت حق است و میزانی برای سنجش اعمال وجود دارد. بهشت و دوزخ حق است و اجر و جزایی در پی اعمال است.
امشب که قلم بر کاغذ می‌رانم، انشاء الله هدفی جز رضای دوست و انجام وظیفه ندارم. در راه وظایفی که بر عهده‌ام گذاشته شده، از ایثار جان و … هیچ دریغی ندارم.

.
.
خدایا
من ﭼﻴـــﺰﻱ ﻧــﺪﺍﺭﻡ ﮐــﻪ در ﺷـﺄﻥ مادرﻡ ﺑــﺎﺷـﺪ،{-75-}

ﺗــﻮ داماد ﺧــﻮﺑــﻲ ﺑـﻪ او ﻫـــﺪﻳــــﻪ ﺑـﺪﻩ !!!{-69-}

پلاک313
پلاک313
بار خدایا ...
از کوی تو بیرون نرود پای خیالم ..
نکند فرق به حالم ..
چه برانی چه بخوانی چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی ..
نه من آنم که برنجم ، نه تو آنی که برانی .

محسن
محسن
⚘به نام خدایی که روز را برای تلاش و شب را برای آرامشم‌ قرار داد. برای اینکه امروز با دلی آرام در راه رسیدن به اهدافم تلاش میکنم تو را شکر میکنم و برای کسب و کارم و برکت آن شکر. خدایا برای سلامتی و شادابی ام شکر. چرا که می‌فهمم هنوز رهایم نکردی‌و نگاهم میکنی...



یاس
یاس
خدایا
من به یک شادی
یک دلیل از طرفت
سخت محتاجم
شدیدتر از نیاز غرق در اب به هوایت
گرسنه به روزیت
و تشنه به باران رحمتت
و تو میدانی
اگاهی
چرا که امید
هم غرق شده را به ساحل میبره، هم گرسنه را تحمل میده و هم تشنه را سیراب می کنه

گناه و عصیان و نسیان را بیخیال ،ستارالعیوب
اگر نشانی از انی معکم ت نازل نشود
در دنیا اتفاقی نمی افته
کار خلقتت لنگ نمی مونه
بنده گناهکار و پرهیزکار زیاد داری
همینطور که بودنم به چشم کسی نیومد
رفتنمم هم رخنه ای در خلقتت ایجاد نمی کنه
ولی
ولی
از خدایی تو دور است
رها کنی
کسی را که همه دنیایش تویی
جز تو پناهی، کس و کاری، پناهگاهی
و امیدی نداشت
باور کنم
جشم بپوشی از کسی که
به درگاهت ناله مى زند هم چون ناله ى كسى كه آرزومند رحمت توست ، و با زبان اهل توحيدت تو را ندا مى كند ، و به پيشگاهت ، به ربوبيتت توسل مى جويد
هیهات هیهات
نه از تو اینگونه دیده ام و نه شنیده ام و نه صفات ربوبیتت شایسته این گمان است
ارحم ارحم من راس ماله رجا بالحسین بالحسین بالحسین
:گگگ.

هلیا
هلیا
💔♥

چه بسیار است

آنچه را که تو نمی‌دانی
و

خدا میداند ...

♥♥♥

یاس
یاس
اداره یه پول رسیده بین صد و اندی کارمند قرار قرعه کشی شه بدن ۸ نفر اونم ده تومن
منم اسم نوشتم و همکار خوش شانس دیگه
طبق براوردها سابق
فردا خبر میاد پول دزدیده شده :دی
ببین کی گفتم

Shahan
Shahan
خدایا شکرت

بهار نارنج
بهار نارنج
کی پایا یا ساتنا کرده تا حالا؟؟؟:گگگ

زاهِر..
زاهِر..
چرا میآید ساینا؟

زاهِر..
زاهِر..
شما دندونتون درد می‌کنه چیکار میکنید؟

خانوم اِچ
خانوم اِچ
یمدتی نمیام اینجا خوبی بدی دیدید حلالم کنید
برای سلامت روانم دعا کنید
ممنون 🌿♥️
خدا نگهدارتون🌻

یاس
یاس
‏دوست پسرم زنگ زده میگه به مناسبت شروع ترم جدیدت 20تا از لباسایی که اینستا سیو کردی رو بفرست میخوام برات بخرم! :ناز

خدایااااا این پسر انقد خوبه که دیگه نمی توووووونم :هورا


الان شاید بیاید بگید تو ک دوس پسر نداری، ولی میخوام بگم به شما ربطی نداره.:یاس


{-77-}

حضرت@دوست
حضرت@دوست
بر گرفته از کتاب نسیم رحمت

کتاب نسیم رحمت اثر محمد بن محمد عوفی - طاقچه
گرهگشا
عزیزان ! بپذیرید که جز خداوند هیچکس گره گشا نبوده،بل گره ها را نیز افزون می کنند.و اگر انبیاء و اولیاء خداوند جز خداوند را نمی خواستند و نمی خواندند از این رو بود که جز او کسی را گرهگشا نمی دانستند
و یکی از این پیامبران پاک موسی است که جوان و در آستانه تکلیف بود و تکلیف خود را در این دید که از مصر گریخته و راه بیابان را در پیش گیرد تا از جور و جفای جفاکاران دور و در امان باشد میان راه به چشمه ای می رسد کنار چشمه انبوه گوسفندان را می بیند،و نیز چوپان ها را،و در میان ایشان دو دختر عفیف و با حیاء که از شدت شرم و حیاء گوشه ای ایستاده اند که چوپانان گوسفندان خود را آب داده و چشمه را ترک گویند،تا آنان نیز به دور از چشم نامحرمان گوسفندان خود را آب داده و سیراب سازند..
(ادامه در دیدگاه)
دانلود کتاب ..
[لینک]

صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو