aliaga
◖ڪَربَلآخـوآستَنَماَزهَوَسـَمنیسـتوَلۍ
خـٰاکِتـٰآنطَعـمِعَسـَلدآشـت؛نَمَكگیـرَمڪرد◗
°اَللهُمَاَرِزقِناحَرَمبِهحَقِالحَسَین°
°صلےاللّٰھعلیڪیـٰاابـٰاعبداللّٰھ♥️
born78
کریم
به کسی می گویند
که با لبخند، در را به روی تو باز کند
بی آنکه
از صدای در
خاطره خوشی داشته باشد...
born78
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع : کارگران مشغولند،
کار احداث ضریح
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع :
چند روزی مانده
به اتمام ضریح
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع :
مهدی فاطمه آید،
به تماشای ضریح
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع :
عید امسال،
نماز، صحن بقیع
کاش روزی بنویسند به دیوار بقیع :
فلش راهنما
مرقد زهرای شفیع
born78
بــا ایــنکه میـان نوکــران رسواییـــم
امضای زیارت از《حسن》میخواهیم
داداشِ بزرگــتـــر عـنایــــت بکـنـــد
با پای پیاده [[کربـــــلا]]می آییـــم
زیارت عاشورا و دور کردن عذاب
مداومت به آن در چهل روز یا کمتر در قضاى حاجات و رسیدن به مقاصد و دفع دشمنان بى نظیر است اما از بهترین فواید آنکه از مواظبت و مداومت بر آن به دست آمده، فایده اى است که ثقه صالح متقّى، حاج ملاّ حسین یزدى که از نیکان مجاور نجف اشرف است و پیوسته مشغول عبادت و زیارت از ثقه امین حاج محمّد یزدى نقل کرد که در شهر یزد مرد فاضل صالحى بود که همواره اشتغال به اصلاح امر آخرت خود داشت و شبها در مقبره خارج یزد که در آن جماعتى از صالحان مدفونند و معروف به مزار است به سر مى برد و او را همسایه اى بود که از کودکى با هم بزرگ شده بودند و براى درس پیش یک معلّم مى رفتند، تا آنکه بزرگ شد و شغل عشّارى [ده یک گرفتن به زور و به ناحق- مأمور مالیات] در پیش گرفت تا اینکه از دنیا رفت و در همان مقبره نزدیک محلّى که آن مرد صالح بیتوته مى کرد او را دفن کردند، پس از گذشتن کمتر از ماهى او را در خواب دید که در هیئت نیکویى است.
به نزد او رفت و گفت: من آغاز و انجام و ظاهر و باطن کار تو را مى دانم و مى دانم از آنهایى نبودى که نیکى در باطن ایشان احتمال رود و شغل تو جز عذاب را نمى طلبد، پس به کدام عمل به این مقام رسیدى؟ گفت: چنان است که گفتى، من از روز مردن در شدیدترین عذاب بودم، تا دیروز که زوجه استاد اشرف حدّاد فوت شد، و او را در این مکان دفن کردند و اشاره کرد به موضعى که قریب صد ذرع از او دور بود و در شب وفات او، حضرت ابا عبد اللّه الحسین علیه السّلام سه مرتبه او را زیارت کرد و در مرتبه سوم به برداشته شدن عذاب این مقبره امر فرمود، پس حالت ما نیکو شد و در سعه و نعمت افتادیم، آن مرد صالح متحیّرانه از خواب بیدار شد، درحالى که حدّاد را نمى شناخت و محّل او را نمى دانست، در بازار حدّادان از او پرسید و او را یافت. از او پرسید: آیا براى تو همسرى بود؟ گفت آرى دیروز وفات کرد و او را در فلان مکان (و همان موضع را اسم برد) دفن کردیم. پرسید: او به زیارت اباعبد للّه علیه السّلام رفته بود؟ گفت نه: گفت: ذکر مصائب او مى کرد؟ گفت: نه، گفت مجلس عزادارى داشت؟ گفت: نه، حدّاد پرسید چه مى جویى؟ خواب را نقل کرد. گفت آن زن به خواندن زیارت عاشورا مواظبت و مداومت داشت.
🌺🌿🌺🌿🌺
روز #هشتم #چله #زیارت_عاشورا
🌺🌿🌺🌿🌺
ممنونم از شما