امیر علی
سوار تاکسی شده بودم راننده داشت از تجربیاتش میگفت منم انگشتم رو میزدم رو داشبورد برگشت گفت: چیکار میکنی؟
گفتم:دارم لایک میکنم!
هیچی دیگه زد بغل پرتم کرد پایین!
فکر کنم کامنت نذاشتم دلخور شد😂
Aseman
فامیلای ما تا دیروز همه پولدار بودن الان همشون با خطای ۱۰ سال پیششون دارن تلگرام نصب میکنن😬😂
چیشد حاجی تو ک پولدار بودی!!!؟؟
محمّد
تو مقطع دکتری هزینه دانشگاه غیرانتفاعی بیشتره یا آزاد؟؟
مُهاجِر
حضرت عباسی این تخم مرغایی که من تو روستا میخورم واقعا تخم مرغن اصلا مزه شون یه چیز دیگه س .تو تهران خراب شده معلوم نیست تخم خره چیه بهمون میدن نه سفیدیش معلومه نه زردیش مزه هم که اصلا نداره
من همون میخوام تو روستا بمونم حاجی
m
نوشته گول هیچ مردی رو نخور
همشون عین همن.
ای بابا دیگه گولم نمی تونم بخورم
حـســـــــام
چرا تو ایران اسم گذاری ها اینجوریه؟ امروز برای اولین بار رفتم نقش رستم ولی متوجه نشدم چرا به اونجا می گن نقش رستم؟ اونجا که همش شاهپور بود . رفتم تخت جمشید اولش فکر می کردم یه تخت بزرگ بوده که جمشید روش می خوابیده ولی متاسفانه دیدم همش سنگه و خر هم روش نمی خوابیده ..حالا یا من تاریخ نمی دونم و یا یه گپی تو تاریخ هست
وآخرین کلام...
يقول الناس في الأمثال أيضا أن القلب ينظر إلى الحب على أنه بطولة ، أما العقل الذي هو (تصرفات المخ المعتدلة) فينظر الى الحب على أنه بطالة .. فهذا قمة التطرف والمبالغة في التفكير ، لأن العقل خاصة الفص الأمامي من المخ الذي خلقه الله سبحانه وتعالى في الانسان يميزه عن الحيوان ، وهو مركز الضمير مركز الرصانه أي هو الذي يجعل الإنسان ذا عزيمة قوية واجتهاد ويمنعه عن الرذائل ، وإذا تطرف كثيرا قد يحرم عليه الحب ويجعله بطالة ، لأنه ينظر إليه من منظور أنه يشغله عن تأدية أعماله ويضيع وقته ويجعله منبهراً لا يفكر إلا في محبوبته ليلاً ونهاراً ، ويترك حياته وعمله كما يحدث لبعض المراهقين .
أما نظرة القلب استجاب فوراً ونبض واضطراب بسبب هذا الحب المتمركز في المخ دون أن يأخذ إذنا من الفص الأمامي من المخ المسيطر المتكبر المتغطرس على هذا الحب ، ولذا كان الاعتدال والوسطية في الحب والتصرفات هو أسمى معاني الوجود.
مردم نیز در ضرب المثل ها می گویند که قلب عشق را قهرمانی می داند، در حالی که ذهن که (اعمال معتدل مغز) است عشق را بیکاری می داند. این اوج افراط و تفریط در تفکر است، زیرا عقل به ویژه قسمت پیشانی مغز که خداوند متعال در انسان آفریده او را از حیوانات متمایز می کند و مرکز وجدان و مرکز متانت است، یعنی آن چیزی است که انسان را دارای اراده و همت قوی می کند و او را از رذیله باز می دارد و اگر زیاده روی کند، ممکن است محبت او را بیکار کند، زیرا از این منظر به آن می نگرد کارش، وقتش را تلف میکند، او را خیره میکند و شبانه روز فقط به فکر معشوقش است و مانند برخی از نوجوانان، زندگی و کارش را رها میکند.
و اما نگاه قلب فوراً جواب داد و نبض گرفت و آشفته شد به خاطر این محبت متمرکز در مغز بدون اجازه از لوب پیشانی مغز که کنترل کننده و مغرور و متکبر بر این محبت است و لذا اعتدال و اعتدال. در عشق و اعمال بالاترین معنای هستی است
چکیده بود که ..برو خدا را شکر کن مقاله.نفرستادم
استفاده کردیم استاد...مخصوصا اون قسمت رابطه بین مغز و قلب