مهاجر
تماشایش رقم می زد خروج از دامن دین را
بنا کرده است در چشمش فلک قصر شیاطین را
اگر دور تو می گردد نظر بر ظاهرت دارد
که پیچک خشک می خواهد تن گل های غمگین را
به عشق اولت شک کن ،که در این شهر و این دودش
درختان شوم می دانند باران نخستین را
مگو این شاخه ی تنها که تنها یک ثمر دارد
چطور از خود جدا سازد اناری سرخ و شیرین را
به این سو هم نگاهی کن،نگاهی درخورم؛یعنی
تفنگ ِ میرزا مشکن غرور ِ ناصرالدین را
چرا جامِ بلورینی بلغزد بر لبِ سینی؟!
چرا باید بترسانی خمارِ دور پیشین را؟!
تو مثل قوم صهیونی که با آن چشم زیتونی
به اشغالت درآوردی دلِ من،این فلسطین را
کمی آن سوی دیدارت چنان شعری نصیبم شد
که درحد کسی چون خود ندیدم آن مضامین را
تو ای شاعر تر از «سیمین!» به «رستاخیز» اگر آیی
بپوشد سایه ی شعرت فروغ هر چه پروین را
غزل هایی که بر رویت اثر گفتی ندارد را
برای ماه می خواندم نظر می کرد پایین را
سر از سنگینی فکر وصالت درد می گیرد
به بستر می برم اما همین سردرد سنگین را
به خوابم آمدی حالا ، نفس بالا نمی آید
بگویم یا نگویم «یا غیاث المستغیثین » را
🙂
ماریا
بزنم دهن خواهرشوهری که نشد یکبار بری دیدوبازدیدشون و دهنشو به گلایه از این و اون عروس وانکنه، جر بدم!؟؟؟؟؟؟؟
خدا چرا من بلد نیستم جوابشو بدم لالش کنم!؟؟؟؟؟؟
خاک برسر شوهر ذلیل من کنن که جواب این دهن بی صاحاب رو نمیدم
مشدّد
بعضیا هم از اسلام فقط به مهریه اعتقاد دارن
اعتقاد هم نه ها اععععتقاد
دختره حجاب که نداره، نماز و روزه هم تعطیله، مشروب و سیگار و قلیون هم که براهه، کلمه نامحرم هم کلا براش تعریف نشده ولی مهریه باید بالای ۱۰۰۰ سکه باشه
خانوم اِچ
چشم و دلوم روشن این چ گاویه ×۱۰۰۰۰۰
مهاجر
الان خبری رو خوندم که بشدت اعصاب و روانمو بهم ریخت
عده ای سگ های اسرائیلی حمله کردن به بیمارستان شفا توی فلسطین در مقابل چشمان شوهرانشون به زنان باردارشون تجاوز کردن و بعد همه شونو کشتن و شوهرانشونو هم مجبور کردن که حتما نگاه کنند به اون صحنه ها،
ای تف به شرف نداشته حاکمان کشور های عرب
ای تف به غیرت نداشته ی آل سعود و غیره
fatme
وقتی آدما ناراحتن چقد ساده میشه از چشماشون خوند
اما هیشکی هیچوقت چشای منو نخوند
تو دیگه ببین اون درخت و برگ و ساقه ی برنج در چه حالن که تو اونجایی
خیلی خوشگله
اوهوم