یافتن پست: #کمی

پدر محمدهادی و ریحانه
پدر محمدهادی و ریحانه
رفقا؛تو قنوت رکعت آخر نماز شبتون قاطی اون چهل نفر یه جوری منم جا بدید...

رها
رها
عشق یعنی مشکلی اسان کنی🌺
دردی از در مانده ای درمان کنی.🌱

در میان این همه غوغا و شر🌺
عشق یعنی کاهش رنج بشر🌱

هر کجا عشق اید و ساکن شود🌺
هر چه نا ممکن بود ، ممکن شود🌱

عشق یعنی شور هستی در کلام🌺
عشق یعنی شعر مستی والسلام..🌱🌺



یاس
یاس
توجه کردید
هادی از وقتی که رفته تهران تحویل نمی گیره @hadi
بهش بگم ما هم تهرونی هستیم :مظلوم
برا خدمت به خلق الله اومدیم دهات یا زوده :وت

WeT
WeT
آسمون اردبیل ،،،

WeT
WeT
نزدیکای شهرک صنعتی ،،،

اردبیل

شعرگان
شعرگان
ای خدای مهربان و بخشنده،

در این شب سرد ابری بی باران در این روزگار فریبکار بی غیرت در این آشفته بازار بی عدالت در این دنیای نفرت آباد بی رحم ، به پیشگاهت آمده‌ام تا یاری ام کنی …

ای خدای مهربان، نمی‌دانم،نمیفهمم ، درک نمیکنم چرا و به کدامین گناه مردم یکدیگر را میکشند …

همجا جنگ و دشمنی فرمان میدهد و صلح و دوستی ، همچون گیاهی در حال انقراض ، کمیاب است…

ای خدای مهربان، قلبم همچون گوشتی در آتش از درد می‌سوزد

وقتی کودکانی را می بینم که در جنگ کشته شده اند

وقتی شهری را می بینم که در زیر رگبار خمپاره ویران شده است

وقتی پدرانی را میبینم که آوارگی را به دوش میکشند

وقتی مادرانی را می بینم که جنازه فرزندانشان را در آغوش گرفته اند

ای خدای مهربان

لطفن به مردم جهان،راه صلح را بیاموز تا جنگ ها متوقف شود

لطفن به ما عشق ورزیدن را یاد بده،تا محبت را احساس کنیم

لطفن در این روزگار بی رحم ، راهنمایمان باش تا دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنیم

ای خدای مهربان تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم

آمین

_

ابوالقاسم کریمی

ورامین

سه شنبه 23 آبان 1402 [ لینک]




(◍•ᴗ•◍)
(◍•ᴗ•◍)
💢

حاکمی رسمی بنهاد هر که از مسافران و ساکنان دزدی کند آن شخص را سوار بر الاغ به مدت یک هفته در شهر بگردانند...

این گذشت تا که شخصی از دیگری حلوایی دزدید و بخورد، به جرم دزدی به محکمه اش بردند و چون محکوم شد طبق حکم حاکم او را سوار بر الاغی در شهر چرخاندند و مردم کوچه و بازار با دیدن او در آن حالت بسیار هیاهو بکردند...

هنگام چرخاندن نگهبان از دزد پرسید بسیار سخت میگذرد؟

دزد گفت نه، حلوا را که خوردم، الاغ را هم که سوارم، مردم هم که شادند و شادی می‌کنند از این بهتر چه هست ؟!

Elham
Elham 👩‍👧‍👦
شمام هر چی سنتون بیشتر میشه رنگ چشتون روشن میشه یا فقد من اینطوریم:-؟

یاس
یاس
پتو شستم تو لگن
نمی دونم چی توش بود یا تو لگن بود
یا تو هوا بود
انگشتم برید
حالا خونی هم‌نیومدا
ولی فورا عفونی شد -هادی-
یه چیزی انگار با تیغ ببره
حالا اومدم اموکسی سلین ریختم روش کمی ورم دردش بره :گگگ
من النطافت الی القتل
زمستون پتو شستنت چی بود :رفتن

هادی
هادی
پسر نوح، با بدان بنشست خاندان نبوّتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد.

یاس
یاس
نقاشی یکی از دوستانم :دی

نام اثر: دنیای بدون زباله
@shahin کمی مخاطب شناسی یاد بگیر :یاس

شوتن هکیبا
شوتن هکیبا
اگه سید نمیاد بگه آبلیمو و ویکس بمال
باید بگم که زانوم درد میگیره جدیدا
مخصوصا پشت میز میشینم

خانوم میم
خانوم میم
سر گیژه دارما
یه ژوری که میام بشینم همش انگار دارم می افتم :|

یاس
یاس
‏شما لیاقت کسی رو دارید که باعث نشه به کافی بودنتون شک کنید. باعث نشه دلتون محکم نباشه و ذهنتون پر از سوال باشه. شما لیاقتتون کسیه که اگه وقتش پر بود و خیلی کار داشت، براتون یکم وقت خالی ایجاد کنه! هیچکس انقدر درگیر نیست که طی روز باهاتون حرف نزنه. هیچ‌وقت به کم قانع نباشید.









وقتی اون کم رو هم نداری :دی

خانوم میم
خانوم میم
یه تشویشی افتاده تو دلم نمی دونم چرا :/

صفحات: 10 11 12 13 14

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ

شبکه اجتماعی ساینا · طراحی توسط گروه طراحی وب ابتکارنو