یافتن پست: #بغض

wolf
wolf
بغض کردیم و حسودان جهان، شاد شدند ...


حسین
حسین
من صبورم
اما
بی‌دلیل ازقفس كهنه‌ی شب می‌ترسم
بی‌دلیل ازهمه‌ی تیرگی رنگِ غروب
و چراغی كه تو را از شبِ متروکِ دلم دور كند...
من صبورم
اما
آه
این بغض گران
صبر چه می‌داند چیست؟!

حمید مصدق

حضرت@دوست
حضرت@دوست
رأيت أن الحزن جاء فجأة
كان الحب مخفيا
في عيون الانتظار


wolf
wolf
‏او نگفت دوستت دارم، اما حرفش را اینگونه تمام کرد:
"بالِ تو را می‌بوسم پرنده‌ی قلبم"



حضرت@دوست
حضرت@دوست
هذه أوقات غريبة يا صديقي


aliaga
aliaga
عبور ، بهترین اتفاقِ این روزهاست ،
و "جاده" ، زیباترین حالتِ فراموشی ...
انگار در حالِ عبور که باشی ، دلواپسی ها فراموشت می شود ،
فراموش می کنی کجایِ جهان ایستاده ای ،
و بی رحمی هایِ زمانه ، از یادت می رود ...
"جاده" فرصتی ست برایِ بی خیالی ، فرصتی برایِ فراغت ، فرصتی برای پرواز ...
فرصتی ست تا برای دقایقی هم که شده ، مزه ی خوشبختی را بچشی !
من دلم که می گیرد ؛
غصه هایم را رویِ دوشِ اتوبان می اندازم ،
عبور می کنم ،
آنقدر که تمامِ بغض هایِ ته گرفته ام ، لبخند شوند ،،،
آنقدر که بشوم بی خیال ترین آدمِ رویِ زمین ...
به عقیده ی من ؛
"جاده" بزرگترین اکتشافِ بشریت بود !
یک آرامشِ خط کشی شده ،
یک بی خیالیِ طولانی !



حضرت@دوست
حضرت@دوست

استادم میگفت گاهی بعضی از یاد ها بغض آلوده..
مثل همین جمله
أردت أن أكتب لك
أفتقدك
لقد أمطرت

?
?
باور کن

آنقدر ها هم سخت نیست فهمیدن اینکه بعضی ها می آیند

که نمانند

نباشند

نبینند

و تــو اگر تمامی دنیا را هم حتی به پایشان بریزی

آنها تمامی بهانه های دنیا را جمع می کنند

تا از بین آنها بهانه ای پیدا کنند که بروند دور شوند
که نمانند اصلا

پس به دلت بسپار وقتی از خستگی های روزگار پناه بردی به هر کسی

لااقل خوب فکر کن ببین از سر علاقه آمده، یا از سر … !

تا دنیایت پر نشود از دوست داشتن هایِ پر بغض

که دمار از روزگارت درآورد !{-75-}

رها
رها
اگه یه روز توی یه خیابون خودتون رو ببینید چی بهش میگید؟!

رها
رها
بیا باز گرفت :خسته :-S

aliaga
aliaga
اشک در این چشم من هی بازیگوشی میکند
در درونم عشقِ تو دارد چموشی میکند
حالِ من مثل تبر ماند که در مرگِ درخت
ناگزیر است و فقط هی گریه زاری میکند
بغض در کنجِ گلویم رخنه کرده بی گمان
اشک این حالِ مرا حتما فروشی میکند
چَشمِ من مات تو و پایَم به سوی در رود
عقل از چشمان من هی چَشم پوشی میکند
خونِ دل را در کنارِ عکسِ تو سر میکشم
من خمار و عکس تو هی فخرفروشی میکند
خاطراتت بر سرم آوار شد، گریان شدم
حرف دارد قلبِ من، اما خموشی میکند


حضرت@دوست
حضرت@دوست
رابطه عاشقانه
گفتم غم تودارم...........بغضش گرفت و غش کرد {-7-}

حضرت@دوست
حضرت@دوست
قیصر امین پور در باره عشق میگه

آخرش روزی بهار خنده ‌هامان می رسد. پس بیا
با عشق
فصل بغضمان را
رد کنیم.

صفحات: 4 5 6 7 8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو