محمّد
دو تا جوجه مرغ داریم تشنه بودن ظرف آبشون خالی بود
رفته بودن زیر شیر آب اون قطراتی که اطرافش روی زمین ریخته بود رو میخواستن بخورن که نمیشد
از سر کار رسیدم تو حیاط صحنه رو دیدم رفتم ظرف آبشونو پر کردم
با اینکه جلوی چشمشون این کارو کردم اما نفهمیدن و به کارشون ادامه دادن
من هم دیدم نرفتن مجبور شدم دنبالشون کنم و هدایتشون کنم سمت ظرف آب
احتمالا وقتی دنبالشون میکردم بهم فحش میدادن این مگه آزار داره آسایش ما رو به هم می ریزه؟ اما به ظرف آب رسیدن و حسابی آب خوردن
و احتمال داره هیچ وقت هم نفهمن برای چی بهشون سخت گرفتم و دنبالشون کردم
فکر میکنم بعضی رفتارهای خدا با ما هم اینطوریه
ما زبون خدا رو نمی فهمیم که بهمون بگه بریم سمت ظرف آب
نعمتی که خدا جلو چشممون فراهم کرده هم نمی بینیم
خدا مجبور میشه با یکم سختگیری ما رو ببره سمت نعمتی که برامون فراهم کرده
حالا کاش ما بفهمیم اون سختگیری برای چی بوده که اگه نفهمیم ...
aliaga
همچون رودخانه باشیم
هرگاه شخصی به مابدی کرد
از بدی آن شخص بگذریم
مانند آب رودخانه که ازسنگ وشن میگذرد و آنها راشستشو میدهد
شاید باگذشت، تغییرش دادیم …
Tasnim
با کدوحلوایی چی میشه درست کرد؟
Tasnim
آلودگی هوا اینجوریه که صبح که از خواب پا میشی سرت و چشمهات درد میکنه هنوز
با خودت فک میکنی حتما کم خوابیدی که اینجوره
ولی در واقع اثر آلودگی هواس
😏😒
کجاش زخم بود؟؟
یه جاش
با گرفتن عمس از اونجاش نیشانمون بده