علی صبوری تو پیجش درخواست کمک کرده
گفتم بگمتون نفری ۲۰۰ واریز کنید تا ماشین مورد علاقه ش بخره
هرکی هم واریز نکنه احمق
خودش گفته
دیگه خلاصه جردریان باشید
خشونت نیست بانو...
گلزار، مهران غفوریان ،رضویان مدیری بعد این همه سال کار کردن و دل مردم و شاد کرد ن ازین خاسته ها نداشتن...ما به هر کی که لایقش نبود بها دادیم
خب ایشون از لحاظ روحی وروانی دچار مشکل شدن، چن وقت پیش هم خبر بستری شدنشون توی بیمارستان روانی اعلام شد...
با اینجور آدما فقط باید مهربون باشیم :/
درسته کوتاه ولی لبخند ب لبمون آورد و شاید اگ بسترش فراهم بود از اونا هم بهتر میشد...
ای جشمه دین ناب ما را دریاب
فرزند ابوتراب ما را دریاب
خورشیدقشنک فاطمه ,مهدی جان
بر عالم ما بتاب ما را دریاب
الهم عجل فی فرج مولانا وامامنا صاحب الزمان
پنج شنبه که می شود
ثانیه هایمان سخت بوی دلتنگی می دهد
و عده ای از عزیزانمان
آن طرف
چشم به راه هدیه ای تا آرام بگیرند
با فاتحه و صلواتی هوایشان را داشته باشیم #التماس_دعای_فرج 🤲🏻
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
در زیارت جامعه كبیره، امام هادى علیه السلام مىفرماید: «مَن اِعتصَمَ بكم فقد اِعتَصَم باللّه» پناه بردن و توسّل به اولیاى الهى، در حقیقت خود را در پناه و حمایت خدا قرار دادن است.
هر كمالى مثل ایمان، علم وتقوا داراى مراحلى است. مرحلهى ابتدایى ومراحل بالاتر، تا مرحله كمال مطلق. در قرآن مىخوانیم: «ربّ زدنى علماً»خدایا! دانش مرا زیاد كن. و یا در دعاى مكارمالاخلاق مىخوانیم: «بلّغ بایمانى اكمل الایمان» خداوندا! ایمان مرا به كمال برسان. در این آیه نیز مىخوانیم: «اتّقوااللّه حقّ تُقاته» عالىترین درجه تقوا را پیشه كنید.
حضرت علىّعلیه السلام مىفرماید: قرآن، حبل اللّه است.125 واز امام صادقعلیه السلام نقل شده است كه فرمود: «نحن حبل اللّه» ما اهلبیت، حبل اللّه هستیم.126 و در روایت دیگرى آمده است: علىّبن ابىطالبعلیهما السلام حبل اللّه است.
تألیف دلها تنها به دست خداست. «فالّفَ بینَ قلوبكم» قرآن خطاب به پیامبر مىفرماید: «لو اَنفقتَ ما فِى الارضِ جَمیعاً ما اَلّفتَ بینَ قلوبِهم» اگر همهى سرمایههاى زمین را خرج كنى نمىتوانى بدون خواست او بین دلها ایجاد الفت نمایى
تفرقه، در ردیف عذابهاى آسمانى وزمینى ویك مجازات الهى است. همچنین در اسلام دروغ گفتن براى ایجاد وحدت، جایز و راست گفتنِ تفرقهانگیز، حرام است.
قرارگرفتن آیه مربوط به امر به معروف ونهى از منكر در میان دو آیهاى كه دستور اتّحاد و یكپارچگى مىدهد، شاید از آن رو باشد كه در نظام اجتماعىِ متفرّق و از هم پاشیده، یا قدرت دعوت به خیر و معروف وجود ندارد و یا اینكه چنین دعوتهایى مؤثّر و كارساز نیست.
امر به معروف ونهى از منكر، به دو صورت انجام مىشود:
به عنوان وظیفهاى عمومى و همگانى كه هركس به مقدار توانایى خود باید به آن اقدام نماید.
وظیفهاى كه یك گروه سازمان یافته و منسجم آن را به عهده دارد و با قدرت، آن را پىمىگیرد. چنانكه اگر رانندهاى در خیابان خلاف كند، هم سایر رانندگان با چراغ و بوق به او اعتراض مىكنند و هم پلیس راهنمایى براى برخورد قاطع با متخلّف وارد صحنه مىشود.
درباره امربهمعروف ونهى از منكر، روایات بسیارى آمده كه از نقل آنها صرفنظر و به این مقدار بسنده مىكنیم كه على علیه السلام فرمود: اگر امر به معروف و نهى از منكر ترك شود، كارهاى نیك و خیر تعطیل و اشرار و بَدان مسلّط مىشوند.
در جامعه اسلامى، باید گروهى بازرس و ناظر كه مورد تأیید نظام هستند، بر رفتارهاى اجتماعى مردم نظارت داشته باشند. «ولتكن منكم امّة»
اصلاح جامعه و جلوگیرى از فساد، بدون قدرتِ منسجم و مسئول مشخّص امكان ندارد. «منكم امّة»
دعوتكنندهى به خیر ومعروف باید اسلامشناس، مردمشناس وشیوهشناس باشد. لذا بعضى از امّت این وظیفه را به عهده دارند، نه همه آنها. «منكمامّة»
دعوت به خیر و امر به معروف و نهى از منكر، باید به صورت دائمى باشد، نه موسمى و موقّتى. «یدعون، یأمرون، ینهون»
امر به معروف، بر نهى از منكر مقدّم است. اگر راه معروفها باز شود، زمینه براى منكر كم مىگردد. «یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنكر»
كسانى كه براى رشد و اصلاح جامعه دل مىسوزانند، رستگاران واقعى هستند وگوشهگیرانِ بىتفاوت را از این رستگارى سهمى نیست. «اولئك همالمفلحون»
فلاح و رستگارى، تنها در نجات و رهایى خود خلاصه نمىشود، بلكه نجات و رشد دیگران نیز از شرایط فلاح است. «یأمرون، ینهون، اولئك هم المفلحون»
قیامت) روزى (است) كه صورتهایى سفید و نورانى، و صورتهایى سیاه مىشوند. پس كسانى كه روسیاه شدند، (از آنان سؤال مىشود:) آیا بعد از ایمانتان كفرورزیدید؟ پس به خاطر كفرتان عذاب الهى را بچشید. و امّا آنان كه روسفید شدند، غرق در رحمت خدا شده و در آن جاودانهاند.
نکتهها
روسفیدى و روسیاهى در قیامت، در حقیقت تجسّم همان حالات و روحیّات انسان در دنیاست. كسانى كه در دنیا ولایت خدا را پذیرفتهاند، خداوند آنها را از ظلمات به نور مىبرد ودر آن روز با چهرهاى نورانى حاضر مىشوند، ولى آنان كه به ولایت طاغوت گردن نهادهاند، طاغوتها آنان را از نور به ظلماتِ هوس و تفرقه وشرك وجهل سوق مىدهند و در قیامت در سیاهى وتاریكى محشور مىشوند.
در قرآن شانزده مرتبه كفرِ بعد از ایمان، دوبار كفرِ بعد از اسلام، سهبار گوساله پرستى بعد از خداپرستى، وبیست وهفت مرتبه انكار بعد از علم وبیّنه، مطرح شده كه همهى این موارد نشاندهنده خطر ارتداد براى همه ما، وهشدارى جدّى است.
اینها آیات خداوند است كه ما آن را به حقّ بر تو مىخوانیم و خداوند هیچ ستمى را بر جهانیان نمىخواهد. و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، از آن خداست و بازگشت همه امور تنها به سوى خداست.
نکتهها
نزول آیات الهى بر پیامبر، بدون كم وكاست وبراساس حقّ و حقیقت است. همچنین عملها و عكسالعملها، پاداشها وكیفرهاى امّتها، مطابق یكسرى اصول و سنّتهاى پایدار است. خداوند، نه بر بندگان تكلیفِ فوق طاقت مىكند و نه در كیفر و پاداش، شرایط و استعدادها و توان افراد را یكسان مىبیند، كه اینها موجب ظلم مىگردد.
ظلم را كسى روا مىدارد كه یا كمبود داشته باشد و یا نتواند از راه حقّ به مقصود خود نایل شود و یا از بدى و زشتى ستم غافل باشد، و بر خداوند سبحان هیچیك از این موارد صادق نیست. خداوندى كه همه چیز از اوست و بازگشت همه چیز نیز به سوى اوست، چه نیازى به ظلم كردن دارد؟!
پیامها
نزول وحى بر پیامبر، حقّ است، نه ساختهى ذهن و خیال او. «آیات اللّه نتلوها علیك بالحق»
روسفیدى و روسیاهى در قیامت، بازتاب عقاید و افكار و اعمال خود انسانهاست، نه ظلم خداوند. «و ما اللّه یرید ظلماً للعالمین»
دیدی وام خبری نیست صا بونبه دل زدیم.گفتیم یه 85 تا داریم سی تا هم میگذاریم روش.میشه 115 تا یه موتور هوا دو نفره می خریم. واسه تا بستان. با دوستان بزنیم بریم. شمال
از نطرتون سوال علی اقا در مورد شغلتون
خیلی بی ربط به سوال شما بود
توهین و تمسخر دونستین
و گفتید تاجر خرما
علی اقا همون برخورد و سوال خودتون بهتون برگردوندن
گروهى از نصارى وارد مدینه شده و به حضور پیامبر صلى الله علیه وآله رسیدند. آنان در گفتگو با پیامبر صلى الله علیه وآله ولادت عیسى علیه السلام را بدون داشتن پدر، نشانه و دلیل الوهیّت او عنوان كردند. این آیه نازل شد وجواب آنان را چنین بیان نمود: اگر تولّد بدون پدر، دلیل خدا یا فرزند خدا بودن است، خلقت حضرت آدم كه مهمتر است، چون نه پدر داشت و نه مادر. پس چرا شما آدم را خدا یا فرزند خدا نمىدانید؟!
كلمهى «مُمتَرین» از «مِرْیة» به معناى شك و تردید است. عین این آیه در سورهى بقره آیه 147 نیز آمده است. با این آیه روشن مىشود كه سخن حقّ و پایدار تنها از جانب خدایى است كه خود حقّ و ثابت است وگرنه از انسانهایى كه در طوفان هوسها و غرایز ثباتى ندارند، قانون و سخن پایدار را نمىتوان انتظار داشت.
واژهى «نَبتَهل» از ریشهى «اِبتهال» به معناى بازكردن دستها و آرنجها براى دعا، به سوى آسمان است واین آیه به دلیل این واژه، به آیهى مباهله معروف گشته است. مباهله، یعنى توجّه و تضرّع دو گروه مخالف یكدیگر، به درگاه خدا و تقاضاى لعنت و هلاكت براى طرف مقابل كه از نظر او اهل باطل است.60
در تفاسیر شیعه و سنى و برخى كتب حدیث و تاریخ مىخوانیم كه در سال دهم هجرى، افرادى از سوى رسول خدا صلى الله علیه وآله مأمور تبلیغ اسلام در منطقه نجران از بلاد یمن شدند. مسیحیانِ نجران نیز هیئتى را به نمایندگى از سوى خود براى گفتگو با پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله به مدینه گسیل داشتند. با وجود گفتگوهایى كه میان آنان و پیامبر صلى الله علیه وآله ردّ وبدل شد، باز هم آنان بهانهجویى كرده و در حقّانیّت اسلام ابراز تردید مىكردند. این آیه نازل شد و خطاب به پیامبر فرمود: به كسانى كه با تو محاجّه و جدال كرده، و از قبول حقّ شانه خالى مىكنند، بگو: بیایید با فراخواندن فرزندان و زنان و خودمان، خدا را بخوانیم و با حالت تضرّع و ابتهال بر دروغگویان نفرین كنیم و هر نفرینى كه دامن گروه مقابل را گرفت، معلوم مىشود كه راه او باطل است و با این وسیله به این گفتگو و جدال پایان دهیم.
هنگامى كه نمایندگان مسیحیان نجران، پیشنهاد مباهله را از رسول اكرمصلى الله علیه وآله شنیدند، به یكدیگر نگاه كرده و متحیّر ماندند. آنان مهلت خواستند تا در این باره فكر و اندیشه و مشورت كنند. بزرگِ نصارى به آنها گفت: شما پیشنهاد را بپذیرید و اگر دیدید كه پیامبر با سر وصدا و جمعیّتى انبوه براى نفرین مىآید، نگران نباشید و بدانید كه خبرى نیست، ولى اگر با افراد معدودى به میدان آمد، از انجام مباهله صرفنظر و با او مصالحه كنید.
روز مباهله، آنها دیدند كه پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله همراه با دو كودك و یك جوان و یك زن بیرون آمدند. آن دو كودك، حسن و حسینعلیهما السلام و آن جوان، علىّبن ابىطالبعلیهما السلام و آن زن فاطمهى زهراعلیها السلام دختر پیامبر صلى الله علیه وآله بودند.
اُسقف مسیحیان گفت: من چهرههایى را مىبینم كه اگر از خداوند بخواهند كوه از جا كنده شود، كنده مىشود. اگر این افراد نفرین كنند، یك نفر مسیحى روى زمین باقى نمىماند. لذا از مباهله اعلام انصراف كرده و حاضر به مصالحه شدند.61
این ماجرا، علاوه بر تفاسیر شیعه، در منابع معتبر اهل سنّت نیز آمده است.62
روز مباهله، بیست وچهارم یا بیست و پنجم ماه ذىالحجّه بوده و محل آن در روزگار پیامبر صلى الله علیه وآله در بیرون شهر مدینه بوده كه اكنون داخل شهر قرار گرفته و در آن محل، مسجدى به نام «مسجد الاجابة» ساخته شده است. فاصلهى این مسجد تا مسجدالنّبى تقریباً دو كیلومتر است. «الّلهم ارزقنا زیارته و شفاعته»
بر اساس روایتى در تفسیر المیزان، دعوت به مباهله مخصوص نصارى نبوده و پیامبر صلى الله علیه وآله از یهودیان نیز براى مباهله دعوت كردند.
مباهله، خاصّ زمان پیامبرصلى الله علیه وآله نبوده است، بلكه براساس برخى از روایات، دیگر مؤمنان نیز مىتوانند مباهله كنند. امام صادقعلیه السلام در اینباره دستوراتى دادهاند.63
سؤال: در این ماجرا تنها فاطمه زهراعلیها السلام حضور داشت، پس چرا قرآن كلمهى جمع «نسائنا» را بكار برده است؟
پاسخ: در قرآن مواردى است كه خداوند از یك نفر به صورت «جمع» یاد مىكند، مانند آیه 181 سوره آلعمران كه یك نفر از روى توهین گفت: خدا فقیر است، ولى آیه به صورت جمع مىفرماید: «الّذین قالوا انّ اللّه فقیر» چنانكه قرآن درباره حضرت ابراهیمعلیه السلام مىفرماید: ابراهیم یك امّت است، با آنكه یكنفر بیشتر نبود.
گرچه پیامبر مىتوانست خود شخصاً نفرین كند وكارى به علىّ، فاطمه، حسن و حسینعلیهم السلام نداشته باشد، ولى خدا و رسول، با این عمل به ما فهماندند كه این افراد، یاران و شریكان رسول خدا در دعوت به حقّ و هدف او هستند و همراه او آمادهى استقبال از خطر بوده و تداومگر حركت او مىباشند.
۵۳ شهید ۷۲ مصدم فعلا
۶ کودک شهید
واویلا😓
پادشاه ماهم جایی نرفته که
ولی حالم خرابه