سارا
انقدر آدمها قبل من و تو غصه خوردن،
لب پنجره سیگار کشیدن،عاشق شدن،فارغ شدن...
انقدر آدمها قبل من و تو بردن،باختن،گذاشتن رفتن،گم و گور شدن...
انقدر آدمها قبل من و تو به گذشتهشون فکر کردن،حسرت خوردن،بغض کردن...
حالا کجان؟
رها کن رفیق،رها کن بره...
?
باور کن
آنقدر ها هم سخت نیست فهمیدن اینکه بعضی ها می آیند
که نمانند
نباشند
نبینند
و تــو اگر تمامی دنیا را هم حتی به پایشان بریزی
آنها تمامی بهانه های دنیا را جمع می کنند
تا از بین آنها بهانه ای پیدا کنند که بروند دور شوند
که نمانند اصلا
پس به دلت بسپار وقتی از خستگی های روزگار پناه بردی به هر کسی
لااقل خوب فکر کن ببین از سر علاقه آمده، یا از سر … !
تا دنیایت پر نشود از دوست داشتن هایِ پر بغض
که دمار از روزگارت درآورد !
محسن
ما خودمان بودیم و خودمان !
کسی را نداشتیم ...
ما تاوانِ غرورمان را پرداختیم ،
تاوانِ احساسی که ظالمانه ، سرکوبش کردیم ،
بغض هایی که بلعیدیم ،
و حالِ بدی که انکار کردیم .
ما رویِ پایِ خودمان ایستادیم و بدونِ هیچ منتی ، ادامه دادیم !
ما قوی بودیم ... خیلی قوی !
و سخت بود ؛
در نهایتِ استیصال ، سکوت کردن ،
در نهایتِ بغض ، خندیدن ،
و در نهایتِ بی کسی ، محکم بودن ...
ما چاره ای نداشتیم ،
و گرنه این خود کفایی ، به بی پناهی اش نمی ارزید !
ما در تنهاییِ مغرورانه ی خودمان ، پیر شدیم و جان دادیم .
از درون فرو ریختیم و ترک برداشتیم .
ما نمی خواستیم بپذیریم ؛
که جای یک نفر در زندگیِ مان خالی بود ...
یکی که بغض هایمان را لبخند ،
اشک هایمان را پاک ،
و دلمان را گرم می کرد ...
یکی که پناهمان می شد ،
یکی که همه چیز را به او می سپردیم .
ما به رویِ خودمان نیاوردیم ،
وگرنه از همان اولش ؛
یک نفر را کم داشتیم
رها
من جزء اون آدمایی ام که دلم نمیگیره، نمیگیره....
جمع میکنه تو خودش...
ولی یهو ک گرفت، خوده خدام میگه :
آخه چیکارت کنم تا خوب بشی؟!
Sepanta
ازت خواستم لباس خوشبختی تنم کنی
یا با رفتارات با بغض خفم کنی؟
راهو رسم دور زدنو بلد شدی
حالا با دستای خودت باید منو تو کفن کنی
یادگاری آخر سپنتا. بداهه.خدا نگهدار همگی
aliaga
دلتنگ که می شوی دیگر انتظار معنا ندارد
یک نگاه کمی نامهربان
یک واژه ی کمی دور از انتظار
یک لحظه فاصله
میشکند دیوار فولادی بغضت را(:
aliaga
ای قهوه ی شیرین شده
باقاشق رویا
تلخ است تو را
از دهن افتاده ببینم
من بغض فرومی خورم
وجای تو خالیست
هر جاکه دو تا
صندلی ساده ببینم
پریا
آدم ها از دست اونایی که دوستشون دارن
زودتر ناراحت میشن
با کمترین بی توجهی یا بی خبری
یا بداخلاقی بغض میکنن
ناراحت میشن
و دلشون بد میشکنه!
حواسمون به همین چیزهای کوچیک باشه...
محسن
هر شب زیر سقف آسمان
پشت پنجره خیالت
از دلتنگی هایم برای ماه می گویم
از شبیخون نبودنت
که خواب را از چشمانم ربود
و بغض های شبانه ام را
به یادگار گذاشت
می گویم از قراری که
بردی از دل بیقرارم
زخمی که بر تن احساسم نهادی ؛
و ماه چه مهربان
به رسم دلداری
به جای تو
کنارم می نشیند
و رد سرشکِ غم را از روی گونه هایم پاک می کند.
حرف حق
چشم
افرین
ارادت