سید ایلیا
زن ها گاهی اوقات چيزی نمی گويند، چون به نظرشان لازم نيست كه چيزی گفته شود
با نگاهشان حرف می زنند، به اندازۀ يک دنيا حرف می زنند. هرگز نبايد از چشمان هیچ زنی ساده گذشت!
سید ایلیا
لبخنـد بزن!
بریز و بپاش ڪن!
آغـوش فصلی ات را رو ڪن!
از سمت خـوشبختی بیا
با یڪ دوجین خورشید
و پیچڪِ ابر و باران!
در نگاهت عشـق ایستاده!
هنوز ڪه هنوز است،
بامدادِ دوست داشتن تـوست
و صبـح لبخند ملیحی از تــو،
ڪه دارد بر چشمان من چڪّه می ڪند..!!
سارا
خدایا یادم بده آنقدر مشغول عیبهای خودم باشم که عیب های دیگران رانبینم...
یادم بده اگر کسی را بد دیدم قضاوتش نکنم، درکش کنم...
یادم بده بدی دیدم "ببخشم" ولی بدی نکنم! چرا که نمیدانم بخشیده میشوم یا نه...
یادم بده اگر دلم شکست نفرین نکنم، دعا کنم، نتوانستم سکوت کنم...
یادم بده اگر سخت بگیرم "سخت میبینم"...
یادم بده به قضاوت کسی ننشینم چرا که در تاریکی همه شبیه هم هستیم...
یادم بده چشمانم را روی بدیها و تلخیها ببندم ..
چرا که چشمان زیبا، بیشک زیبا مى بيند همه دنيا را
پریا
غم انگیزی یک زن را
پشت چشمانش
و در عمق لبخند تلخش
می توان فهمید..
زن ها گاهی حرف نمی زنند
فقط نگاه می کنند
و پشت نگاه سردشان
دنیا دنیا حرف است...
الینا
خیره ماندهام به راهی که از آن رفتی، میدانم دیگر هیچ سواری از این جاده پیش نمیآید و تنها چشمان من است که از سر پیری و ناتوانی در آن سرابهای پی در پی میبیند.