یافتن پست: #خب
g.h.o.l.a.m.a.l.i
واقعا آدم ی چیزهای می فهمه بعدش اصلا مثل قبل نمی تونی باشی با اون طرف می بینی چقدر بازیگر خوبی هس ....
·
.gif ":خلال"){kind=icon}
.gif ":خیخ"){kind=icon}
فاطمه
گاهی حس میکنم از اون دنیای قبلی با خودم ترس و شک رو آوردم.
ولی همچنان مهربونی و محبت نسبت به همه و دل پاکی و خوش قلبی و خیرخواهی برای همه.
ولی اخیرا به این ترس و شک خیلی دقت کردم.
و دلم میخواد بیشتر بفهمم از خودم.
ولی همچنان مهربونی و محبت نسبت به همه و دل پاکی و خوش قلبی و خیرخواهی برای همه.
ولی اخیرا به این ترس و شک خیلی دقت کردم.
و دلم میخواد بیشتر بفهمم از خودم.
فاطمه
از دیروز عصر تا الان لباسامو جمع نکردم
تختم الان کن فیکونه از لباس.
حوصله جمع کردنم ندارم.
ان شاء الله فردا صبح.
تختم الان کن فیکونه از لباس.
حوصله جمع کردنم ندارم. ان شاء الله فردا صبح.
هادی
ساینا آپدیت شد!
تغییرات جدید:
✅ برای دیدن صفحات خصوصی علاوه بر اینکه شما باید اون پیج رو فالو کنید اون پیج هم باید شمارو فالو کنه!
تغییرات جدید:
✅ برای دیدن صفحات خصوصی علاوه بر اینکه شما باید اون پیج رو فالو کنید اون پیج هم باید شمارو فالو کنه!
هادی
دیگه همه چی مشخصه واقعاً همه چی مشخصه اگه نتونستین حق و باطل رو تشخیص بدین به‌خودتون شک کنید.
روز جمعس دعا کنیم برای ظهور آقامون
روز جمعس دعا کنیم برای ظهور آقامون
.gif ":پدرام"){kind=icon}
فاطمه
خیلی سخته زیاد از حد بزرگ بودن برا یه سری مسخره بازیا و حرفا.
هر دفعه ای به خودم میام میبینم سنم از یه سری حرفا و کارا گذشته، غمگین میشم.🤣
هر دفعه ای به خودم میام میبینم سنم از یه سری حرفا و کارا گذشته، غمگین میشم.🤣
وای من غش
.gif ":بیابغل"){kind=icon}
هادی
بخواب روی دست من
جهان لاغرِ منو
کمی نگاه کن نرو
بخند و روزگارمو
دوباره مثل چشم‌هات
شبِ سیاه کن نرو
به هر مسافری که جز
من از لب تو سهم داشت
بگو جهان جدید نیست
بگو فقط گناه داشت
اگر به من نمی‌رسید
و این زمان مدید نیست
بریز روی شانه‌ام
کمی ستاره از سرت
کمی پرنده از دلت
مگر به یُمن این ضریح
شفا بگیرد این مریض
دوباره در مقابلت
و شکر ای هوایِ بس
و شکر ای تن شریف
در این زمانه‌ی عجیب
که هر چه عشق بی‌ثمر
و عاشقان مثل من
غریب پشت هم غریب
من آب از سرم گذشت
غریق را نظاره کن
بیا کمی گناه کن
بیا ببر سر مرا
و حالِ این شکسته را
دوباره رو به راه کن
بریز روی شانه‌ام
کمی ستاره از سرت
کمی پرنده از دلت
مگر به یُمن این ضریح
شفا بگیرد این مریض
دوباره در مقابلت
جهان لاغرِ منو
کمی نگاه کن نرو
بخند و روزگارمو
دوباره مثل چشم‌هات
شبِ سیاه کن نرو
به هر مسافری که جز
من از لب تو سهم داشت
بگو جهان جدید نیست
بگو فقط گناه داشت
اگر به من نمی‌رسید
و این زمان مدید نیست
بریز روی شانه‌ام
کمی ستاره از سرت
کمی پرنده از دلت
مگر به یُمن این ضریح
شفا بگیرد این مریض
دوباره در مقابلت
و شکر ای هوایِ بس
و شکر ای تن شریف
در این زمانه‌ی عجیب
که هر چه عشق بی‌ثمر
و عاشقان مثل من
غریب پشت هم غریب
من آب از سرم گذشت
غریق را نظاره کن
بیا کمی گناه کن
بیا ببر سر مرا
و حالِ این شکسته را
دوباره رو به راه کن
بریز روی شانه‌ام
کمی ستاره از سرت
کمی پرنده از دلت
مگر به یُمن این ضریح
شفا بگیرد این مریض
دوباره در مقابلت
پرسش شما بوی قضاوت می داد خب
خودت کار خرابی کردی نچسبون ب پرسش من.gif ":ادریس")
من کاری نکردم فقط پشت نقاب یکی رو دیدم خب .خخخخ
خا
خیلی خوبه گاهی ببینی واقعیت و حقیقت رو تا بفهمی چقدر آدم ها بازیگر هستن با ادعای آشنا بودنشون خب