یافتن پست: #گلستان

دیانه
دیانه
نامه واقعی به خدا❤️

( این نامه هم اکنون در موزه گلستان نگهداری میشود)

WeT
WeT
بی ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
چون بهاران می رسد با من خزانی می کند،،،



حضرت@دوست
حضرت@دوست
در گلستان چشمم ز چه رو همیشه باز است؟

به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیی

حضرت@دوست
حضرت@دوست
گل‌های پار از آسمان نعره زنان در گلستان

کای هر که خواهد نردبان تا جان سپارد در بلا

▪️
▪️
در ما نه چشم‌داشتی بود،
نه ترسی، نه امیدی،
فقط آرزوی دوردستی بود...



حضرت@دوست
حضرت@دوست
سایه ! ایمان خلیلی نیست در این دام کفر
ورنه آتش را همان شوق گلستان گشتن است


حضرت@دوست
حضرت@دوست
عـالم نـدیـده است بـدینسان تـحقّــقی
در عرض یک غروب گلستان به یار عشق


سارا
سارا
کتابخانه ای در انگلستان بنا شد زیرا ساختمان قبلی قدیمی بود.
اما برای انتقال میلیون ها کتاب بودجه کافی در دسترس نبود.
تنها حلال مشکلات کارمند جوان کتابخانه بود.
او آگهی منتشر کرد:
همه می‌توانند به رایگان کتاب‌ها را امانت بگیرند و برای بازگرداندن به نشانی جدید تحویل دهند.

برای موفقیت کافیست کمی متفاوت بیندیشید ...

حضرت@دوست
حضرت@دوست
رفتم از کوي تو چون بوي تو، همراه نسيم

اين گلستان به خس و خار چمن ارزاني


fatme
fatme
بشمارین نداشته هامون
هزار هزار تا کهکشونه

fatme
fatme
خلاصه اینکه
شب به گلستان تنهااااا
منتظرت بودم
دینگ دی دینگ دینگ

حضرت@دوست
حضرت@دوست
منم در عشق بی‌برگی که اندر باغ عشق او
چو گل پاره کنم جامه ز سودای گلستانش

در آن گل‌های رخسارش همی‌غلطید روزی دل
بگفتم چیست این گفتا همی‌غلطم در احسانش

یکی خطی نویسم من ز حال خود بر آن عارض
که تا برخواند آن عارض که استادست خط خوانش

ولیکن سخت می‌ترسم از آن زلف سیه کاوش
که بس دل در رسن بستست آن هندو ز بهتانش

به چاه آن ذقن بنگر مترس ای دل ز افتادن
که هر دل کان رسن بیند چنان چاهست زندانش

صفحات: 2 3 4 5 6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو