یافتن پست: #گذاشته

طهورا
طهورا
دلتنگم با هیچکسم میل سخن نیست...
۱۴ روز که نیستی

خانوم میم
خانوم میم
برندگان چالش مشخص شدن{-83-}
خانم اچ
یاس
{-64-}

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
اساتید؟ از شهرمون یه نفر برمیدارن بنظرتون شرکت کنم یا حیفه چارصد تومنه بدم ب اینا؟؟

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرد و در آن ساندویچ می فروخت.
چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت، چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند.
او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های خود را شرح داده بود.
خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند.

کارش بالا گرفت لذا او ابزار کارش را زیادتر کرد.
وقتی پسرش از مدرسه نزد او آمد، به کمک او پرداخت.
سپس کم کم وضع عوض شد.
پسرش گفت: پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود بیاد.
باید خودت را برای این کسادی آماده کنی.

پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته به اخبار رادیو گوش می دهد و روزنامه هم می خواند پس حتماً آنچه می گوید صحیح است.
بنابراین کمتر از گذشته نان و گوشت سفارش داده و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی کرد.
فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت.

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

پیرمردی با پسر و عروس و نوه اش زندگی میکرد او دستانش می لرزید و چشمانش خوب نمیدید و به سختی می توانست راه برود. هنگام خوردن شام غذایش را روی میز ریخت و لیوانی را برزمین انداخت وشکست.

پسر و عروس از این کثیف کاری پیرمرد ناراحت شدند: باید درباره پدربزرگ کاری بکنیم وگرنه تمام خانه را به هم می ریزد. آنها یک میز کوچک در گوشه اطاق قرار دادند وپدربزرگ مجبور شد به تنهایی آنجا غذا بخورد‌.

بعد از این که یک بشقاب از دست پدر بزرگ افتاد و شکست دیگر مجبور بود غذایش را درکاسه چوبی بخورد هروقت هم خانواده او را سرزنش می کردند پدر بزرگ فقط اشک می ریخت وهیچ نمی گفت.

یک روز عصر پدر متوجه پسر چهار ساله خود شد که داشت با چند تکه چوب بازی می کرد. پدر روبه او کرد وگفت: پسرم داری چی درست می کنی؟ پسر با شیرین زبانی گفت: دارم برای تو و مامان کاسه های چوبی درست می کنم که وقتی پیر شدید در آنها غذا بخورید!

💠یادمان بماند که: زمین گرد است

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

بهلول با چوبی بلند بر قبرهای گورستانی می زد. پرسیدند: چرا چنین می کنی؟ گفت: صاحب این قبر دروغگوست، چون تا وقتی در دنیا بود، دائم می گفت: باغِ من، خانه من، زمینِ من و ... ولی حالا همه را گذاشته و رفته است و هیچ یک از آنها مال او نیست.

💠برای رسیدن به آرامش حقیقی، باید به این باور برسیم که همۀ ما در این دنیا فقط امانتداریم.

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


🎥‌میدونستید فلج خواب یا همون بختک از لحاظ علمی چرا اتفاق میفته؟

سید
سید
آتئیستم ، اما دلیل نمیبینم برا کسی ثابت کنم .. همینکه خدا خودش می‌دونه کافیه ، خدایاشکرت

حضرت@دوست
حضرت@دوست
کجایدمردان قدیم{-57-}
اين مرد قزوینی ۱۵۶ بار ازدواج کرده! + {-67-}

[لینک]

خانوم میم
خانوم میم
:گل

●آقا امیرالمؤمنین(علیه‌السلام): هرکس تشیّع را قبول کرد باید آماده انواع محرومیت‌ها باشد‌.

نهج‌البلاغه،حکمت۱۱۱_۱۱۲

مهاجر
مهاجر
سلام{-94-}

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


🎥در بنگلادش یک مدل انار هست توش خرماست...

aliaga
aliaga
این جمله رو باید با طلا نوشت :

کسی رو قضاوت نکنید
فقط برای اینکه گناهانش با
گناه‌های شما فرق داره ...

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


🎥رودخانه‌ای در روسیه قرمز شد!

🔹به گزارش دیلی میل، رودخانه ایسکیتیمکا یکی از چندین رودخانه روسیه است که دچار تغییر رنگ مرموز شده است. در حالی که مقامات منطقه کمروو سیبری در حال بررسی علت آن هستند، ساکنان محلی گفته اند که اردک ها از شنا در "آب سمی" خودداری می کنند.
🔹رودخانه ایسکیتیمکا در جنوب این کشور قرار دارد. تغییر رنگ آن، مردم محلی را در شهر صنعتی که رودخانه از آن می گذرد، حیرت زده کرده است. چندین عکس و فیلم نیز در فضای مجازی به اشتراک گذاشته شده است که نشان می دهد آب رودخانه به رنگ قرمز و غیرطبیعی در آمده است.

(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)


🎼هرگز از كسانى كه بهت حسودى ميكنن متنفر نباش، بلكه به حسادتشون احترام بذار. اينها همونايى هستن كه فكر ميكنن شما ازشون بهتريد



صفحات: 3 4 5 6 7

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو