یافتن پست: #236

حضرت@دوست
حضرت@دوست
لب تو "طعم غزل‌های" مرا شیرین کرد
شب دل‌واپسیم باتو به یغما می‌رفت


حضرت@دوست
حضرت@دوست
حرف‌ها در دل من مانده نمی‌دانی تو
شب شعریست که بی‌وقفه به فردا می‌رفت


حضرت@دوست
حضرت@دوست
تا خط چشم تو را وصل به شعرم کردم
واژه‌ام در افق چشم تو شیدا می‌رفت


حضرت@دوست
حضرت@دوست
مَنِ شاعر زغمت شکوه به چشمت کردم
چون طبیبی که خودش سوی مداوا می‌رفت


ترنم بانو♥️
ترنم بانو♥️
چالش شادی میخوام بذارم
چالش اینجوریه که زیر این پست میاید و دلیل واسه خوشحالی میگید
کوچیک و بزرگش فرقی نمیکنه
کاربرا میتونن به بهترین دلیل رای بدن و
برنده هم
من هر چی از چالش کلیک گرفتم رو مال خودش بدونه😂😂
وسعم همینه دیگه
پاشید بیاید دلیلایی که به ذهنتون میرسه رو بگید

حضرت@دوست
حضرت@دوست
زان یارِ دلنوازم


زان یارِ دلنوازم شُکریست با شکایت

گر نکته دانِ عشقی بشنو تو این حکایت

حضرت@دوست
حضرت@دوست
بی مزد بود و مِنَّت هر خدمتی که کردم

یا رب مباد کس را مخدومِ بی عنایت

حضرت@دوست
حضرت@دوست
رندانِ تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس

گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت

حضرت@دوست
حضرت@دوست
در زلفِ چون کمندش ای دل مپیچ کانجا

سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

حضرت@دوست
حضرت@دوست
در این شبِ سیاهم گم گشت راهِ مقصود

از گوشه‌ای برون آی ای کوکبِ هدایت

حضرت@دوست
حضرت@دوست
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نَیَفزود

زِنهار از این بیابان وین راهِ بی‌نهایت

حضرت@دوست
حضرت@دوست
ای آفتابِ خوبان می‌جوشد اندرونم

یک ساعتم بِگُنجان در سایهٔ عنایت

حضرت@دوست
حضرت@دوست
این راه را نهایت صورت کجا توان بست؟

کِش صد هزار منزل بیش است در بِدایت

حضرت@دوست
حضرت@دوست
هر چند بردی آبم، روی از دَرَت نَتابم

جور از حبیب خوشتر کز مُدَّعی رعایت

صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو