مهاجر
عمرم به آخر آمد عشقم هنوز باقی
وز می چنان نه مستم کز عشق روی ساقی
یا غایَةَ الأَمانی قَلْبی لَدَیْکَ فانٍ
شَخْصی کَما تَرانی مِنْ غایَةِ اشْتیاقی
ای دردمند مفتون بر خد و خال موزون
قدر وصالش اکنون دانی که در فراقی
یا سَعْدُ کَیْفَ صِرْنا فی بَلدَةٍ؟ هَجَرْنا
مِن بَعْدِ ما سَهِرْنا وَ الاَیْدی فِی العَناقِ
بعد از عراق جایی خوش نایدم هوایی
مطرب بزن نوایی زان پرده عراقی
خانَ الزَّمانُ عَهْدی حَتّی بَقیتُ وَحْدی
رُدّوا عَلَیَّ وُدّی بِاللهِ یا رِفاقی
در سرو و مه چه گویی ای مجمع نکویی
تو ماه مشکبویی تو سرو سیم ساقی
اِن مُتُّ فی هَواها دَعْنی اَمُتْ فِداها
یا عاذِلی نَباها ذَرْنی وَ ما اُلاقی
چند از حدیث آنان خیزید ای جوانان
تا در هوای جانان بازیم عمر باقی
قامَ الغیاثُ لَمّا زُمَّ الجِمالُ زَمّاً
و اللَّیلُ مُدْلَهِمٌّ وَ الدَّمْعُ فِی المَآقی
تا در میان نیاری بیگانهای نه یاری
درباز هر چه داری گر مرد اتفاقی
شعر مورد علاقه من
سعدی❤️
مهاجر
ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر
به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر
در آفاق گشادهست ولیکن بستهست
از سر زلف تو در پای دل ما زنجیر
من نظر بازگرفتن نتوانم همه عمر
از من ای خسرو خوبان تو نظر بازمگیر
گرچه در خیل تو بسیار به از ما باشد
ما تو را در همه عالم نشناسیم نظیر
در دلم بود که جان بر تو فشانم روزی
باز در خاطرم آمد که متاعیست حقیر
این حدیث از سر دردیست که من میگویم
تا بر آتش ننهی بوی نیاید ز عبیر
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیر
عشق پیرانه سر از من عجبت میآید
چه جوانی تو که از دست ببردی دل پیر
من از این هر دو کمانخانه ابروی تو چشم
برنگیرم وگرم چشم بدوزند به تیر
عجب از عقل کسانی که مرا پند دهند
برو ای خواجه که عاشق نبود پندپذیر
سعدیا پیکر مطبوع برای نظر است
گر نبینی چه بود فایده چشم بصیر
اول ادیبهشت روز سعدیِ جان❤️
aliaga
یک عمر اشتباه كردن، نهتنها افتخارآمیز است، كه بسیار سودمندتر از یکعمر نشستن بیهوده است!
g.h.o.l.a.m.a.l.i
تغییر قرار نیست آسون باشه؛ معنیش اینه که ریشه هاتو در بیاری
و توی خاکی بکاری که بتونن عمیق تر رشد کنن!
اولش سخته، اما بعدش بهترین اتفاق میافته!
aliaga
آهای اون کاربرایی ک قدیم بودن و الان با فیک تشریف میارن اینجا
بدوون جنگ و خونریزی شیک و مجلسی تشریفشونو بیارن پی وی و معرفی کنن خودشونو و بنده رو از فضولی نجات دهند
با تشکر
aliaga
یاابلفط اول اردیبهش چقدر بشر اینجا متولد شده
چخبره ؟؟؟؟؟؟
Tasnim
امروز یه شرایطی فراهم شد که به جز دوتا بچه خودم سه تا بچه ی دیگه رو باید میبردم اتاق بازی، بازی بدم
نتیجه اینکه چقدر سخته با بچه زبون نفهم سر و کله زدن
یه حرف رو سه بار باید تکرار میکردم هربار با صدای بلندتر
خانوم میم
یه جوری دلم می خواد برای یه مدت طولانی از دنیای مجازی بگیرم