یافتن پست: #236

حضرت@دوست
حضرت@دوست
عشقت رِسَد به فریاد ار خود به سانِ حافظ

قرآن ز بَر بخوانی در چاردَه روایت

حضرت@دوست
حضرت@دوست
پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن

که شمعِ دیده افروزیم در محرابِ ابرویت

حضرت@دوست
حضرت@دوست
سوادِ لوح بینش را عزیز از بهر آن دارم

که جان را نسخه‌ای باشد ز لوحِ خالِ هندویت

حضرت@دوست
حضرت@دوست
عهد را بشکست


دَردَم از یار است و درمان نیز هم
دل فدایِ او شد و جان نیز هم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
یاد باد آن کو به قصدِ خونِ

عهد را بشکست و پیمان نیز هم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
دوستان در پرده می‌گویم سخن
گفته خواهد شد به دَستان نیز هم



حضرت@دوست
حضرت@دوست
چون سر آمد دولتِ شب‌هایِ وصل
بگذرد ایامِ هِجران نیز هم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
هر دو عالم یک فروغِ رویِ اوست

گفتمت پیدا و پنهان نیز هم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
اعتمادی نیست بر کارِ جهان
بلکه بر گردونِ گَردان نیز هم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
عاشق از قاضی نترسد مِی بیار
بلکه از یَرغویِ دیوان نیز هم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
محتسب داند که حافظ عاشق است
و آصفِ مُلکِ سلیمان نیز هم


حضرت@دوست
حضرت@دوست
***********************


دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم


صفحات: 11 12 13 14 15

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو