یافتن پست: #حقیقت

aliaga
aliaga
سلامم:کافه
بریم ادامه چالش دست خط
فقط حق دو رای دارین:دی



رها
رها
من و جام می و معشوق، الباقی اضافات است
اگر هستی که بسم الله، در تأخیر آفات است

مرا محتاج رحم این و آن کردی، ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد، جهان دار مکافات است...

ز من اقرار با اجبار می گیرند، باور کن
شکایت های من از عشق ازین دست اعترافات است

میان خضر و موسی چون فراق افتاد، فهمیدم
که گاهی واقعیت با حقیقت در منافات است

اگر در اصل، دین حُبّ است و حُبّ در اصل دین، بی شک
به جز دلدادگی هر مذهبی، مُشتی خرافات است...

"فاضل نظری"

سارا
سارا
اسنپ گرفتم‌
بعد ۱۰ دقیقه زنگ زدم به راننده
میگم‌ چرا روی مپ داری دورتر میشی ؟



میگه ببخشید دوتا نون گرفتم
بدم خونه الان میام 😕😁

خانوم اِچ
خانوم اِچ
‏تو اين اوضاعِ مملكت بچه دار شدن ؛خودش به تنهايى كودك ازارى محسوب ميشه...

aliaga
aliaga
شنیدن حقیقت تلخ و قبول کردنش
یا
گیر کردن بین دوراهی … ؟

Maryam
Maryam
شنیده ام که تو عکس شکسته می کشی با رنگ

اگر حقیقت است بیا من شکسته ام بی سنگ



مرا تو ساده بکش با تمام سادگی ام

و تلخ و تلخ و تکیده ولی کمی پر رنگ



مرا به رنگ روشن صد التماس تیره بکش

کنار کوچه بن بست و خالی از آهنگ



اگر تو معنی پرپر زدن ندانستی

پرنده ای بکش و یک قفس ولی دل تنگ



قرار هر دوی ما بر مدار ماندن بود

ببین که بی قرار توام هنوز بی نیرنگ



مرا تو خسته بکش، پاره کن شکسته بکش

شکسته از دل سنگی و خسته از دل تنگ

رها
رها
اینکه خاک سیهش بالین است

اختر چرخ ادب پروین است

گر چه جز تلخی از ایام ندید

هر چه خواهی سخنش شیرین است

صاحب آنهمه گفتار امروز

سائل فاتحه و یاسین است

دوستان به که ز وی یاد کنند

دل بی‌دوست دلی غمگین است

خاک در دیده بسی جان فرساست

سنگ بر سینه بسی سنگین است

بیند این بستر و عبرت گیرد

هر که را چشم حقیقت‌بین است

هر که باشی و ز هر جا برسی

آخرین منزل هستی این است

آدمی هر چه توانگر باشد

چو بدین نقطه رسد مسکین است

اندر آنجا که قضا حمله کند

چاره تسلیم و ادب تمکین است

زادن و کشتن و پنهان کردن

دهر را رسم و ره دیرین است

خرم آن کس که در این محنت‌گاه

خاطری را سبب تسکین است

شعری که پروین اعتصامی برای سنگ قبرش سرود.. ❤️🌺

یاس
یاس
سلام دوستان{-83-}

عیدتون مبارک {-96-}
مهمونای عزیز خدا ؛خوش به سعادتتون
مصداق دعای اللهم اغننی بطاعتک عن معصیتک شمایید {-41-}
مهمانی خدا روزی هر سالتون :دعا
حقیقتا فکر نمی کردم تو جوونی توفیق ازم گرفته بشه
قدر خودتون بدونید .
اخر نماز عید هم منو و من هایی که نشد از این سفره پر فیض الهی بهره ببریم دعا کنید :هعی
هیچ نعمتی سخت تر و شیرین تر از عبادت خدا نیست
مجدد عیدتون مبارک {-107-}

حضرت@دوست
حضرت@دوست
. {-2-}

{-36-}{-43-}{-36-}{-43-}{-36-}{-43-}{-36-}{-43-}{-36-} {-4-}

یاس
یاس

سلام دوستان پیشاپیش عیدتون مبارک و اینا
و اما بریم سر عیدی هاتون :دی
.اونایی که سید نیستید یعنی عامه هستن
اگر زکات فطریه تون ،پول یه نفر خونوادده تون برا همون خانم بی سرپرست و دخترش واریز کنید البته اولویت اقوام هست بعد بقیه .
شماره کارت هادی میزاریم اینجا
هرکی هرچقد ریخت خبر بده چون سواد نداره کارتش میده دست این اون.
عزیزی مبلغی کمک کرد منم حالم بد بود کلا یادم رفت بهش بگم
یکی از اشناهای نامردشون پول رو برداشته بود :هعی

aliaga
aliaga
متن دلبر♥️]

تمام دلخوشی اش بود، همدم روزها و شب هایش... یک رادیوی قدیمی کوچک که همیشه همراهش بود اما مدتی می شد که دیگر مثل قبل کار نمی کرد ،دیگر صدایش در نمی آمد. او رادیو را دوست داشت ،دلش نمی خواست جایش را با رادیوی دیگری پر کند پس هر بار که خراب می شد آن را پیش بهترین تعمیرکار شهر می برد تا درستش کند ،هر چند مثل اولش نمی شد اما دلخوش بود که هنوز صدایی دارد.هر بار که تعمیر می شد نهایتا چند هفته کار می کرد و دوباره تعمیر و تعمیر و تعمیر!
یک روز صبح مثل همیشه داشت رادیو گوش می کرد که باز هم صدایش قطع شد...دلخوشی تمام این سال هایش حالا تبدیل به یک مشکل بزرگ شده بود، رادیو را برداشت و تکانش داد تا شاید صدایش در بیاید و درست شود اما از دست هایش افتاد و همه چیزش پخش زمین شد...تکه هایش را جمع کرد و پیش هر تعمیر کاری که می شناخت برد...دلش قرص بود باز هم مثل همیشه درست می شود اما تعمیر کاری نبود که رادیو را ببیند و نگوید قابل تعمیر نیست...
.
ادامه کامنت اول ...

g.h.o.l.a.m.a.l.i
g.h.o.l.a.m.a.l.i
زمان

حقیقت آدم هارا روشن می‌سازد

aliaga
aliaga
عقل یا احساس ؟ حق با چیست ؟ پیش از رفتن ، ای خوب !
کاش می شد این حقیقت را بدانی یا بدانم … !

صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو