رها
چقد توی سرم حرف میزنم با خودم :/سردرد گرفتم :/
مهاجر
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمیبینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمیبینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته میگردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمیبینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بیقیمت!
که غیر از مرگ، گردنبند ارزانی نمیبینم
زمین از دلبران خالیست یا من چشمودل سیرم؟
که میگردم ولی زلف پریشانی نمیبینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ میخواهد
که من میمیرم از این درد و درمانی نمیبینم
فاضل نظری
📕اقلیت
عمه خانم
یه سال دیگه رو پشت سر گذاشتیم؛
چه خوب چه بد
چه تلخ و چه شیرین
آرزو میکنم سال جدید
همون سالی باشه که همیشه منتظرش بودین
سال نو مبارک همگی❤❤❤
🚶🚶
مشکوکید ها
من نبودم