یافتن پست: #جانم

بهار نارنج
بهار نارنج
بمونه یادگاری



یاس
یاس
هیچ کس هم روز جهاد کشاورزی بهمون تبریک نگفت {-195-}
درسته وزارت خونه مون چرت یه کارت تب یک دیجیتال هم نداد
شما دیگه چرا{-112-}
اصن اکی بای :رفتن

پریا
پریا
ارزش خودتو بدون
حتی اگر باعث میشه تنها بشی!
به قیمت تنها نشدن؛
تن به هر ذلتی ندهید...

aliaga
aliaga
مگر آدم چقدر وقت دارد
كه بچسبد به دوست داشتن‌هاى نيمه‌كاره
نه جانم
آدمهاى گذرا
فقط میشوند حال خراب
و يك دل سير پشيمانى
آدم بايد يك جور يكى را بخواهد
كه انگار بدون او
هيچ روزى روزش بخير نشود
و هميشه كنارش باشد. ^_^

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
سلام :سمانه

اینم از پایان سال تحصیلی

:خوراکی

شامی
شامی
بُگذر
بُگذار
بُگذرد... .



korosh
korosh
@Behnaz_70
@elham
@shami
@alone00
@goleyas
@Z110
@tanafos
@aliaga
@sara-a
پناهشان باش :قلب [ لینک]




donya
donya 👩‍👧‍👦
میشه لطفا دعام کنید؟خیلی نیاز دارم

Negin
Negin
دستانم را گرفت و به روحِ خُشکم باران دمید، به پاهایِ بی جانم دویدن و به قلبِ نا امیدم تپیدن را یاد داد.
میخواست بماند و بماند و بماند.
ولی ناچار شده بود.
میفهمید؟ ناچار.
خدا کند ناچار نشوید.!
که بروید یا بمانید و از رویِ ناچاری برای خوشبختیِ او که ناچار به رفتن از کنارتان شده دعا کنید.
سفید جانم نیستی امّا یادت هست و خدایت هست.
می‌پرسند فراموشت کرده‌ام؟
می‌گویم آری، مدت هاست.
حق به جانب می‌خندند و می‌روند.
لابد عاشق نشده‌اند،
یا عاشق ندیده‌اند.
فراموش کردنت با دست‌هایی که هر شب خیالت را لمس می‌کنند؟
با گوش‌هایی که هنوز هم تنها زنگِ دلبرانه‌های تورا می‌شنوند؟
با چشم هایی که سایه‌ی خیالت را دنبال می‌کنند؟
می‌پرسند فراموشت کرده‌ام؟ می‌گویم مگر بوده‌ای اصلاً که بخواهم فراموشت کنم.
نمی‌فهمند منِ بی تو یعنی ناشنواییِ مطلق، تاریکیِ محض، یعنی مرگ
عاشق ندیده‌های لعنتی،
اصلا گیرم همه چیز و همه کس را،
حتی خودم را هم فراموش کنم،
با باران چه کنم؟
تنها کافیست ببارد،
تا با تلنگرِ اولین قطره اش تمامِ من در  تو حل شود..
.

این آهنگ معین

سجـــاد
سجـــاد
هیچ وقت به خودت نگو من یه آدم زشتم;
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بگو من یه میمون خوشکلم…..
همیشه مثبت فکر کن!!:خخخ

@Mahii

aliaga
aliaga
@ali12 اینجا فحشت بدم یا ترشیف بیارم پی ویت؟؟؟

رها
رها
سرِ من مستِ جمالت، دلِ من دامِ خیالت
گُهرِ دیده نثارِ، کفِ دریایِ تو دارد

اگرم در نگشایی، ز رهِ بام درآیم
که زهی جانِ لطیفی، که تماشایِ تو دارد

به دو صد بام برآیم، به دو صد دام درآیم
چه کنم! آهویِ جانم، سرِ صحرایِ تو دارد


مث مولانا این مدلی دلبری کنید :x

صفحات: 12 13 14 15 16

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو